استانیاسلاید شوستون اصلیپایتخت فرهنگ اسلامیپایتخت معنوی

مسئله موسیقی در فرهنگ دینی ما بی پاسخ مانده است!

کد خبر : 12461

عبدالجبارکاکایی، شاعر و ترانه‌سرا در خصوص اینکه آیا قالب شعر می‌تواند به همگرایی اسلامی کمک کند، گفت: در واقع شعر به نوعی از فضاهای فکری بیرون از خودش بهره‌برداری می‌کند لذا اگر این همگرایی در جامعه وجود داشته باشد و بزرگان فکر، اندیشه و فلسفه به سمت آن حرکت کنند و بزرگانی که به فکر همگرایی مذاهب و ادیان بودند در جامعه ما ظهور کنند، شعر نیز می‌تواند از منابع تفکر آن‌ها تغذیه و این شوق همگرایی را تقویت کند.

به گزارش صبح مشهد به نقل از خبرگزاری فرهنگ رضوی، وی در گفتگویی که با این رسانه انجام داد، گفت: تازه پانزده سالم بود، بوی نجیبِ بچگی داشتم، هنوز در عضلاتِ پاهایم شوقِ گریزِ کودکانه «گرگم به هوا» بود، قدِ علمم نمی‌رسید به کتابخانه، تمام نبودم، عقلِ سفت و کالی داشتم، خیالم، خیالات بود تخیل نبود، در تصرفِ کلمات نبودم که شعر آمد. دق می‌کردم اگر این نبود. لذتِ ساختن و پرداختن، یافتن و پروردن، داشتن و بالیدن، پاتوقِ ناکامی و تسلیم، پناه ناامیدی و تردید، ایستگاه شَک، زاویه نیایش، مجالی برای دروغ، برای عشق. تازه پانزده سالم بود که به آهنگی از درون کلمات را چیدم. همین کلمه‌هایی که تا چهارده سالگی بی‌مبالات ادا می‌شدند، آقا شده بودند، اعتبار داشتند. با فعل و اسم و حرف خودمانی شده بودم. حالا جذبه آنها بر اراده من غلبه داشت، حالا نیمی از عقل من در تصرف من بود، نیمی در تصرفِ آنها. حالا همه من نبودم، شرمسارانه دروغ می‌گفتم، گناهکارانه راست. از پانزده سالگی به منطقِ زبان حمله‌ور شدم، در آرایش کلمه‌ها کوشیدم، به توده‌های وهم‌آلودِ فکر نزدیک شدم. به روایت مرموز درونم پرداختم، از دانایی می‌گریختم. نه گیس بلند کردم نه دمپایی لاانگشتی پوشیدم و نه مخمور به هستی نگاه کردم، با همین ابروهای در هم کشیده و مغموم با کت و شلوار معلمی و کار با خودم، برای خودم شعر گفتم، دروغ بافتم و شما بزرگوارانه راست پنداشتید. دروغ‌های مرا پنهان کردید. ما صادقانه به هم دروغ گفتیم، اما کدام باهوش‌تر بودیم؟ من می‌گویم شما. همین.

مقدمه کوتاهی که خواندید رقص آهنگین کلماتی بود که عبدالجبار کاکایی برای معرفی خود به رشته تحریر در آورده است. وی متولد پانزدهم شهریورماه سال ۴۲ در ایلام است. همه او را به نویسندگی، شاعری و زبان‌شناسی ایرانی می‌شناسند. کاکایی در زمینه‌های سرودن شعر، نقد و بررسی، اجرای برنامه‌های ادبی در صدا و سیما و مطبوعات نیز فعالیت دارد. وی شاعر بسیاری از تیتراژهای سریال‌های تلویزیونی است که ما با آن‌ها خاطره داریم و روزی ساعت‌ها به تماشای آن‌ها نشستیم.
آثار و مجموعه شعرهای چاپ شده کاکایی به سال ۶۹ می‌رسد، «آوازهای واپسین» و «مرثیه روح» نخستین مجموعه‌های شعر او بودند که به دست علاقه‌مندان ادب و هنر رسید. پس از آن «سال‌های تاکنون»، «حتی اگر آیینه باشی»، «نگاهی به شعر معاصر ایران، نقد و بررسی» و «گزیده ادبیات معاصر» در دهه هفتاد به چاپ رسید. از آخرین کارهای عبدالجبار کاکایی نیز می‌توان به «عذاب دوست داشتن»، «لاو هات» و «حال من دست خودم نیست» اشاره کرد.

