یادداشت روز

نبود شناخت از آزادی آن را به یک بحران تبدیل می‌کند

کد خبر : 49755

دانشیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: آنچه لازمه شناخت و آگاهی نسبت به مقوله آزادی است را نداریم و با همین عدم شناخت و آگاهی، فاجعه‌ای را به وجود می‌آوریم که زندگی و فردی خود را به خطر می‌اندازیم.

به گزارش صبح مشهد به نقل از ایسنا، جهانگیر مسعودی در نشستی با موضوع «ما و معمای آزادی» که شامگاه گذشته، ۳۰ آبان در دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: آنچه که کانون شعار «زن، زندگی، آزادی» به‌شمار می‌رود، آزادی است و به نظر می‌رسد که مسئله آزادی در کشور پیش از این نیز با چالش‌هایی مواجه بوده است، اما امروز این موضوع به شکل اغتشاش به کف خیابان کشیده شده است.

وی با بیان اینکه مشکل ما در مسائل فردی و اجتماعی، مسئله شناخت و آگاهی است، افزود: در حقیقت اگر مسائل، انسان‌ها و مقوله‌های مرتبط با انسان را به خوبی بشناسیم، این شناخت می‌تواند موقعیت‌هایی که در آن قرار می‌گیریم را به یک واقعیت پویا و درخشنده تبدیل کند و اگر این شناخت وجود نداشته باشد، این موقعیت‌ها به یک فاجعه تبدیل می‌شوند.

این مدرس دانشگاه اضافه کرد: اما به نظر من در خصوص بسیاری از مسائل، هنرمندان بسیار چیره دستی هستیم که از واقعیت‌هایی که قابلیت تبدیل شدن به ارزش‌های درخشنده دارند به راحتی عبور و آن‌ها را به یک بحران تبدیل می‌کنیم. این در حالی است که عده‌ای هستند با شناختی که نسبت به مسائل دارند بحران‌ها را تبدیل به فرصت می‌کنند.

مسعودی عنوان کرد: بحث آزادی یکی از مباحثی است که متاسفانه با غفلت از آن و با درست فکر نکردن درباره آن این مسئله را در جامعه خود به یک بحران و فاجعه‌ای تبدیل کرده‌ایم. از این‌ رو نیازمند آن هستیم که بیشتر درباره آزادی ببینیم، فکر کنیم، بخوانیم و بحث کنیم تا شاید این گفت‌وگوها و… ما را به یک شناخت درستی در این باره برساند، تا در این صورت به جای آنکه این مسئله در جامعه تبدیل به یک بحران شود بیشتر موجب پویایی و درخشندگی جامعه ما شود.

وی تصریح کرد: البته آزادی موضوع کثیرالاضلاعی است که هریک از متفکران اعم از سیاسیون، حقوقدانان، مدیران، جامعه‌شناسان، اصحاب رسانه، اهالی فرهنگ، روانشناسان، اهالی فقه و شریعت، کلام وفلسفه از زوایای مختلفی به آن نگاه می‌کنند. اما با این وجود می‌توان از منظر مباحث فلسفه سیاسی هم به آزادی نگاه و سوالات بنیادینی را درباره آن مطرح کرد.

دانشیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد افزود: به نظر من این کثیرالاضلاع بودن بحث آزادی استلزامی به همراه دارد و آن هم این است که ظاهرا داستان آزادی به جای آنکه به سمت به سمت پویایی در جامعه برود در حال حرکت به سمت بحران و فاجعه است. پس باید از این اضلاع مختلف به داستان نگاه کنیم. حقیقتا که داستان آزادی در بحث سیاسی یک داستان بسیار روشن و ساده‌ای است، زیرا هر جایی که در مباحث آزادی قدم بگذاریم متوجه می‌شویم که به عقیده سیاسیون انسان‌ها به هر دلیلی آزاد هستند چه خدایی باشد و چه نباشد.

آزادی همیشه محدود به اخلاق و قوانین است

مسعودی با بیان اینکه آزادی همیشه محدود به اخلاق و قوانین است، خاطرنشان کرد: در حقیقت ما آزاد هستیم تا جایی که اخلاق جلوی ما را می‌گیرد. بنابراین اساسا افرادی که در حوزه سیاست و اجتماع بحث می‌کنند، داستان آزادی برایشان روشن است اما با وجود اینکه این موضوع تا این اندازه برای ما آسان است پس چرا اخیرا چنین اتفاقات و درگیری‌هایی در کشور رخ داده است؟

وی ادامه داد: کسانی که تابع فقه شریعت هستند، می‌گویند که یکی از قواعد فقهی ما تابع عرف است و اگر عرف تغییر کند قوانین هم تغییر خواهد کرد، اما چرا در یک جامعه دینی به نقطه‌ای رسیده‌ایم که عده‌ای از این مردم با وجود اینکه دین‌دار هستند، می‌گویند که ما دیندار هستیم اما آزادی را یک قانون دین نمی‌دانیم و یا اگر هم می‌دانیم نمی‌خواهیم که این قانون اجرایی شود و این سوالی است که اصحاب سیاست نمی‌توانند به آن پاسخ دهند.

دانشیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: به عنوان مثال اگر اوایل انقلاب یک قانونی برای مردم تعریف می‌شد یا اکثریت می‌پذیرفتند و آن را اجرا می‌کردند اما امروز به نقطه‌ای رسیده‌ایم که برخی از افراد با وجود اینکه مذهبی هستند اما معتقدند به قانون حجابی که به عنوان مذهب در جامعه قرار داده شده را قبول ندارند، اما چه اتفاقاتی در جامعه رخ داده که ما به چنین نقطه‌ای رسیده‌ایم؟

قانونگذاران باید به مباحث بنیادین حجاب توجه داشته باشند

مسعودی عنوان کرد: به نظر من کسانی که به مسئله حجاب مرتبط هستند، به مباحث بنیادینی که در این حوزه وجود دارد فکر نکرده‌اند و بدون توجه به این مسائل یکسری قوانین را قانونگذاری کرده‌اند و یکسری مسائل فرهنگی را اجرا کرده‌اند، درحالیکه همواره لازم است که این افراد به مسائل بنیادین این موضوع نیز توجه بیشتری داشته باشند.

وی اضافه کرد: برخی از افراد بر این باور هستند که آزادی مشکل است، در حالیکه اینگونه نیست و آزادی آشکار کننده مشکلاتی است که در جامعه وجود دارد. امروز آزادی مشکل نیست و حقیقتا یکی از حقوق طبیعی و قراردادی انسان است و به واقع که آزادی در اینجا یک درد است و یک مسئله‌ای را بیان می‌کند و نشان می‌دهد که دستگاه اخلاقی عده‌ای از افراد در جامعه جابه‌جا شده است. عده‌ای هستند که قوانین مرسوم را قبول ندارند و خواهان این هستند که این قوانین باید تغییر کند.

دانشیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد افزود: پس امروز مشکل در آزادی نیست بلکه آزادی، تغییر در دستگاه اخلاقی و هنجاری جامعه است. در حقیقت بحث آزادی در جامعه امروز نشان می‌دهد که اتفاقات خوب و یا بدی رخ داده، نظام ارزشی جامعه تغییر کرده است اما آیا این نظام ارزشی بر اساس سمت‌ و سوهای درستی جابه‌جا شده یا خیر و اتفاق بدی رخ داده و ما برای آن اتفاق بد در حوزه نظام ارزشی باید فکری کنیم؟

مسعودی اظهار کرد: نکته دیگری که در این میان وجود دارد این است که حوادث اخیر نشان می‌دهد که نظام ارزشی فکری جامعه ایرانی ما به صورت چراغ خاموشی در حال دگرگونی است و به عبارتی در زیر پوست شهر ما اتفاقاتی در حال روی دادن است که ما دوست نداریم آن اتفاقات را ببینیم و یا بدانیم. من معتقدم تمام حوادث بزرگی که در سه ماه اخیر و یا اتفاقاتی که در چند سال اخیر به اشکال مختلف رخ داده، برای اینکه تبدیل به اغتشاش نشود صورت‌های دیگری پیدا می‌کند.

وی اضافه کرد: بنابراین آنچه که امروزه در زیر پوست شهر رخ داده این است که ما به عنوان یک جامعه‌ای که ویژگی ایرانی اسلامی داشتیم و سالیان سال پیش درگیر مسائلی تحت عنوان اسلام و مدرنیته و یا سنت و مدرنیته هستیم که این موضوع از ۲۰۰ سال گذشته شکل گرفت و تا به امروز نیز به اشکال مختلفی نمایان شده است.

دانشیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: شکی نیست که آزادی مطلق در اجتماعات انسان هیچ معنای قابل دفاعی ندارد. اما در اینجا دو سوال در فلسفه آزادی مطرح می‌شود و آن دو سوال این است که محدوده آزادی‌های ما تا کجاست؟ چه چیزی و یا چه کسی می‌تواند آزادی را مطرح کند؟

منبع: ایسنا خراسان رضوی

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دو × پنج =

دکمه بازگشت به بالا
بستن