اجتماعیستون اصلی

بازدید تولیت آستان قدس از روستایی در حاشیه مشهد

کد خبر : 7787

تولیت آستان قدس به همراه برخی معاونان و مدیران ارشد این نهاد از روستای «تیمورآباد» بازدید کرد و ضمن گفت‌وگو با ساکنان این روستا از نزدیک با مشکلات و نیازهای آنان آشنا شد.

به گزارش صبح مشهد به نقل از فارس،‌ رهبر معظم انقلاب در حکم انتصاب تولیت آستان قدس رضوی در ۲بند، پرداختن به محرومان و مستضعفان را یکی از رسالت‌های اصلی آستان قدس رضوی تعیین کردند. خدمت به زائران بارگاه رضوی به ویژه ضعفا و نیازمندان و خدمت به مجاوران به ویژه مستمندان و مستضعفان دو ماموریتی است که در بندهای دوم و سوم حکم معظم له به  حجت الاسلام   والمسلمین رئیسی ابلاغ شده است.

بازدید دوره ای از روستاهای محروم اطراف مشهد

تولیت آستان قدس رضوی در راستای تحقق منویات رهبر انقلاب، بازدیدهای دوره ای از روستاهای محروم حاشیه مشهد را از ابتدای سال آغاز کرده و “تیمور آباد”، یکی از آن هاست.

این روستا با دومین شهر ایران از نظر جمعیت و اولین شهر از منظر فرهنگی و معنوی فقط ۵۰ کیلومتر فاصله دارد اما از مزایای همسایگی با مشهد،مرکز استان و پایتخت معنوی و فرهنگی ایران، بی بهره است. با ورود به روستای تیمور آباد، تنها حسرت و حیرت نصیبمان می‌شود که این همه محرومیت در مجاورت شهری با ۲۷ میلیون مسافر و زائر چه توجیهی دارد.

 آیا کسی تیمورآبادی ها را

 می شناسد؟

روستاییان در کنار شهر بزرگ مشهد در پی خشکسالی و فقر، به نان شب هم نیازمند هستند و در میان دشت و کوه آینده مبهم و گنگ خود را نظاره گرند؛ آینده‌ای که جز با توجه و اهتمام جدی دولتمردان هرگز روشن و پر فروغ نخواهد شد.

«تیمورآباد»، روستایی تفتیده، داغ و برهوت که در کیلومتر ۵۰ جاده مشهد-سرخس واقع شده، از ابتدایی‌ترین امکانات زندگی محروم است. محرومیت را اینجا از آفتاب سوختگی چهره‌ها، پینه‌های دست و لباس‌های مندرس و کهنه اهالی می‌توان دریافت؛ خانه‌های ساخته شده از سنگ، گل و چوب، نمای کلی بیشتر خانه‌های این روستاست؛ محیط غبار زده و خالی از هرگونه سرسبزی این منطقه، توقع مشاهده باغ ها و کشاورزی‌های پررونق را به انتظاری عجیب  تبدیل کرده است. شغل بیشتر مردم روستای تیمورآباد کشاورزی است که آن هم به سبب خشکسالی‌های متوالی نابود شده است و روستاییان دیگر از پس تامین نان سفره‌شان نیز بر نمی‌آیند.مردم اینجا گویی آنچنان به تنهایی عادت کرده‌اند که حضور چند غریبه نظرشان را جلب می‌کند. با عبور از میان کوچه‌های خاکی، چند نفر از اهالی روستا نیز با ما همراه و همکلام می‌شوند و از دردهایشان می‌گویند.

