اگر قدری به تاریخ برگردیم اصولا کشورهای شرقی مانند روسیه و چین به دلیل بسته بودن فضای سیاسی و امنیتی خود حاضر نبودند بدون کسب امتیازات امنیتی و نظامی که به قدرت آنها اضافه کند با هیچ کشوری قرارداد اقتصادی و تجاری دراز مدت منعقد کنند. در مقابل کشورهای غربی همین سیاست شرقیها را با روشهای دیگر دنبال می کردند که هر دو یک نتیجه در برداشت.
نتیجه این رویکرد در مقطعی که ایران و ایرانی ها به سمت غرب گرایش پیدا کردند، نمود پیدا کرد. به طوری که غرب بویژه آمریکا توانست ایران را از اقمار خود قرار دهد و ایرانیهایی که آن زمان به قول خودشان سری توی سرها داشتند معمولا دو کشوری شدند و در کشورهای غربی تحصیل و برای خود ملک ، ویلا و سرمایه گذاری رقم زدند. بعداز پیروزی انقلاب که ایران خود را از سلطه غرب خارج کرد و این جمعیت _دو وطنی_ به کشور باز گشتند از ویلا ، املاک و سرمایهها جدا افتادند، چون از نظر مدرک تحصیلی وضعیت بهتر از متوسط جامعه داشتند، جمعی به دولت و نهادها راه یافتند و عدهای برای فعالیتهای اقتصادی برنامه ریختند اما هر دو گروه خود را از سرزمین آرزوها دور مانده دیدند و تلاش کردند تا آب از جو رفته را به مسیر قبل برگردانند.
برای تحقق این هدف بهترین راه ممانعت از نزدیک شدن ایران اسلامی به سمت شرق بود تا بتوانند با شرقستیزی رابطه مجدد ایران با غرب را فراهم کنند.
اگر چه بین غرب گرایان کشور، سازماندهی تشکیلاتی وجود نداشته است ولی از همان روزهای اول بعد از پیروزی انقلاب هر یک از آنها در هرجایی از جمله دولت، مجلس و نهادها یا فعالیتهای اقتصادی که حضور داشتند یک آرزو با خود داشتند آن هم نزدیکی کشور به غرب و دوری از شرق و رسیدن به این آرزو را با کمک کشورهای غربی قدرتمندانه پیگیری کرده و می کنند و تا حدودی نیز موفق بودهاند.
تاریخ تایید می کند اگر چه همه کشورها آرزوی استقلال کامل از نظر سیاسی و امنیتی داشته و دارند و شعار انقلاب اسلامی نیز نه شرقی و نه غربی بوده ، ولی این امر از نظر اقتصادی و تجاری در دنیای امروز غیر ممکن است چرا که هر کشوری به صادرات و واردات و مراوده تجاری با کشورها بویژه بلوکبندیهای نانوشته شرقی و غربی دارد! مگر میشود در دنیایی که یارگیری برای همکاری اقتصادی بین کشورهای همسو به جلوگیری از همکاری تجاری با ممالک غیر همسو تبدیل شده از مراودات تجاری چشمپوشی کرد؟ در شرایطی که شاهدیم آمریکا به نزدیکان دستور میدهد که مبادلات تجاری با کشورهای مخالف رفتار های ترامپ را قطع کنند.
در این شرایط چگونه میشود کشوری بخواهد بگوید میخواهیم علاوه بر نه شرقی و نه غربی سیاسی و امنیتی از نظر اقتصادی نیز نه شرقی و نه غربی باشیم؟ چگونه کشوری بگوید نمیخواهیم در هیچ پیمانی حتی تجاری مثل پیمان اوراسیا که کشورهای چین و روسیه عضوند با ما پیمان تجاری داشته باشند و با آن ها پیمان داشته باشیم؟!
یک سوال جدی مطرح است آیا مخالفین داخلی و خارجی مشارکت ایران اسلامی در پیمان اوراسیا و چین و روسیه اگر قرار بود این پیمانها با بلوک غرب بهویژه آمریکا و اروپا منعقد شود، بازهم مخالف بودند؟
نوع نگاه و رفتار کشورهای غربی بلوک متخاصم با ایران اسلامی مشخص است، چرا مخالفین داخلی با صراحت اعلام نمیکنند که نگران منافع خود هستند نه نگران کشور؟!
آنچه باعث نگرانی و گلایه مردم از متولیان کشور این است که چرا دیر برای پیوستن به عقد معاهد و قرارداد با کشورهایی که تمایل به عقد قرار داد و پیمان با ما داشته اند اقدام شده است؟
قلم به افرادی که برای پیوستن کشور به پیمان تجاری اروسیا تلاش کرده و زمینه قرارداد دراز مدت با کشور چین را فراهم کرده اند، تبریک گفته و ضمن تشکر درخواست پیگیری برای عقد قرار داد تجاری با کشورهای منطقه و پیمانهای همسو را دارد.
محمد حسین روشنک رییس کمیسیون تجارت اتاق بازرگانی ، صنایع ، معادن و کشاورزی خراسان رضوی