ناگفته نماند عبدالجبار کاکایی اشعاری نیز در مجموعه شعر آیینی دارد از جمله غزل معروفی که با موضوع زیارت حرم مطهر رضوی سروده است:
«من جز شما گلایه به صحن کجا برم؟               راز غریب را به کدام آشنا برم؟
ای جان و دل به گنبد و گلدسته ات مقیم             جان را کجا گذارم و دل را کجا برم؟
از تاب جعد و نافه آهو صبا چه برد؟                 من آمده ام که بویی از آن ماجرا برم
چشم امید دارم از این جسم ناتوان                      جان را به آستانه دارالشفا برم
دل را به بحر تو بسپارم حباب وار                        مس را به آتش تو بسوزم، طلا برم
حاجت نگیرم از تو به جایی نمی روم                    ای گنج درد! آمدم از تو دوا برم
ای دل مقیم صحن رضا باش و صبر کن               نگذار از تو شکوه به پیش خدا برم»

وی در ادامه گفتگو، با اشاره به اشعار خود در زمینه فرهنگ رضوی و امام رضا(ع) اظهار کرد: تاکنون بیش از ۲۰ اثر با موضوع امام رضا(ع) سرودم، تعدادی از شعرها نیز به زبان محاوره سروده شده که بعضی از آن‌ها با صدای «مدرس» اجرا شده است.
وی در پاسخ به این سوال که به تازگی چه اثری با موضوع امام رضا(ع) تولید کرده است، افزود: اخیرا نیز هشت قطعه به نام «لالایی‌ها» برمبنای لالایی که یکی از سنت‌های فرهنگ ملی ما ایرانی‌ها است، سرودم که با آهنگسازی فردین خلعتبری به شکل انیمیشن اجرا شده و کتابی نیز با همین اشعار به نام «فانوس لالایی» منتشر شده است که ماه گذشته رونمایی شد.
کاکایی، شاعر پر آوازه ایرانی در ادامه با بیان اینکه قطعاتی نیز با صدای  حسام الدین سراج در وصف امام رضا(ع) سروده و تولید کرده است، ابراز کرد: به دلیل ارتباط ملی و دینی که با وجود حرم مطهر رضوی درادبیات ما ایجاد شده است یکی از قوی‌ترین انگیزه‌های سرودن و شعر گفتن در مورد موضوعات آیینی مضجع شریف امام رضا(ع) می‌باشد.

وی اضافه کرد: همچنین به نظر من مجاورت آرامگاه فردوسی با مضجع شریف امام رضا(ع) را می‌توان به نوعی پلی میان فرهنگ ملی و دینی تلقی کرد زیرا این موضوع یکی از اتفاقات شگفت انگیزی است که ما می‌توانیم با آن ملیت و مذهب خود را با هم پیوند بزنیم، بنابراین بهترین کارها در زمینه آثار آیینی در کنار آثاری که برای اباعبدالله(ع) گفته شده، سروده‌هایی است که با موضوع امام رضا(ع) گفته شده‌اند.

شعر با تکیه بر عالمان دینی می‌تواند موجب همگرایی اسلامی شود
این شاعر آیینی در خصوص اینکه آیا قالب شعر می‌تواند به همگرایی اسلامی کمک کند، تصریح کرد: تمامی قالب‌ها می‌توانند اهداف و اندیشه‌ها را به یکدیگر نزدیک کنند که شعر نیز از این امر مستثنی نیست اما اینکه انتظار داشته باشیم شعر به تنهایی بتواند جغرافیای فکری امروز را جابه‌جا کند، خیر؛ شعر از عهده آن بر نخواهد آمد.
وی ادامه داد: در واقع شعر به نوعی از فضاهای فکری بیرون از خودش بهره‌برداری می‌کند لذا اگر این همگرایی در جامعه وجود داشته باشد و بزرگان فکر، اندیشه و فلسفه به سمت آن حرکت کنند و افراد علامه‌ای مانند مرحوم سیدجمال الدین اسدآبادی و سید قطب و بزرگانی که به فکر همگرایی مذاهب و ادیان بودند در جامعه ما ظهور کنند،  شعر نیز می‌تواند از منابع تفکر آن‌ها تغذیه و این شوق همگرایی را تقویت کند.
کاکایی گفت: اما اگر فکر کنیم شاعران به تنهایی قادرند نهضت فکری برای همگرایی اسلامی ایجاد کنند با توجه به ظرفیتی که از شعر معاصر سراغ داریم کار دشواری است.
وی در خصوص نحوه و نوع نظارت بر تولید و انتشار شعر بیان کرد: باید برای بررسی اشعار دو بخش محتوایی و علمی فعال باشند که در کنار یکدیگر بر امور نظارت کنند اما از آنجایی که چنین سازمانی در وزارت ارشاد و رسانه ملی تاکنون تاسیس نشده است زیر عنوان نظارت علمی، نظارت محتوایی نیز صورت می‌گیرد که البته می‌توان گفت تا حدود زیادی نظارت علمی مهم نبوده  و بیشتر همان مسائل محتوایی در خصوص نظارت بر تولید اشعار مورد توجه قرار می‌گیرد.

