اولین و مهمترین محیطی که برای یک انسان نقش سازندگی دارد، خانواده است؛ از راههای تامین احساس امنیت، عشق، تعلق و … در آن گفتیم.
نویسنده : دکتر الناز علوی| متخصص روانشناسی
صبح مشهد- خانواده، نخستین مدرسه فرد محسوب میشود. محیط خانواده اولین بستر پرورش کودکان و اولین جایی است که کودکان، تعاملات بین فردی تاثیرگذار را تجربه میکنند. وجود یا نبود ساختار خانواده، نقش مهمی در رشد فرد دارد. عادت ها و درسهای اساسی زندگی، در خانواده آموخته میشوند. مزایای داشتن یک خانواده سالم و منسجم انکار شدنی نیست. اما چرا خانواده به این اندازه در زندگی انسانها اهمیت دارد؟ در ادامه با چند دلیل درباره اهمیت خانواده آشنا میشوید که جزو ویژگیهای یک خانواده منسجم محسوب میشود.
فراهمکردن پیشنیازهای رشد و پیشرفت
خانواده دارای یک سلسله مراتب بوده و از پدر، مادر، فرزندان و احتمالاً اعضای دیگری(مانند پدربزرگ یا مادربزرگ)، تشکیل شده است. خانواده منسجم و سالم ساختاری دارد و این ساختار، یک محیط مساعد برای رشد و یادگیری ایجاد میکند که جزو فرایندهای مهم زندگی است. چنین خانوادههایی برای تمام اعضا، یک سیستم پشتیبانی ایجاد میکنند و موجب حمایت آنها از لحاظ جسمی و عاطفی میشوند.
تامین احساس امنیت در همه سطوح
همه ما در برههای از زندگی، نیاز به محافظت داریم. کودکی که به دنیا میآید، به محافظت و نگهداری نیاز دارد و مفهوم و معنای خطر را نمی داند. یکی از مهم ترین نقشهای خانواده، تأمین امنیت در همه سطوح مانند امنیت جسمی، امنیت مالی و … است. کودکان معمولا نگران حفظ امنیت خود نیستند اما بزرگ سالان تا زمان رسیدن به بلوغ جسمی و فکری، مسئولیت حفظ امنیت و مراقبت از آنها را بر عهده میگیرند حتی پس از آن هم، خانواده هنوز برای تأمین امنیت فرزندان و دیگر اعضای خانواده نقش مهمی دارد.
آموزش عشق به شیوه عملی
عشق هسته همه چیز است و هر چیزی را ممکن میسازد. اساس یک خانواده مستحکم، بر اساس مهرورزی، مهربانی و محبت، ساخته و بهعبارت دیگر، خانواده بر پایه عشق بنا می شود. همه ما برای افزودن هر نوع ارزشی به جامعهای که در آن زندگی میکنیم به عشق احتیاج داریم زیرا از طریق عشق است که میتوانیم بهترین وجه خود را به نمایش بگذاریم. خانواده نقش مهمی در زندگی هر فرد ایفا میکند زیرا عشق را به روشی عملی به انسان میآموزد. علاوه بر این همدلی و مهربانی را که برای داشتن یک زندگی سالم و کامل لازم است، به انسان یاد میدهد.
پاسخدادن به نیاز احساس تعلق
هیچ چیز به اندازه عضویت در یک خانواده دوستداشتنی و منسجم، اطمینان بخش نیست. خانواده موجب ایجاد احساس تعلق و امنیت خاطر در افراد میشود. خانواده مانند یک سیستم حمایت عاطفی است و تاریخ انقضا ندارد بنابراین شما میتوانید در هر زمان که بخواهید از آن بهره ببرید. افراد در محیط خانواده، همان طور که هستند پذیرفته میشوند. احساس تعلق یک نیاز انسانی است و داشتن خانواده این نیاز را برآورده میکند. محیط یک خانواده منسجم، به شما اعتماد به نفس و تعادل عاطفی میدهد. مطالعات نشان میدهد که داشتن حس تعلق، انگیزه را بهبود میبخشد و موجب پرورش نگرش مثبت به زندگی میشود.
هویتبخشی و بالا بردن عزتنفس اعضا
داشتن عزتنفس و هویت از نیازهای هر انسان است و در بستر خانواده شکل میگیرد. خانواده، شخصیت و باورهای انسان را میسازد و ارزشهای اخلاقی را به او میآموزد. همه ما دوست داریم که به ما احترام گذاشته شود. احترام بخشی از عشق است و همه ما به افرادی که دوستشان داریم(صرف نظر از سن آنها) احترام میگذاریم. خانواده بر اساس عشق و احترام متقابل بنا شده است بنابراین زمینه مناسبی برای دستیابی به عزت نفس بالا و احساس هویت قوی است.
فراهمکردن امکان شناخت خود واقعی
همه ما نیازها، اهداف و آرزوهایی داریم و میخواهیم تواناییهای بالقوه خود را بشناسیم. بدون پشتیبانی خانواده، شناختن خود واقعی و رسیدن به آن امکانپذیر نیست. یک خانواده خوب، شرایط مساعدی را برای فرد ایجاد میکند تا همان چیزی باشد که واقعاً هست. در بستر یک خانواده سالم میتوانید رویاهای خود را ببینید و به دنبال آرزوهایتان باشید زیرا اعضای خانواده از شما حمایت میکنند و در هر لحظه آماده رساندن کمکهای مالی و عاطفی هستند.
ساختن خاطراتخوب برای اعضای خانواده
خاطرات تا زمانی که زندگی میکنیم با ما میمانند و همچون همراهان نامرئی هستند که ما را به یاد گذشته میاندازند و برای آینده آماده میکنند. ما زمان زیادی را با خانواده خود میگذرانیم و در این زمینه، خاطرات زیادی در ذهن خود ثبت میکنیم. این خاطرات بخشی از هویت ما را تشکیل و رفتارمان را شکل میدهند و به طرز نامحسوسی بر انتخابهایمان در زندگی تأثیر میگذارند. همچنین این خاطرات، پیشنیازهای تجربه خوب هستند که زیر سایه زندگی در خانوادهای سالم و منسجم محقق خواهد شد.
ایجاد احساس پذیرش
دلبستگی منشأ شکلگیری روابط مثبت و تاثیرگذار در خانواده است که برای تحقق آن در قدم اول، والدین باید فرزندان خود را بدون قید و شرط دوست داشته باشند و فرزندانشان هم باید این احساس پذیرفته شدن در خانواده را داشته باشند. زیر سایه این اتفاق است که امکان اصلاح رفتار اشتباه به جای پنهان کاری یا لجبازی در انجام آن، فراهم می شود. مثلا پدر یا مادر باید به فرزندشان بگویند: «تو پسر یا دختر من هستی و از تو حمایت خواهم کرد». او با شنیدن این جملات متوجه می شود که فارغ از عملکردش و بعضی تجربه های شکست خورده ، مورد توجه و محبت والدینش است. در قدم های بعدی، این احساس پذیرش بین فرزندان هم به وجود خواهد آمد.