آزار جسمی و جنسی با تقلید از فیلم‌های ماهواره/ همسر پیرم سه زن دارد!

با کارگری در منازل مردم و تمیز کردن سبزی روزگار می گذرانم. با وجود آن که ۳۰ سال با همسرم زندگی کردم امروز می خواهم از او طلاق بگیرم. او نه تنها مخارج زندگی را تامین نمی کند بلکه در این سن و سال پای فیلم های مبتذل ماهواره می نشیند و مرا از نظر روحی و جسمی آزار می دهد…

به گزارش صبح مشهد به نقل از رکنا زن ۴۵ ساله در ادامه به مددکار اجتماعی کلانتری سیدی مشهد گفت: در روستایی در اطراف یکی از شهرهای شمالی خراسان رضوی به دنیا آمدم، اما ۴ سال بیشتر نداشتم که پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند. مدتی بعد، پدرم با زن دیگری ازدواج کرد و من و خواهر ۲ ساله ام به زندگی در کنار آنها ادامه دادیم. هنوز مدت کوتاهی از ازدواج آنها نگذشته بود که یک روز پدرم به خاطر بی تابی ها و جیغ های شدید خواهرم متوجه شد که همسرش پاهای او را با زغال سوزانده است. بعد از این ماجرا پدرم که خیلی ناراحت شده بود، همسرش را طلاق داد.

ولی او به خاطر این که در زمین های کشاورزی اهالی روستا کار می کرد، قادر به نگه داری از ما نبود. تا آن جا که به خاطر دارم روزی پدرم لباس های تمیز به تن ما پوشاند و من و خواهرم را با مینی بوس به شهر آورد، او سپس ما را مقابل شیرخوارگاه گذاشت و دیگر او را ندیدیم. تا سن ۱۰ سالگی در شیرخوارگاه بودم تا این که خانواده ای مرا به فرزندی قبول کردند. آنها فرزندی نداشتند و قالی باف بودند. به همین خاطر از همان کودکی قالی بافی را شروع کردم. ۵ سال بعد هنوز در افکار کودکانه ام سیر می کردم که آن ها مرا به عقد مردی ۳۵ ساله درآوردند. این در حالی بود که او به جز من، ۲ زن دیگر هم داشت. پیش از آن معنای «هوو» را نمی دانستم ولی مدت ها بعد وقتی درگیری های ما شروع شد تازه فهمیدم که در چه گردابی دست و پا می زنم. دیگر مشکلات زندگی ام آغاز شده بود ولی من نه خانواده ای داشتم و نه کسی که بتوانم به او تکیه کنم به همین خاطر هم به ناچار با وجود همه سختی ها سوختم و ساختم. در مدت ۳۰ سال زندگی با این مرد ۴ فرزند به دنیا آوردم و به انواع بیماری ها دچار شدم و همه این رنج ها را به خاطر آسایش فرزندانم تحمل کردم. اما دیگر از دست همسرم به تنگ آمده ام و می خواهم از او جدا شوم. او با وجود آن که نمی تواند هزینه های زندگی مان را تامین کند و نفقه ای هم به من نمی دهد مدام با تقلید از فیلم های ماهواره، مرا مورد آزارهای روحی و جسمی قرار می دهد. دیگر از این وضعیت خسته شده ام و می خواهم با آرامش زندگی کنم! ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی