اخبار مهم

طلاق نمی گیرم…!

کد خبر : 45681

با آن که همسرم با ادعاهای گوناگون قصد دارد مرا طلاق بدهد که از زندگی اش بیرون بروم و او با همسر اولش زندگی کند اما من اکنون دانشجوی پزشکی هستم و نمی توانم از او جدا شوم چرا که …

صبح مشهد– زن ۲۱ ساله که به اتهام توهین و فحاشی و تهدید از خانواده همسرش شکایت کرده بود در حالی که بیان می کرد همسرم باید نفقه و شهریه دانشگاه مرا بپردازد به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: پنج سال قبل هنگامی که پیاده به مدرسه می رفتم مرد ۴۰ ساله ای راهم را سد کرد و به من پیشنهاد دوستی داد.

من هم در آن شرایط پیشنهاد او را پذیرفتم و این گونه رفت و آمد و دیدارهای پنهانی ما آغاز شد. با توجه به این که پدرم از اتباع خارجی بود من بدون اجازه پدرم به عقد موقت «شهریار» درآمدم و بعد متوجه شدم که همسرم متاهل و دارای دو فرزند است ولی دیگر به او علاقه مند شده بودم و نمی توانستم از زندگی اش بیرون بروم. از سوی دیگر نیز شهناز که متوجه ارتباط شهریار با من شده بود تقاضای طلاق داد و پس از چند ماه از او طلاق گرفت. در این شرایط من به تحصیلاتم ادامه دادم تا این که در رشته پزشکی یکی از دانشگاه های غیرانتفاعی کشور پذیرفته شدم ولی همسرم به بهانه های مختلف تلاش می کرد مرا از زندگی اش بیرون کند با این حال من از طرف خانواده خودم طرد شده بودم و باید به هر طریق ممکن به زندگی مشترک با شهریار ادامه می دادم چرا که نمی توانستم به تنهایی مخارج زندگی ام را تامین کنم. همسرم اکنون مدعی است ما اختلاف سنی زیادی با هم داریم و در چند سال آینده زمانی که من مدرک پزشکی ام را بگیرم از راه رفتن در کنار او خجالت می کشم.

از سوی دیگر نیز همسرم اعتقاد دارد که در آینده نمی تواند خواسته های مرا برآورده کند در حالی که من معتقدم آینده را تقدیر و سرنوشت هر فرد مشخص می کند و اکنون نیز در شرایطی قرار دارم که نمی توانم از شهریار جدا شوم. او همان طور که برای فرزندانش نفقه پرداخت می کند باید اجاره منزل، شهریه دانشگاه ومخارج زندگی مرا نیز بپردازد به همین منظور و برای گفت وگو با همسرم به منزل مادرش رفتم که ناگهان مادر شوهرم و دیگر اطرافیانش با من درگیر شدند و پس از توهین و فحاشی تهدیدم کردند که باید از شهریار طلاق بگیرم تا او به سراغ همسر قبلی خودش برود و …

گزارش خراسان حاکی است بررسی های کارشناسی در این پرونده توسط مشاوران زبده کلانتری ادامه یافت.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

هشت − شش =

دکمه بازگشت به بالا
بستن