اجتماعی

 من ماندم و … !

کد خبر : 62769

غلامرضا تدینی راد

دخالت‌های خواهرم زندگی ام را جهنم کرد،برادرم غیرتی شده بود ، می‌گفت مثل کوه پشت سرت هستم .

احترام شوهرم را زیر پا گذاشتم، خانواده‌ام هم که سیر تا پیاز زندگی ما را می‌دانستند کم نیاوردند و به او توهین کردند.

طلاق گرفتیم. روزهای اول سر این که خانه چه کسی بروم دعوا بود. کم کم بهانه‌ها شروع شد.

من ماندم و یک دنیا غم و اندوه و حسرت. با شنیدن خبر ازدواج شوهرم من شکستم و تکه تکه خرد شدم.

روزهای خیلی سختی را می‌گذرانم. بعد از طلاق دانستم هر کس دنبال زندگی خودش است.

مرکز مشاوره آرامش پلیس خراسان رضوی آمده‌ام. چند جلسه مشاوره خیلی مفید بوده است.

اشک امانش نداد… .

واقعیت این است ‌زن ها توجه بی‌قید و شرط همسر را دوست دارند، اگر مردی به هر دلیلی محبت و علاقه خودش را از همسر دریغ کند مسیر صمیمیت ناهموار خواهد شد.

دوست داشتن خود یا خود شفقت ورزی هم کلماتی هستند که باید در مورد آن مطالعه کنیم.

متاسفانه خیلی از ما بلد نیستیم با خودمان مهربان باشیم .

پاسخ به این سوال خیلی مهم است .برای دوست داشتن خودمان چه کنیم؟

تا وقتی از انجام کارها یا بیان و تلاش برای رسیدن به خواسته‌های مان خجالت زده شویم، تا وقتی مدام خودمان را به خاطر گذشته یا حتی آنچه اکنون انجام می‌دهیم سرزنش کنیم و یا کمال گرایی داشته باشیم و سطح خواسته‌های مان از توانایی‌های مان بیشتر باشد نخواهیم توانست با خودمان مهربان باشیم.

رازداری در زندگی و حفظ اسرار زن و شوهری هم مهم است.

بین راهنمایی گرفتن و دخالت گرفتن از اطرافیان تفاوت هست.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

هشت − 8 =

دکمه بازگشت به بالا
بستن