اخبار مهم

عاقبت رابطه پنهانی زن معتاد پای بساط مواد/ همسرم مچم را با مرد غریبه گرفت!

کد خبر : 33565

اگرچه با خیانتی که من در حق همسرم کردم زندگی ام از هم می پاشد و به خاطر اعتیادی که دارم آواره کوچه و خیابان ها خواهم شد اما دلم به حال دختر ۱۷ساله و پسر ۱۰ساله ام می سوزد که باید تاوان اشتباهات مرا درزندگی پس بدهند…

به گزارش صبح مشهد به نقل از شهدای ایران، زن ۳۲ساله که با اعلام شکایت شوهرش به اتهام خیانت دستگیر شده بود، وقتی مقابل مددکار اجتماعی کلانتری قرار گرفت، گفت: دیگر چیزی برای پنهان کردن ندارم، سال ها با دروغ و پنهان کاری زندگی ام را سپری کردم، اما هر روز روزگارم بدتر شد و در طول این سال ها هیچ وقت رنگ خوشبختی و سعادت را ندیدم و طعم یک زندگی شیرین را نچشیده ام چرا که هیچ وقت با همسرم با صداقت و روراستی برخورد نکردم. می دانم دیگر به پایان خط رسیده ام و همسرم مرا به خاطر خیانتی که به او کرده ام هرگز نخواهد بخشید. زندگی من در حالی متلاشی شده است که اکنون به موادمخدر صنعتی هم آلوده شده ام.

زن جوان ادامه داد: در خانواده ای متولد شدم که هیچ وقت نمی توانستم برای خودم تصمیمی بگیرم و همیشه پدرم برای من و خواهر و برادرانم تصمیم می گرفت. او اگرچه فردی معتاد بود اما هیچ وقت اجازه اظهارنظر حتی درباره انتخاب همسر را به ما نمی داد. ۱۴ساله بودم که پدر و مادرم تصمیم گرفتند مرا به عقد پسرخاله ام دربیاورند و من هم در حالی که هیچ علاقه ای به او نداشتم مجبور به ترک تحصیل و ازدواج با سیروس شدم. روزی که به مادرم گفتم من می خواهم درس بخوانم و هیچ علاقه قلبی به سیروس ندارم، او گفت علاقه در طول زندگی ایجاد می شود. با همه این ها رابطه من و پسرخاله ام بسیار سرد بود در حالی که ۲فرزند هم به دنیا آورده بودم، اما نمی توانستم او را به عنوان همسرم بپذیرم و تنها به خاطر فرزندانم مجبور بودم با او زیر یک سقف زندگی کنم. سال ها به همین صورت سپری می شد تا این که ۳سال قبل به طور اتفاقی با مردی آشنا شدم که او نیز مدعی بود رابطه خوبی با همسرش ندارد.

اوایل رابطه من با هاشم فقط به صورت تلفنی و گاهی دیدار در خیابان بود، اما مدتی بعد حرف های فریبنده او بر من تأثیر گذاشت به طوری که یک شب او را در غیاب همسرم به منزلم دعوت کردم. در این مدت هاشم به طور پنهانی و با این ادعا که مصرف شیشه تو را از غم و غصه های زندگی نجات می دهد، مرا به موادمخدر آلوده کرد و من برای این که نمی توانستم هزینه های تأمین مواد را از همسرم بخواهم مجبور بودم تا او را به منزلم دعوت کنم که در کنار او بتوانم از مقداری موادمخدر که به همراه می آورد استفاده کنم اما یک شب همسرم که سر کار رفته بود به طور ناگهانی به منزل بازگشت و با دیدن مرد غریبه در منزل با پلیس تماس گرفت، حالا هم که زندگی ام را بر باد رفته می بینم نگران فرزندانم هستم که آن ها نیز سرنوشتی مانند من پیدا می کنند…

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫۳ نظرها

  1. چشمت کور…. عاقبت دروغ
    هرکس که خیانت کنه باید آواره کوچه و خیابون بشه

  2. به اون زنه بدبخت چه ربطی داره؟ اون باید چیکار میکرد که گول خورده بود؟ راه چاره ای داشت؟ کسی که به شیشه معتاد میشه میتونه دیگه مصرف نکنه؟ اون مردک هوس باز معتادو میگرفتین. اگر خانواده اون خانم یکم عقل داشتن میفهمیدن نباید زور زورکی ازدواج کرد. اگر شوهر اون خانم عقل و قلب داشت میفهمید که باید به خانمش محبت کنه و از هر نظر تامینش کنه. دولت باید بگیره شوهرشو مرده هوس بازه رو با دوستای شوهرشو مجازات کنه که هی گند میزنن به زندگی مردم

  3. نمی‌دونم چرا همه زن ها از مردا انتظار محبت دارن دریغ از یک ذره محبت از سمت خودشون نسبت ب مرد
    فقط بلدن ننه من غریبم بازی دربیارن
    عقل آدم میگه مصرف مواد خانمان سوزه یعنی همچین عقلی نداشت

    ای بابا کسی ک بی بند و بار باشه آخرش میشه این

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

هجده − هفده =

دکمه بازگشت به بالا
بستن