مسئله موسیقی در فرهنگ دینی ما بی پاسخ مانده است
این شاعر برجسته کشور به جایگاه موسیقی و کنسرت در جامعه اشاره کرد و گفت: متاسفانه به ظاهر موضوع موسیقی فرزند نامشروعی برای نظام فرهنگی کشور ما به خصوص در خراسان است. همچنین مسئله موسیقی به عنوان موضوعی حل نشده در جامعه یکی از معضلاتی است که باید فقه ما به آن بپردازد و به صورت جدی تکلیف آن را مشخص کند و بیش از این استخوان لای زخم نگذارد و با این موضوع کنار بیاید.
وی با بیان اینکه همچنان برگزاری کنسرت در جامعه ما با چالش همراه است، افزود:  یکی از ملزومات زندگی در کلانشهرها حضور اقشار مختلف مردم به طور مختلط اما سالم در ورزشگاه‌ها و سالن‌های بزرگ  و کنسرت‌های موسیقی است که اگر همچنان در مقابل آن مقاومت کنیم به ضدیت ما با اصل موسیقی بر می‌گردد.
کاکایی با بیان اینکه بزرگان و عالمانی مانند فارابی از دیرباز بر تاثیرگذاری موسیقی تاکید کردند و حتی حکیم متعصبی مانند غزالی نوع موسیقی و سما خوب و بد را از یکدیگر جدا کرده  و مولانا نیز از موسیقی دفاع کرده است، یادآوری کرد: در روایت معروفی آمده است که روزی یکی از عالمان به شاگرد مولانا می‌گوید؛«اینکه مولانا شما می‌گوید، موسیقی درب بهشت است، پس چرا ما چنین صدایی نمی شنویم»، مولانا در پاسخ گفته بود؛«بعله شما هم موسیقی می‌شنوی، من نیز می‌شنوم اما آنچه تو می‌شنوی صدای بسته شدن دَر بهشت است و صدایی که من می‌شنوم باز شدن دَر بهشت است.» برخی چنین تلقی از موسیقی دارند.
وی توضیح داد: نکته دوم نیز در این خصوص به نبود مدیریت موسیقی پاپ در داخل کشور بر می‌گردد که به صورت صحیح انجام نمی‌شود، مدیریت موسیقی ما باید به سمت ارتقا و بهبود و تولید آثار فاخر حرکت کند. در حال حاضر هیچ حمایتی از موسیقی خوب و فاخر نمی‌شود و ما عرصه را رهاکردیم.
این شاعر آیینی خاطر نشان کرد: بیشتر موسیقی‌ها با ورود کامپیوتر و نرم افزارهای جدید با ملودایم کردن صدای خواننده و نوع تنظیم ترانه شرایط موسیقی را عوض کردند و موجب شدند تا حدود زیادی از غنای موسیقی کنار برود و ملودی کمتر به‌وجود بیاید لذا در حال حاضر در موسیقی امروز ایرانی بیشتر ریتم حرف اول را می‌زند و طبیعی است وقتی ریتم مهم باشد دیگر به معنا و مفهوم اشعار و موسیقی توجه نشود.

ارتقا محتوای موسیقی در جامعه نیازمند ارتقا فرهنگ جامعه است
وی تصریح کرد: امروز همین که شنونده در طول شنیدن تصنیف چهار کلمه بشنود و این کلمات را در ذهن خودش ربط بدهد و حس آهنگ را دریافت کند، کافی است، مانند ترانه‌هایی که در کارهای حامد همایون شنیده می‌شود به این معنا که شاعر خیلی دنبال انتقال نکته خاصی در موسیقی و شعر نیست که ما بتوانیم اسم آن را کشف یا نکته‌یابی بگذاریم. بیشتر در این آثار سعی می‌شود احساس سوار موزیک شده و طیفی از مخاطبان را به هیجان بیاورد.
کاکایی دلیل دیگر نبود توجه به محتوا در اشعار و موسیقی را وارد شدن مخاطبینی با سن‌های پایین‌تر از ۱۲ و۱۳ سال به حوزه موسیقی دانست که موجب می‌شوند، متن و محتوای موسیقی نازل شود چرا که به هرحال آن‌ها هستند که رونق بازار موسیقی را شکل می‌دهند و ابراز کرد: نمی دانم این شرایط را روزگار برما رقم می‌زند یا نبود مدیریت صحیح موسیقی که به نظر من دومی صحیح تر است زیرا مخاطب موسیقی خوب و غنی در جامعه وجود دارد بنابراین با تقویت موسیقی فاخر می‌توان به سمت تولید آثار معناگرا در سطح بالاتر حرکت کرد.
وی عنوان کرد: البته منظورم من این نیست که موسیقی معناگرا جایگزین موسیقی ریتمیک، بازارای و عوامانه شود اما تا زمانی‌که در جامعه فرهنگ موسیقی بازاری حاکم باشد، این سبک از موسیقی گسترش پیدا خواهد کرد و هرچقدر  جامعه بتواند فرهنگ خود را ارتقا دهد به همان میزان نیز گرایش به آن دسته از موسیقی بیشتری خواهد شد، امیدوارم به موازات ارتقا فرهنگ جامعه، موسیقی ما نیز ارتقا پیدا کند.

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

هشت + دوازده =

دکمه بازگشت به بالا
بستن