زنی که کودکی در بغل دارد جلو می آید و نسبت به قطع شدن یارانه‌اش ابراز نگرانی می‌کند و می‌گوید: «شوهرم مدتی قبل بر اثر بیماری فوت کرده است و حالا با ۲ کودک یتیم مانده‌ام، تنها منبع درآمدی‌ام مستمری کمیته‌امداد و یارانه است؛ ۲ کودکم چون شناسنامه ندارند، نه یارانه می‌گیرند و نه کمیته امداد به آنها کمک می‌کند.»پیرمرد و پیرزنی در حیاط خانه شان  نشسته‌اند و از آنجا نظاره گر هستند. به سراغشان می‌رویم و جویای احوالشان می‌شویم، پیرمرد لاغر و نحیف است و همسرش می‌گوید که سال‌هاست بیمار است. فرزندانشان ازدواج کرده اند. دختر آخرشان هم برای تهیه هزینه امرار معاش والدینش کارگری می‌کند و به همین سبب تاکنون از ازدواج صرف نظر کرده است . به گفته وی،حمام در اینجا پدیده‌ای لوکس به شمار می‌رود! مردی از راه می‌رسد که خود را فرمانده بسیج روستا معرفی می‌کند؛ او می‌گوید: «مردم روستا به لحاظ معیشتی و مالی وضعیت بدی دارند، به‌نحوی‌که گاهی در سفره‌هایشان نان هم نیست، به خاطر وضع غذایی نامناسب، اوضاع جسمی مردم مناسب نیست و بیماری‌ها به دلیل محرومیت‌های بهداشتی زیاد شده است. درآمد اهالی روستا نیز شامل یارانه پرداختی دولت است و مستمری ناچیزی که کمیته امداد به مددجویان خودپرداخت می‌کند؛ به جز این، مردم درآمد دیگری ندارند.»

 کارهای ناتمام

کپری فرسوده که پیرزنی  جلوی آن نشسته است نظرم را جلب می‌کند؛ پیرزن روستایی با خوش رویی به داخل خانه‌اش دعوتمان می‌کند. در کنار کپر پیرزن، اتاقک آجری نیمه تمامی خود نمایی می‌کند که می‌گوید گروه‌های جهادی برایش ساخته‌اند، اما چون بودجه‌شان تمام شده، نا‌تمام رهایش کرده‌اند.

انتقال بیماران با موتور سیکلت برای درمان

حالا دیگر اطرافمان را جمعیت بیشتری از روستاییان گرفته‌اند و هریک به امید رساندن سخن خود به گوش مسئولان موضوع و مشکلی را مطرح می‌کنند. خانم طاهری که می‌گوید ۵ فرزند کوچک دارد از سوء تغذیه‌ای که کودکانش را تهدید می‌کند نگران است و علی ناصری نیز  از نبود خدمات پزشکی در روستا شکایت دارد و می‌گوید اگر کسی مریض شود باید با موتورسیکلت تا روستای دیگر که خانه بهداشت دارد،  او  را برد.

در این میان پیرمرد نحیفی عقب‌تر از دیگران ایستاده و نظاره گر ماست؛ حالش را که می‌پرسم با اظهار گلایه‌ می‌گوید نزدیک به یک سال است که یارانه‌اش قطع شده است. این درحالی است که چشمانش نیز سال‌هاست دچار آب مروارید شده و به دلیل ناتوانی مالی، هزینه درمان آن را ندارد.

ناگزیر از مهاجرت

ریش سفیدان روستا، اصلی‌ترین دلایل فقر مردم تیمورآباد را خشکسالی عنوان می‌کنند که هر سال به مهاجرت حدود ۷۰ نفر از جوانان روستا به شهر منجر می شود. به طوری که طی چند سال گذشته بیش از ۲۰۰ نفر از جمعیت جوان روستا به مشهد مهاجرت کرده‌اند.بی‌تردید مسئولانی که در قبال فقر و تنگدستی روستاییان، وظیفه قانونی دارند باید آنان را به یاد آورند؛ روستاییانی که سال‌هاست در پس کوه‌ها در نهایت فقر و محرومیت زندگی می‌کنند نیازمند توجه بیشتر دولتمردان برای کنار زدن مشکلات هستند تا زندگی‌ کنند نه فقط زنده بمانند. شاید در  آینده، روزی که تمام روستاها خالی از سکنه شدند، کشاورزی و تولیدات روستایی به صفر و جمعیت کلان شهرها به مرز انفجار رسید، برای فکرکردن به مصائب روستاییان دیر باشد.حجت الاسلام   والمسلمین رئیسی طی این بازدید که بیش از ۳ ساعت به طول انجامید، برای مساعدت و کمک‌رسانی به مردم این روستاها در بازسازی و ترمیم برخی از منازل، ایجاد اشتغال روستایی، ایجاد سرویس بهداشتی و حمام برای منازلی که ندارند‌، رسیدگی به وضع معیشت وموضوعات مربوط به بهداشت و درمان دستوراتی را به معاونت فنی و عمران موقوفات، معاونت امداد مستضعفان آستان قدس رضوی و مدیر عامل بیمارستان رضوی صادر کرد.

 

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

6 − 5 =

دکمه بازگشت به بالا
بستن