یادداشت روز

مداخلات شهری در بافت مرکزی مشهد به شهادت تاریخ

کد خبر : 2492

رضا سلیمان نوری

مشهد شهری زیارتی در مقیاس ملی و فراملی است که نیازمند تفکری جامع در زمینه رفاه زائر و گردشگر و اهالی شهر است. زائرانی که به قصد زیارت مرقد مطهر حضرت رضا (ع) به مشهد می‌آیند عمده فعالیت‌ها و تمرکزشان در بافت شهری پیرامون حرم بوده و هست. علاوه بر آن، زائران اهداف گردشگری را هم در مشهد و پیرامون آن دنبال می کنند و در نتیجه کلیت شهر و مناطق پیرامون آن درگیر مسئله گردشگری و زوار است. چاره اندیشی برای این مهم در شهر مشهد، پیشینه تاریخی دارد که در دوران معاصر این چاره اندیشی‌ها، غالباً از نوع مداخلات شهرسازانه محدود به بافت پیرامون حرم بوده تا حدی که در برخی طرح ها محدوده به صورت یک جزیره منفک از شهر دیده شده است.

هر چند سوابقی از وجود مدنیت و حضور جوامع انسانی در روستاهای اطراف توس در تاریخ مستند می‌باشد اما تاریخ رشد و شکل گیری شهر مشهد حاضر را  باید زمان شهادت و تدفین ثامن الحجج علی بن موسی الرضا (ع) در سال ۲۰۳ ه.ق دانست. اتفاقی که مشهد را نظام مند کرده تا با توجه به ارادت شیعیان به زیارت این مضجع شریف به تدریج توسعه پیدا کند.

سرآغاز مداخلات شهری جدی در مشهد را می‌توان اقدامات شاهرخ تیموری دانست که با هدف تکریم شأن حضرت رضا(ع)، انجام شد.در زمان شاهرخ، علاوه بر توسعه حرم حضرت رضا(ع)، در درون شهر نیز ساخت و سازهایی متناسب با شأن والای مشهدالرضا انجام گرفت. ساختن مسجد جامع گوهرشاد و آوردن آب چشمه گیلاس به شهر و تعبیه نهری در داخل شهر به سوی مسجد و حرم و احداث یک چهارباغ سلطنتیِ مناسب اقامت پادشاه در مشهد، عمده اقداماتی است که بر اساس تواریخ موجود در این دوره صورت گرفته است. این اقدامات که تبدیل مشهد به یک شهر قابل اعتنا در منطقه غربی خراسان بزرگ را به دنبال داشت با توجه به اهمیت و مرکزیت حرم و بافت کهن و ساختار تاریخی مشهد در بخشی از بافت شهری انجام شده که تا حدی بکر و مناسب چنین نوسازی هایی بوده است. در نتیجه بافت تاریخی و ساختاری که مشهد بر اساس آن شکل گرفته بود نه تنها خدشه دار نگردید بلکه اقدامات فوق الذکر موجب تقویت و استحکام آن نیز شده و زمینه رشد شهر را فراهم ساختند.

در دوران صفوی چهارباغ  شاهرخی مناسبترین مکان برای اقامت شاهان صفوی و حکام آنها در مشهد بود. مشهد در دوران صفوی به یک مرکز زیارتی پراهمیت  در مقابل مراکز زیارتی موجود در عثمانی آن دوران و عراق کنونی تبدیل  شد.در زمان شاه تهماسب صفوی واقعه  کشیدن حصار و احداث شش دروازه برای شهر رخ داد تا دومین مداخله دولتی در ساختار شهر مشهد هم در جهت تأمین امنیت شهر و فراهم ساختن امکانات مسافرتی از نوع زیارت و تجارت از نقاط مختلف به مشهد باشد.  با این که احداث خیابان مشهد در درون حصار و در مسیر نهر چشمه گیلاس، به فرمان شاه عباس، اقدام عمرانی بعدی از نوع مداخله در بافت شهری  بوده و همراه با ساختن صحن عتیق و توسعه حرم صورت گرفت اما این اقدامات نه با تخریب عمده بافت شهری همراه بوده و نه ساختار شهر را به هم ریخته است  بلکه ساختار آن را با مرکزیت حرم و محوریت خیابان تکمیل کرده و زمینه رشد مناسب نواحی پیرامونی شهر را  فراهم کرده است.

از دوران صفوی تا در دوران قاجار قدیمی ترین محلات مشهد در شرق،غرب،شمال و جنوب شهر علاوه بر ارتباطی که از طریق راسته‌های تاریخی با حرم داشتند،از طریق خیابان مشهد هم به حرم و با یکدیگر مرتبط بودند، یعنی خیابان مشهد بافت شهر را منقطع نکرد و در هم نریخت بلکه محرک رشد و توسعه شهر و عامل تحکیم ساختار و انسجام بافت تمامی آن بود.

خیابان امام خمینی یا ارگ، محوری است که در عصر پهلوی اول  برای مشهد مدرن در نظر گرفته شد. در مرحله نخست ایجاد این محور  از فلکه سوم اسفند  در محل دروازه ارگ قدیم آغاز و تا ایستگاه سراب کشیده شد و در مرحله بعدی امتداد آن تا میدان شهدای کنونی  احداث گردید و شهرداری مشهد نیز در این میدان بنا شد.

