اخبار مهم

تعرض پسر نادان به دختر ۱۹ ساله در پارتی شبانه

کد خبر : 35210

این سومین بار است که فریب دوستانی را می خورم که به بهانه برپایی مراسم خانوادگی، مرا به پارتی های شبانه مختلط می کشانند، دیگر از این وضعیت خسته شده ام اما چاره ای جز تحمل ندارم چرا که خودم باعث به وجود آمدن این شرایط شده ام…

به گزارش صبح مشهد به نقل از شهدای ایران دختر ۱۹ساله که به همراه دیگر دوستانش به اتهام شرکت در پارتی مختلط دستگیر شده بود، درباره چگونگی ماجرا گفت: ۱۶ساله بودم که پس از آشنایی خیابانی با جمشید ازدواج کردم. آن روزها دو نفر از دوستان جمشید هم سعی می کردند با من ارتباط برقرار کنند اما در این میان من خوش زبانی و قیافه جمشید را پسندیدم و روزی که او هم چنان در کوچه خلوت مرا تعقیب می کرد با او هم سخن شدم و بدین ترتیب دوستی ما با یکدیگر هر روز نزدیک تر می شد؛ اگرچه دوستان جمشید هم دست بردار نبودند و مدام سر راهم قرار می گرفتند. مدتی بعد با وجود مخالفت های خانواده ام، من و جمشید با هم ازدواج کردیم اما اختلاف زندگی ما از همان مجلس عقدکنان شروع شد چرا که جمشید معتقد بود من هنگام سوار شدن به خودروی عروس به دوستش لبخند زده ام. از آن روز به بعد سخت گیری های جمشید به بهانه «دوست داشتن» من شروع شد.

او می گفت حاضر نیست هیچ کس چهره مرا ببیند حتی بدون وجود او نمی توانستم خریدهای روزانه را هم انجام بدهم او حتی گوشی تلفن مرا بررسی می کرد به همین خاطر زندگی ما یک ماه بیشتر دوام نیاورد و من از جمشید جدا شدم. مدت ها بعد که خیلی احساس تنهایی می کردم در شبکه های اجتماعی با رمضان آشنا شدم و این گونه بود که با چند دختر مطلقه هم ارتباط برقرار کردم. چند روز قبل وقتی با رمضان در یک کافه سنتی مشغول کشیدن قلیان بودم، یکی از دوستانم تماس گرفت و مرا به یک مراسم خانوادگی دعوت کرد آن شب من به اتفاق رمضان به باغی که مجلس خانوادگی در آن برگزار می شد، رفتم.دوستان دیگر هم آن جا بودند. در آن جا تازه فهمیدم که در یک پارتی مختلط شرکت کرده ام اما غرورم اجازه نداد که آن جا را ترک کنم به همین خاطر من هم شریک خلافکاری های آن ها شدم تا این که رمضان مرا به یکی از اتاق ها برد و هستی ام را به باد داد…
حدود دو ماه بعد در پی یک آزمایش متوجه بارداری ام شدم حالا من مانده ام با کودکی بی گناه…در عین حال می دانم همه این مشکلات از روزی شروع شد که من به خاطر ازدواج با جمشید مقابل پدر و مادرم ایستادم و اشتباه بزرگ تر را زمانی مرتکب شدم که پس از طلاق خود را زنی آزاد می دانستم که هر کاری دلش می خواهد، می تواند انجام دهد…

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫۱۶ نظرها

    1. انسان جایز الخطاست ،معصوم نیست .
      نباید که همه درهای برگشت رو به روش ببندن . طبع انسان میل به لذت داره . سن ازدواج که بالا میره ، از این اتفاقاتم میفته . خدا میبخشه ، تو نمیبخشی !؟

      1. باهات موافقم چونکه منم یه دخترم اماهرگزازاین غلط کاری هانکردم ونمیکنم

        1. هیچوقت منم منم نکن، بایدتواون شرایطی که سرگذشتش شده قراربگیری تاببینی چندمرده حلاجی…

