اجتماعیزندگی

۶ درس بزرگ در مورد ثروت که پدرت هیچ‌وقت یادت نداد!

کد خبر : 23111

اگر ثروتمندانی که به وسیله ارثیه خانوادگی یا حساب بانکی پدرانشان به این رتبه رسیده اند را فاکتور بگیریم. در جامعه مردم به ۲ دسته تقسیم میشوند. یک گروه کوچک که از دل تمام سختی ها به اوج موفقیت میرسد و در پی آن حساب بانکی آنها به طور افسارگسیخته ای پر میشود.

و گروه دیگر، اکثریت مردم که یک زندگی معمولی دارند و حتی بخاطر وضعیت اقتصادی، بیکاری و یا مشکلات شخصی، همان را هم از دست میدهند و فقیر میشوند.

اما واقعا چه چیزی تفاوت اصلی بین این دو گروه را ایجاد میکند؟
اگر بخواهیم خیلی ساده جواب بدهیم باید بگوییم که همه چیز از طرز فکر افراد شروع میشود. درواقع صداهایی که در سرما وجود دارد، شخصیت مارا میسازد و مسیر رفتاری ما را مشخص میکند. این رفتار به عملکرد ما منجر میشود و در نهایت مشخص میکند که ما یک فرد ثروتمند در جامعه باشیم یا یک فرد معمولی.

در ادامه ۱۰ مورد از تفاوت طرز تفکر بین افراد معمولی و ثروتمند را برای شما بررسی میکند تا متوجه شوید که ریشه این اختلاف که آینده یک فرد را رقم میزند در کجاست.

درس اول | افراد معمولی از تلویزیون الگو میگیرند، افراد ثروتمند از کتاب
یک فرد ثروتمند باید ساخته شود. شما ابتدا باید طرز تفکرتان را گسترش دهید، جهان شما نباید محدود و برگرفته از الگوهایی باشد که دولت ها به شما میدهند. اکثر افراد جامعه برده تلوزیون هستند، بدون اینکه خودشان بدانند.

درخانه افراد معمولی همیشه تلویزیون روشن است. پس آنها شبانه روز تحت تاثیر چیزهایی هستند که تلویزیون به صورت تنظیم شده به آنها میخوراند. اخبار، فیلم و بحث های گوناگون مانند آینه هایی برای افراد معمولی است که از خدای تلویزیون بیرون می آید. اما ثروتمندان این اشتباه را نمیکنند. آنها بجای دریافت مطالب دیکته شده دولتی از تلویزیون به کتاب خواندن روی می آورند. یک ثروتمند میداند که قدرت اصلی در دانش و آگاهی است. برای همین شروع به خواندن کتاب می کند تا شخصیت خودش را ارتقاع دهد.
شما هم می‌توانید این کار را شروع کنید اگر کتاب خواندن برایتان سخت است می‌توانید از خلاصه‌ی بهترین کتاب‌های دنیا در سایت دیدن کنید.

درس دوم | افراد معمولی حقوق میگیرند، افراد ثروتمند حقوق میدهند
همه ما کار را از سطوح پایین شروع کرده ایم. کار در رستوران، شرکت ها و یا ادارات دولتی. این اشکالی ندارد. اما مشکل اصلی زمانی رخ میدهد که خودمان یک محدودیت برای درآمدمان تعیین میکنیم. این اتفاق درست زمانی می افتد که شما یک شغل دائمی کارمندی میخواهید. وقتی که شما کارمند یک اداره یا شرکتی شوید پس حقوق شما همیشه ثابت خواهند ماند. به اطراف خود نگاه کنید. یک حقوق بگیر ثروتمند میشناسید؟

در عوض تمام کسانی که صاحبان شرکت و مجموعه های کاری هستند اکثر از درآمد فوق العاده ای برخوردارند. زیرا آنها در درآمد خود هیچ محدودیتی ندارد. درواقع این افراد شما را استخدام میکنند تا با گرفتن یک پول ثابت برای آنها ثروت بسازید.

شما هم لازم نیست تا همیشه کارمند باقی بمانید البته به شرطی که قوانین درست را یاد بگیرید. می‌توانید از درس‌های بی‌نظیر رابرت کیوساکی در این زمینه کمک بگیرید که در این مقاله خلاصه‌ای از آنها را توضیح داده‌ایم.