اقدام بعدی شهری انجام شده در عهد  رضاشاه در مشهد نیز، در مرکز شهر و معطوف به حرم انجام شد. نخست در عصر مدیریت اسدی خیابانی مدور به دور حرم احداث شد که به نام فلکه حضرتی شناخته می‌شد.البته همزمان با این اقدام، ایجاد دو خیابان عمود بر محور  خیابان  تاریخی  مشهد در مسیر شمال و جنوب(خیابان طبرسی و خیابان تهران)نیز آغاز شد.این دو خیابان در نهایت  شهر را به چهار پاره تقسیم کردند و پس از تخریب حصار و دروازه های شهر، صورت جدید شهر را شکل دادند. اما این صورت جدید هنوز با توجه به مرکزیت حرم تابع همان ساختار کهن بود و راسته‌های تاریخی کمترین آسیب را دیده بودند. در این ساختار جدید نقطه آغاز خیابان تهران مدخل اصلی شهر شده و به جای راسته عیدگاه و راسته پایین خیابان نشست. ایجاد شرایط ورود مسافران به  مشهد از این نقطه و شکل گیری محل گاراژها در نزدیکی آن،باعث از رونق افتادن دو دروازه پایین خیابان و عیدگاه شد و خیابان طبرسی نیز در مسیر دروازه نوغان اتصال شهر را به نواحی شمالی برقرار کرد. نکته مهم در تحولات این دوره آن است که مرکزیت حرم و نقش تاریخی بالا خیابان در ساختار کالبدی شهر حفظ شد و ساختار جدید شهر هم تابعی از ساختار قدیم بود که در جوار بافت کهن و در زمین‌های تقریباً آزاد ساماندهی شد.  توسعه شهری مشهد و معاصر سازی آن در دوره پهلوی دوم تا دهه ۱۳۵۰ متکی بر ساختار طرح دوره رضاشاه ادامه پیدا کرد و اقدامات عمرانی و شهری در خارج از بافت متراکم مرکزی پیرامون حرم اتفاق می افتاد. اما در دهه ۱۳۵۰وضعیت به گونه‌ای دیگری رقم خورد. در این دوران  و با طرح مهندس بوربور برای بهسازی بافت پیرامون حرم که تخریب‌های گسترده  لازمه اجرای آن بود  نخستین صدمات تاریخی به بافت شهری مشهد در زمان استانداری و نیابت تولیت ولیان وارد شد .  تخریب ها تا ۱۳۵۷ انجام شد  اما طرح به دلیل وقوع انقلاب اسلامی به مرحله اجرا نرسید. این طرح با عنوان بهسازی بافت پیرامون حرم وسعتی به میزان ۳۰ هکتار را در بر می گرفت و رویکرد آن تخریب و نوسازی بود. طرح بوربور نسبت به مقیاس طرح رضاشاهی در بافت تاریخی مشهد و نسبت به جمعیت و وسعت شهر بسیار عظیم و سرآغاز نگاهی بود که بافت تاریخی مرکز شهر مشهد را به عنوان بافت فرسوده و قابل تخریب دیده و محدوده را همچون جزیره‌ای جدا از بقیه شهر طراحی کرده بود.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی مدتی مثنوی تخریب  آثار تاریخی اطراف حرم برای نوسازی به تاخیر افتاد تا اینکه در سال ۱۳۶۷هجری شمسی  نخستین طرح از سوی شرکت خانه سازی برای توسعه حرم و محدوده آستانه رضوی ارائه شد. این طرح قرار بود در محدوده تخریب شده  برای اجرای طرح بوربور  اجرایی شود،اما شرایط آن زمان مانع از اجرای طرح شد و توسعه حرم به صورتی دیگر در آن محدوده اتفاق افتاد و هنوز ادامه دارد. بعد از این طرح، فکر اجرای طراحی در بافت پیرامون حرم رضوی با هدف تأمین انواع تأسیسات و خدمات رفاهی برای جمعیت روز افزون زوار مشهد حضرت رضا(ع) مطرح شد و سرانجام  طرح اولیه مشاور طاش در سال ۱۳۷۸ و سپس طرح بعدی در سال ۱۳۸۷ با چشم انداز جمعیتی برابر، ۳۰ میلیون زائر برای سال ۱۴۰۰ به تصویب رسید.

در این طرح محدوده تاریخی پیرامون حرم رضوی در مشهد، موضوع طرح «بهسازی» اما با ماهیت«نوسازی» قرار گرفته است.  این طرح که هنوز هم در حال اجرا می باشد  در «مرکز شهر» تاریخی مشهد با احتساب مجموعه حرم رضوی وسعتی برابر ۳۶۰ هکتار را در بر می‌گیرد که این وسعت کل بافت تاریخی شهر را در معرض نوسازی قرار می دهد. اجرای این طرح که هنوز به اتمام نرسیده است،مشکلات بسیاری را برای ساکنان بافت ایجاد کرده که باید در متنی دیگر بدان پرداخت. مشکلاتی که باعث خروج بسیاری از ساکنان این بافت از سکونتگاه آبا و اجدادی خود و تخریب آثار تاریخی بسیاری شده است.

*کارشناس ارشد ایرانشناسی و خراسان پژوه

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

یک × چهار =

دکمه بازگشت به بالا
بستن