        2. خیلی خوبه،شرایط مشابهی داریم
          راستی اگه به یک مجلس خانوادگی دعوت شده ،چه دلیلی داره با دوست پسرش،همون رمضان بره؟؟؟اونوقت یکی ازش نمیپرسه تو این همه دختر ،این کیه که اوردی؟؟؟به نظر من میدونسته
          من یه دانش اموزم و میبینم بین برخی اندک دوستام که داشتن دوست پسر یا دوست دختر،یه جور غرور و افتخار محسوب میشه که البته کاذب است
          حالا سوال من اینه،چرا با وجود این همه اتفاقات تلخ ،بازم هنوز این رفتار های غلط،رایج است؟؟؟

  1. کاملا حق با شماست علی آقا همشون همینطورن از این …. توو جامعه ی ما هستند متاسفانه وقتی ک ارتکاب دارن میکنن ک خوبه بعدش یادشون میفته ک گناه بوده هه☺️

    1. خدا بدادمان برسه اخر عاقبت خوشی نداره بلا داره زیاد میشه خدا از بنده هاش نفرت داره خودش در قران میگه اگه در جامعه گناه زیاد بشه ما ان قوم را نابود میکنیم تروخشک

  2. از کجا میدونی خدا می بخشه که نسخه می پیچی. اتفاقا اینا از گناهانی است که اصلا دربارش صحبتی از بخشش در قرآن نیست. آیه ی ٣ سوره نور رو بخون. الکی به کسانی که خداوند به وحشتشون میندازه آرامش نده، توبه از این گناهان واصلاح گذشته آن بسیار بسیار سخته. ضمنا انسان جایز الخطا نیست رفیق، ممکن الخطاست. پس انسان اجازه گناه کردن ندارد و اگر انجام داد باید منتظر عقوبت آن باشد. هیچ گاه سعی نکنید گناه و عوارض اون رو سبک و کوچک نشون بدین که در تکرار گناه فرد وتشویق دیگران به گناه شریک می شوید.

    1. آفرین گل گفتی،، اما نباید گناهکار نا امید بشه از درگاه الهی، باید توبه کندو امید وار ب بخشش خداوند

    2. تو چکاره ای که نسخه میپیچی بجای خدا؟ از کل قرآن همین یک آیه رو دیدی؟ از اول ابتدایی توو مدرسه بهت یاد دادن خداوند بخشنده و مهربانه،

    3. آقای حقیر شما حرص نخور خودش کرده عواقبش رو هم خودش میبینه قبضشم در خونه شما نمیاد

  3. آفرین دختر خوب! من آدم مذهبی نیستم ولی میدونم شما راه اشتباه رفتی به شدت تو جاده خاکی زدی از مسیر سالم و صحیح زندگی خارج شدی تو هر جاب دنیا چنین اشتباهاتی مرتکب بشی آسیب خواهی دید پس باید بپذیری راه رو اشتباه رفتی درصدد اصلاح خودت باشی .. هنوز امکان تغییر داری … اگر بخواهی!

  4. سلام به همگی دوستان نظرات همه دوستان وهمراهان صحیح ولی یک اما داره این دخترخانم همانطور بیان کرده ازروزی که عاشق شده واعتنایی به حرفها ونصایح پدرومادرش نکرده وعاشق یک عشق زودگذرشده وخانه آرزوهاش یکماه بیشتر دوام نداشت تاآبروی پدرومادررا با یک اشتباه بزرگتربرده وتازه مثل اینکه طلبکارهم باشه خدا همه جوانها را به راه راست هدایت کنه امیدوارم همه فرزندان به نصایح بزرگترهااحترام بگذارن چون هیچ پدرومادری نیست که بد فرزندش رابخوادخداهمه پدران ومادران آسمانی را رحمت کنه وهرکس که پدرومادرش درقید حیاتن سلامتی بده وقدرشان رابدانیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

18 − سیزده =

دکمه بازگشت به بالا
بستن