یک کارشناس به بررسی تاثیر حمایتهای اخیر بر بازار سرمایه پرداخته است.
دوات آنلاین -حمایتهای اخیر از بازار سرمایه چندین محور داشته و دارد که یکی از آن ها تقویت ابزارهایی نظیر اسناد خزانه و انتشار اوراق اختیار فروش سهام است. هفته قبل ضمن تحلیل کلیت روند بازار، اشاره ای به آثار این حمایت ها و چشم انداز بازار بعد از آن داشتیم. این هفته ضمن اشاره ای کوتاه به تحلیل ها از روند کلی بازار سرمایه، به طور دقیق تر در خصوص اوراق اختیار فروش که به بیمه سهام هم شناخته می شود می پردازیم.
بازار صعودی یا بازار نوسانی؟
هفته قبل شاخص کل بورس حدود ۱۵۰ هزار واحد رشد کرد و از یک میلیون و ۵۵۶ هزار واحد به یک میلیون و ۷۰۴ هزار واحد رسید. این رشد ۱۰ درصدی یک هفته را می توان گواهی قوی بر خروج بازار از فاز خرسی دانست. اما همان طور که هفته قبل با اشاره به شرایط بازار و انگیزه های سیاست گذار تشریح کردیم، انتظار ورود بازار به فاز گاوی، نمی تواند محتمل باشد. علل و شواهد متعددی در این خصوص وجود دارد، از جمله:
۱- تکرار رشد افسارگسیخته قبلی و رسیدن شاخص به ارقامی چون ۳ میلیون واحد، دوباره بازار را در معرض ریزش سنگین قرار می دهد که خود معضلی بزرگ برای دولت خواهد بود. اگر سیاست گذار عاقل باشد، بازار را به سمت منطق و تعادل سوق خواهد داد نه حبابی شدن! ۲- فعال شدن بازارگردانی ها که مورد تاکید سازمان بورس است، به معنی متعادل کردن و نقدشونده شدن بازار است. یعنی خرید در قیمت های پایین و صف های فروش و فروش در قیمت های بالا و صف های خرید ۳- طی دو روز انتهایی هفته قبل که بازار صعودی بود حقوقی ها فروشنده خالص بودند. چیزی شبیه شرایط انتهای تیر و اوایل مرداد که حقوقی ها در نمادهای مختلف فروشنده خالص بودند. البته آن موقع اثر فروش حقوقی ها خود را با تاخیر و از نیمه دوم مرداد نشان داد اما اکنون این گونه نیست ۴ – هنوز هم بسیاری از اهالی بازار ترس از توقف روند صعودی بیشتر دارند. بنابراین انتظار برای هجمه پول های حقیقی به بازار و خنثی کردن اثر فروش حقوقی ها معقول نیست. ۵ – نوسانات هفته قبل و غلبه فروش انتهای روز چهارشنبه، گواه بر این شرایط است.
بازار و شاخص افت می کند یا رشد؟
موارد فوق به معنی ریزش بازار نیست. بلکه همان طور که هفته قبل تصریح شد، برای پیشگیری از ورود مجدد بازار به فاز خرسی، لازم است که روند صعودی ملایمی در بازار وجود داشته باشد تا به مرور تعادل ایجاد شود. در این میان نمادهای بزرگ و دارای پشتوانه بنیادین، نقش مهمی در رشد شاخص دارد و سرمایه گذاران در این نمادها هم که در حضیض قیمتی خرید داشته اند اکنون سود مناسبی کسب کرده اند. مثلا نمادی مثل فولاد کاوه که بر اثر افت هیجانی بازار بسیار افت کرده بود، بعد از بازگشت بازار بیش از ۴۰ درصد رشد کرده است. نمادهای بانکی، برخی پتروشیمی ها و فولادی های دیگر نیز این گونه اند. اما بخش بزرگی از نمادهای کوچک غیردلاری همچنان منفی یا متعادل اند. نشانه واضح این است که هفته قبل در کنار رشد حدود ۱۰ درصدی شاخص کل، شاخص کل هم وزن کمتر از یک درصد رشد کرد! این موضوع دو علت دارد: ۱- حمایت ها عمدتا از نمادهای بزرگ است ۲- سهامداران در تلاش برای خروج از کوچک ترها و ورود به سهم های بزرگ هستند که این خود باعث فشار مضاعف به سهم های کوچک شده است.
