یادداشت روز

اسم، میز و نشان! 

کد خبر : 54397

غلامرضا تدینی راد

دو بلای بزرگ که خمیرمایه بسیاری معاصی محسوب می شود «کبر و غرور و حرص و طمع » است؛ ” غفلت، ناسپاسی، کفران نعمت، اسیر هوای نفس شدن و بدتر از همه خدا نترسی” از آثار شوم آن به شمار می آید.

بیشتر، افرادی درگیر این دو گناه می شوند که  خود باوری ندارند، به قول معروف نوکیسه هستند و به همین خاطر برای دیگران ارزش قائل نمی شوند.

آن ها نمی دانند با این گونه خصلت ها، دست شان برای همه رو می شود و از دیگران دور و دیگران هم از آن ها فاصله می گیرند.

آنان که دچار کبر و غرور شده اند چون خود را تافته ای جدا بافته می دانند با” عیب جویی و مذمت دیگران” به گمانی باطل می خواهند بزرگی شان را به رخ بکشند.

حال آن که نمی دانند دیگران در مورد آن ها چه قضاوتی کرده و چه می گویند.

روایاتی هست که  این افراد را به عقرب تشبیه می کند و گویی کاری جز نیش زدن به دیگران و آزار و اذیت ندارند.

پیامبر گرامی اسلام در حدیثی می فرمایند: شب معراج گروهی از دوزخیان را دیدم گوشت از پهلوی شان جدا می کردند و به آن ها می خوراندند. از جبرئیل پرسیدم اینها کیانند؟ گفت:  اینها عیب جویان و استهزاء کنندگان از امت تو هستند.

پس کبر و غرور، بلایی سهمگین بر زندگی ماست و بلای دیگر” حرص بر جمع مال  و ثروت” است؛ این دو دنیا و آخرت خراب کن است.

واقعیت این که هر چه مال اندوزیم باید دیر یا زود، نه خیلی دیر بگذاریم و دست خالی به دنیایی دیگر برویم و تازه آنجاست که حساب و کتاب ها شروع می شود.

بی تردید مصیبت دیدگان این دو معصیت نه تنها در فکر و ذکر و عمل، کم فروشی  می کنند بلکه آبروی خودشان و دیگران هم برای شان مهم نیست.

کم فروشی و قاطی کردن حلال و حرام برای کسانی که اسیر حرص و طمع می شوند عادی است و از آن ابایی ندارند.

نمی ترسند با دست خود، بر سر خود چه می آورند و این گونه است حق، ناحق می شود.

بلاهای دیگر هم هستند مثل” بخل و حسادت و غیبت، تهمت، تملق و چاپلوسی و … ” که معصیت کنندگان را بدجور مصیبت زده می کنند و عاقبت بخیری ندارند.

باید حواس مان باشد به یک مثلث که اضلاع آن” اسم و میزو نشان” هستند.

امروز خدا خواسته اسم و رسمی داریم، پشت میزی نشسته ایم (جایگاه و مسئولیت) و دارای نشان شده ایم و این ها همه امانت برما و نعمت و لطف خدا هستند؛ باید صادقانه و با روحیه ایثار و اخلاص انجام وظیفه کنیم و از این همه لطف معبود، حظ ببریم و بدانیم خدا از نیت ما آگاه هست.

یادمان باشد از کجا شروع کرده ایم، کجا هستیم و کجا خواهیم بود.

افکار و کردار و رفتار و گفتارمان چه گونه است، درباره ما چه فکری می کنند؟

در قبال دیگران و آنهایی که حق گردن ما نهاده اند چه وظیفه ای داریم، تکلیف چیست؟

بادمجان های دور قاب چین چه می خواهند و کیستند ؟

ما چه قدر فرصت داریم؛  باید حرمت وعزت چه چیزهایی نگه داریم و برای داشتنش شان تا پای جان پیش رویم؟

یک تلنگر به خودمان بزنیم: حواست هست ؟.

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

10 − هفت =

دکمه بازگشت به بالا
بستن