اخبار مهم

رابطه پنهانی مرد جوان متاهل کار دستش داد/ ازدواج صیغه ای به دردسر بارداری انجامید!

کد خبر : 37229

فریب در ازدواج موقت! او به من ابراز عشق و علاقه می کرد و با این که نمی خواستم درگیر یک ماجرای احساسی بشوم، نمی دانم چه شد که به دام افتادم و به همسرم و دخترم خیانت کردم.

به گزارش صبح مشهد به نقل از خراسان اعتراف می کنم که به راه خطا رفته ام و حالا در حالی به خانه برگشته ام که سرمایه ام را از دست داده ام و سرافکنده و شرمسار هستم.مرد جوان در دایره اجتماعی کلانتری جهاد مشهد افزود: ۲۱ ساله بودم که به اصرار پدرم با دخترعمه ام ازدواج کردم. شکوه زن بسیار قانع و مهربانی است و ما با پشتیبانی خانواده ام زندگی مشترک خود را بدون هیچ دغدغه ای آغاز کردیم. اما افسوس که من از همان روز اول به دنبال رفیق بازی رفتم و همسرم نیز که آن موقع ۱۶ سال بیشتر نداشت بیشتر اوقات به خانه پدرش می رفت و با خانواده اش سرگرم بود. متاسفانه هر روز که می گذشت نسبت به شکوه توجه کمتری نشان می دادم و پس از گذشت مدتی با خواهر یکی از دوستانم که به خانه شان رفت و آمد داشتم، آشنا شدم.

درست در همان موقع بود که همسرم باردار شد و چون سن وسال کمی داشت بیشتر به خانه پدرش می رفت تا مراقبش باشند.متاسفانه تنهایی در خانه کار دستم داد و در کنار این که منزل ما پاتوق دوستانم شده بود، فریب خواهر دوستم را خوردم. او ۸ سال از من بزرگ تر بود و می گفت: از شوهرش طلاق گرفته است. این زن جوان در تماس های تلفنی که داشتیم مرا اسیر خودش کرد و ارتباط با او باعث شد تا کم کم به دام شیشه بیفتم و حتی کار به جایی رسید که با هم ازدواج موقت کردیم.من خودم را خیلی زرنگ فرض می کردم و تصورم بر این بود که چند صباحی خوش می گذرانم و سپس به زندگی ام بر می گردم، اما افسوس که با این تفکرات احمقانه برای خودم دردسر درست کردم.
مادر «ساجده» دختری که در یکی از مراکز بهزیستی مشهد خودکشی کرده بود لب به سخن گشود/ در دفنش نبودم!+ تصویر
چون هر چه می گذشت اعتیاد به شیشه، بیشتر وابسته ام می کرد و تقریبا تمام درآمدم خرج عیاشی هایم می شد.پس از چند ماه همسر صیغه ای ام که در این مدت تا می توانست از من سودجویی کرده بود، گفت: باردار شده است و باید او را به طور رسمی عقد کنم. با شنیدن این حرف به خواهش و التماس افتادم و او گفت: اگر مبلغ ۶ میلیون تومان بدهم بچه را سقط خواهد کرد.مرد جوان افزود: من ساده لوح این پول را با سرقت طلاهای همسرم از داخل خانه و گرفتن یک وام جور کردم و به او دادم اما این ماجرا تمام نشد چرا که این زن و برادرانش دست بردار نیستند و مدام مرا تهدید می کنند که باید ۴ میلیون تومان دیگر به آن ها بدهم در غیر این صورت آبرویم را به باد خواهند داد. این در حالی است که این زن به من گفت که موضوع بارداری حربه ای برای سرکیسه کردن من بوده است.

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫۵ نظرها

  1. خیلی برای اینجور مردان متاسفم کاش خودم با دست خودم اینجور ادمارو اعدام میکردم کاش?

  2. واقعا متاسفم اینطور مردا ازدواج رو برای دخترا سخت میکنن ادم میترسه ازدواج کنه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

چهار × 1 =

دکمه بازگشت به بالا
بستن