در این شرایط، انتظار برای رشد تدریجی بازار و شاخص وجود دارد اما باید دقت کرد که بهترین استراتژی سهامداری در این شرایط یا باید کوتاه مدت و نزدیک به نوسان گیری باشد یا بلندمدت که در آن سهم ها در اثر رشد سودآوری رشد کنند. چرا که رشد فعلی در اثر حمایت است و این حمایت به طور منطقی نباید بازار را به سمت حبابی شدن مجدد پیش ببرد. یکی از حمایت های مطرح شده، بحث انتشار اوراق اختیار فروش است که برخی سهم های بزرگ هم اکنون منتشر می کنند و از این به بعد تقویت خواهد شد. اما این ابزار اصولا نقشی در صعودی یا نزولی شدن بازار ندارد بلکه صرفا می تواند به مدیریت سرمایه گذاری و کنترل ریسک کمک کند.
اختیار فروش چیست و چگونه کار می کند؟
اختیار فروش ابزاری است که روی یک دارایی پایه (کالا، سهام و …) منتشر می شود و خریدار آن حق خواهد داشت در تاریخ معین کالا یا سهام مربوط را در قیمت مشخص بفروشد و فروشنده آن موظف است در صورت درخواست خریدار، کالا یا سهام را به قیمت معین بخرد، ولو این که قیمت آن کالا در بازار کمتر باشد. مثلا فرض کنید که فردی قصد فروش خودروی خود را دارد اما می خواهد آن را برای سفرهای فعلی در اختیار داشته باشد و بعد از یک دوره مسافرت، مثلا در انتهای مهرماه، آن را بفروشد. اما از افت قیمت خودرو در بازار هراس دارد.
در این شرایط یک بنگاه هم حضور دارد که حاضر است در ازای دریافت مبلغی، یک قیمت حداقلی خرید در تاریخ ۳۰ مهرماه را نیز تضمین کند. مثلا اعلام می کند که در ازای دریافت ۵ میلیون تومان، خرید خودرو در قیمت ۱۰۰ میلیون تومان در تاریخ ۳۰ مهر را تضمین می کند. در این شرایط فرد خیالش از قیمت راحت است. اگر تا سررسید (۳۰ مهر) قیمت خودرو مربوط بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان بود که فرد نیازی به استفاده از اختیار فروش خود ندارد اما اگر کمتر از این مقدار بود، می تواند از اختیار فروش استفاده کند و خودرو را به قیمت ۱۰۰ میلیون تومان بفروشد.
این ابزار هم اکنون در بازارهای مالی روی انواع کالاها و سهام تعریف می شود. موعد سررسید (۳۰ مهر در مثال فوق) و قیمت اعمال (۱۰۰ میلیون تومان در مثال فوق) توسط ناظر بازار یا منتشرکننده تعیین می شود اما قیمت اختیار فروش (۵ میلیون تومان در مثال فوق) در بازار و بر اساس نرخ های روز و عرضه و تقاضا تعیین می شود. مثلا ممکن است در روزهایی که قیمت خودرو در بازار نزولی است قیمت اختیار فروش در مثال فوق تا ۲۰ میلیون تومان رشد کند و وقتی بازار صعودی است قیمت اختیار فروش کاهش می یابد.
هم اکنون می توانید اختیار فروش نمادهای بزرگ فولادی، بانکی، پتروشیمی و … را در تابلوی بورس ببینید. این ابزارها البته بسیار کم معامله می شوند و قیمت شفافی ندارند. مثلا فولاد مبارکه در سررسید آبان ۹۹ چندین اختیار فروش(در قیمت های اعمال مختلف) دارد که به تازگی یک بار هم معامله نشده است! یک علت این موضوع، ماهیت پیچیده ابزار مشتقه (که اختیارات یا OPTIONS یکی از آن هاست) نسبت به سهام است که در کنار این پیچیدگی به خاطر خاصیت اهرمی (سود و ضرر چند برابر مقدار رشد یا افت بازار) ریسک این ابزارها هم زیاد است. بنابراین بعد از این نیز انتظار برای استقبال گسترده از این ابزارها وجود ندارد و حتی اگر مورداقبال هم قرار بگیرد نمی تواند حائز اهمیت و اثر بر کلیت بازار باشد.
بلکه آن چه مهم است، همچنان مثل چهار ماه اول امسال، جهت نقدینگی و در کنار آن وضعیت حمایت و جهت معامله حقوقی هاست. ضمن این که حساسیت ها به اظهارات و مواضع دولت هم بیشتر شده است. چنان چه بازار از هم اکنون نگران وعده پیروزی بزرگ در روزهای شنبه و یک شنبه است. چرا که خاطره بسیار بدی از وعده گشایش اقتصادی دارد.
نویسنده : جواد غیاثی تحلیلگر بورس/ روزنامه خراسان