زندگی

۱۳ نشانه ناشناخته طلاق‌ عاطفی

کد خبر : 42763

علایمی وجود دارد که از افتادن موریانه به جان زندگی‌مشترک خبر می‌دهد و اگر زوجین به موقع متوجه نشوند، جدایی در انتظارشان خواهد بود.

نویسنده : فریبا البرز| کارشناس‌ارشد مشاوره‌خانواده

صبح مشهد– یکی از معضلات مهم زندگی‌ مشترک برای زن و شوهرهایی است که به لحاظ عاطفی گرفتار جدایی از هم هستند اما به ظاهر، هیچ اختلاف و مشکلی با هم ندارند. برخی از این افراد با هم تصمیم گرفته‌اند که به لحاظ عاطفی از یکدیگر جدا شوند اما زیر یک سقف زندگی کنند. البته گاهی هم پیش می‌آید که این اتفاق آگاهانه و عمدی رخ نمی‌دهد و در خلال زندگی زناشویی این موریانه به رابطه آن‌ها رسوخ می‌کند و ریشه‌های عاطفی زندگی‌شان را می‌جود. در این مطلب به نشانه‌های کمتر شناخته‌شده طلاق عاطفی اشاره خواهیم کرد.

این علایم خطر را جدی بگیرید
در ادامه چند مورد از نشانگان طلاق عاطفی را بیان می‌کنیم تا اگر در زندگی‌مان دیدیم، آگاه باشیم و در مسیر رفع آن اقدام کنیم:
۱- کاهش چشمگیر وقت‌گذاشتن برای همدیگر.
۲- کاهش وابستگی‌ها و اهمیت ندادن همسران در رابطه به همدیگر.
۳- افزایش سرگرمی‌های غیرخانوادگی و تمرکز بر مسائل بیرون از خانواده.
۴- فاش شدن رازها و اشتباهات همسران در بیرون از خانواده.
۵- استفاده‌نکردن از راهبردهای حل‌مسئله در زندگی مشترک.
۶-کاهش گفت‌و‌گوهای عاشقانه و نوازش کلامی، جسمی و روابط جنسی(که ممکن است منجر به از دست دادن روابط عاطفی و وفاداری و زمینه‌ساز روابط فرازناشویی شود)
۷-اعتماد نداشتن همسران به یکدیگر و یأس و ناامیدی در حل مسائل که منجر به ادامه مشاجره در خانواده می‌شود.
۸- وقت گذاشتن بیش از اندازه برای فرزندان و غافل شدن از روابط زن و شوهری.
۹- به رخ کشیدن اشتباهات یکدیگر.
۱۰- پرداختن به مسائل گذشته به جای اندیشیدن به مخاطرات پیش رو.
۱۱- کاهش شور و هیجان در زندگی.
۱۲-پرداختن تمام وقت به تماشای تلویزیون یا … به جای صرف وقت برای یکدیگر.
۱۳- نپذیرفتن مشکلات یا ماندن در وضعیت نامناسب بدون تلاش برای تغییر.

بررسی دلایل طلاق عاطفی
ازدواج ناآگاهانه، داشتن انتظارات غیرقابل دسترس و غلط از طرف‌مقابل، بی‌مبالاتی و بی‌توجهی به انتظارات از یکدیگر و نقش‌هایشان در زندگی، اعتراض نکردن به دخالت‌های بی‌جهت دیگران، بی‌توجهی به نیازهای یکدیگر، نداشتن گفت‌و‌گو و ضعف در مهارت‌های زندگی از اصلی‌ترین دلایل طلاق عاطفی است.

چه باید کرد؟
واقعا راهکار درست چیست؟ آیا به بی‌تفاوتی‌ها باید ادامه داد یا لجبازی‌ها و رو کم‌کنی‌ها را بیشتر کرد؟ هدف از ازدواج عشق بوده، دقت کنید که حفاظت از آن مهم است و باید بهای آن را پرداخت کرد.

مهارت‌های زندگی را یاد بگیرید
در وهله اول باید زوجین مهارت‌های زندگی درست را یاد بگیرند مثلا مهارت درست گوش‌دادن و شنونده‌بودن. همچنین صداقت داشتن رکن اصلی و مهم زندگی است. زمانی که در رفتار و گفتار خود صادق باشیم، اصلی‌ترین راه درمان طلاق‌عاطفی را در پیش گرفته‌ایم.

بدبین نباشید
دید منفی خود را هم به همسر باید عوض کنید. این‌که این زندگی درست نمی شود و همسر من اصلاح بشو نیست، از آفات فکری در زندگی است.

برای بهتر شدن تلاش کنید
بسیاری از ما به دنبال فرشته نجات هستیم و نمی‌خواهیم رفتارهای ناپسند خود را ترک کنیم. نمی‌خواهیم تن به تغییر و درمان دهیم. باید این نکته را در نظر گرفت که ازدواج یک پدیده دو طرفه است. افراد باید مکمل یکدیگر باشند. همان‌طور که شانه خالی کردن از مسئولیت‌ها توسط ما مشکلی را حل نخواهد کرد، بر دوش کشیدن بار تمام مشکلات توسط ما هم چاره‌ساز نیست.

خاطرات شیرین را مرور کنید
مرور خاطرات شیرین گذشته که زیر بار مشکلات و روزمرگی‌ها دفن شده، می‌تواند تا حدی شور و نشاط شیرینی ها را برگرداند.

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

یازده − 5 =

دکمه بازگشت به بالا
بستن