اعتمادی که از بین رفت/مطالب گوشی همسرم برایم باورپذیر نبود

ماهواره نداشتیم اما گاهی در منزل اقوام نیم نگاهی هم به برنامه های آن سوی مرزها می کردیم. در این میان چند سریال خارجی توجه همسرم را به خود جلب کرد. تعریف و تمجیدهای واهی دیگران از این سریال ها موجب شد همسرم با دیدن چند قسمت پی گیر ادامه داستان و وقایع آن و از بینندگان مستمر ماهواره شود. او حتی مدتی به صورت تلفنی پیگیر اتفاقات سریال ها می شد. او اعتراض مرا این گونه پاسخ می داد که همه این ها فیلم و داستان است و به من اطمینان می داد که هیچ گاه تحت تأثیر این چیزها قرار نمی گیرد…
به گزارش صبح مشهد به نقل از رکنا، مرد جوان ادامه داد: چند وقت قبل همسرم گوشی تلفن هوشمند خرید که در آن تعداد زیادی بازی و نرم افزارهای مختلف شبکه های اجتماعی نصب شده بود و مدام از مزایای ارتباط با دیگر کاربران بدون پرداخت پول سخن می گفت ولی برای من قابل قبول نبود که چطور این همه امکانات به صورت رایگان آن هم از آن سوی مرزها در اختیار دیگران قرار می گیرد. دلایل من برای همسرم که در رشته کامپیوتر تحصیل کرده، قانع کننده نبود و نمی توانستم او را متقاعد کنم که این شبکه ها قابل اطمینان نیستند و امکان هر گونه سوء استفاده از مسائل شخصی و خانوادگی وجود دارد. مدتی از این ماجرا گذشت تا این که روزی برای سرگرم کردن فرزندانم گوشی همسرم را برداشتم تا از بازی های آن استفاده کنم.

در این میان هنگامی که همسرم مشغول کار منزل بود من هم در حال بازی سری به محیط ها و شبکه های اجتماعی زدم. همسرم با دیدن این موضوع هراسان برای گرفتن گوشی تلفن به سمت من هجوم آورد اما دیگر دیر شده بود. در یکی از این محیط ها مواردی را دیدم و مطالعه کردم که باورش برایم سخت بود. نمی توانستم بپذیرم همسرم که سال ها با عشق من و فرزندان خردسالم زندگی می کرد اکنون دچار این مشکل شده باشد. اما متأسفانه حقیقت داشت. پیام ها و عکس ها دیگر جایی برای ظن نمی گذاشت. افکارم پریشان شده بود و تحمل این وضعیت خیلی برایم دردآور بود. حالا چند روز از آن ماجرا می گذرد و همسرم با قبول همه تذکرهای گذشته، از کرده خود پشیمان است. بالاخره با وساطت بزرگان و خانواده همسرم او دوباره به زندگی مان برگشت و من هم به خاطر فرزندانم به این زندگی ادامه می دهم اما امروز می فهمم که برنامه های جدی از آن سوی مرزها برای متلاشی کردن خانواده های «ایرانی» در دستور کار است چرا که سال ها «عشق و محبت» خانواده های ایرانی در کمتر از یک ساعت به فاصله ای تبدیل می شود که شاید تا پایان عمر هم در ذهن باقی بماندو در پایان از همه خوانندگان در امتداد تاریکی تقاضا دارم در حق من و خانواده ام دعا و ما را راهنمایی کنند. به امید این که معایب این قبیل وسایل ارتباطی هر چه زودتر برای مردم آشکار شود. ماجرای واقعی بر اساس نامه یکی از خوانندگان خراسان