درس سوم | افراد معمولی دیگران را مقصر میدانند، افراد ثروتمند خودشان را
در سایت سوخت جت مطالب فراوانی درباره اهمیت مسئولیت پذیری گفته شده. در واقع این یکی از مهمترین آیتم های موفقیت است. اگر نگاه کنید افراد معمولی از همان صبح زود که بیدار میشوند در تاکسی، اتوبوس، محل کار و هر جای دیگری در حال گله و شکایت کردن از دولتها هستند. آنها همه وضعیت زندگی خود را تقصیر دولت میدانند اما اگر اینطور است چطور کسانی در همین کشور زندگی میکنند که ثروتمند هستند؟

درواقع مسئله اصلی عدم مسئولیت پذیری است. افراد معمولی مشکلات را به گردن دیگران می اندازند تا نیازنباشد برای رفع آن تلاش کنند. اما اشخاص ثروتمند فقط خودشان را مقصر میدانند. آنها مسئولیت همه چیز را در وهله اول می پذیرند و در ادامه خود را موظف میدانند که آن اشتباه و مشکل را درست کنند.

درس چهارم | افراد معمولی پس انداز میکنند؛ افراد ثروتمند سرمایه گذاری
کسانی که درآمد های پایین دارند معمولا سعی میکنند در زندگی پس انداز کنند. آنها از تفریحاتشان میگذرند، لباسهای گران نمی پوشند و به رستوران های خوب نمیروند تا بتواند در پایان سال چند میلیون تومان پول پس انداز کنند. اگر شما هم جز این دسته هستید آیا تا بحال فکر کرده اید که چرا با این وجود نمیتوانید ثروتمند شوید.

اگر شما ماهی ۱ میلیون تومان هم پس انداز کنید در پایان سال ۱۲ میلیون دارید و ۱۶ سال طول میکشد تا ۲۰۰ میلیون تومان جمع کند. در آن زمان هم ارزش پول شما کمتر از یک سوم شده است.

ثروتمندان به هیچ وجه پس انداز نمیکنند، آنها تمرکز اصلی خود را روی سرمایه گذاری میگذارند. درواقع برای هر ریالی که در می آوند نقشه ای میکشند که چطور آن را سرمایه گذاری کنند. این سرمایه گذاری میتواند در قالب خرید سهام، اوراق مشارکت، خرید زمین و …. باشد. همینطور که پول افراد معمولی در بانک در حال خوابیدن است، پول افراد ثروتمند در سرمایه گذاری در حال زادوولد است و مدام تکثیر میشود.

درس پنجم | افراد معمولی همه چیز را میدانند، افراد ثروتمند همه چیز را یاد میگیرند
این بار که در شرکت و یا تاکسی یا حتی جمع دوستان و خانواده خود نشستید خوب به حرفها دقت کنید. افراد معمولی ظرف یک ساعت درمورد ۱۰ موضوع مختلف تخصصی نظر میدهند و طوری وانمود میکنند که همه چیز را میدانند. آنها درباره مشکلات اقتصادی کشور، درباره مسائل خاورمیانه، توافق هسته ای، تولید بنزین در پتروشیمی ها و…. نظر میدهند.

گاهی برخی از آنها طوری درباره مسائل اقتصادی نظر میدهند که گویی وارن بافت هستند، در حالی که مهمترین کار اقتصادی زندگی شان خرید از فروشگاه محل است! اما افراد ثروتمند اینگونه نیستند. آنها بیشتر گوش میدهند و سعی میکنند چیزی یادبگیرند.

یک فرد بزرگ هیچگاه نمیگوید که من میدانم. هیچگاه نظرش را تحمیل نمیکند
و تمرکزش را روی یادگیری میگذارد تا اظهار نظر.

درس ششم | افراد معمولی اعتقاد دارند که ثروتمندان دزد هستد، ثروتمندان اعتقاد دارند که فقر ریشه مشکلات است
معمولا شنیده اید که به هرکسی که موفق به جمع آوری پولی شده میگویند دزد. یا میگویند هیچ کس از راه حلال پولدار نمیشود. این بزرگترین دروغی است که افراد عادی میگویند. اما چرا؟

چون آنها نتوانسته اند موفق شوند و میخواهند عدم توانایی خودشان را به گردن دیگران بیندازند. جالب است بدانید پیامبر، امام علی و امام رضا از ثروتمند ترین افراد جامعه خود بودند هرچند که سبک زندگی ساده ای داشتند.

در فقر هیچ شرافتی نیست. برعکس اتفاقا این فقر است که سبب ایجاد مشکل میشود. کافی است یک آمار تحلیلی از نیرو انتظامی شهر خود بگیرید. خواهید دید که بیشتر مشکلات اجتماعی از قبیل دزدی، مواد مخدر، قتل و … در محله های فقیر نشین رخ میدهد. اما افراد باهوش میدانند که برای فرار این مشکلات باید پولدار شوند و برای همین است که خودشان را از پایین به بالا میکشند.

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

بیست − 14 =

دکمه بازگشت به بالا
بستن