اجتماعیاخبار مهم
موضوعات داغ

بازسازی صحنه قتل پدر توسط پسر در مشهد/ تبعیض آزارم می داد!

کد خبر : 23390

جوان ۲۵ ساله شیشه ای در بازسازی صحنه جنایت مدعی شد برادرش با شکایت او و به دلیل پرداخت نکردن دیه در زندان به سر می برد و پدرش را نیز با «کینه تبعیض» به قتل رسانده است.

به گزارش صبح مشهد به نقل از خراسان، متهم ۲۵ ساله یک پرونده جنایی که پس از بازجویی های تخصصی دست از قصه گویی برداشته و به قتل وحشتناک پدر پیرش اعتراف کرده بود، در حالی توسط کارآگاهان، به صحنه جنایت هدایت شد که هنوز آثار خون های پدر بی گناه بر خاک های زمین محصور در هسته مرکزی شهر نمایان بود. این قاتل خونسرد که با دستور قاضی ویژه قتل عمد مشهد مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفته بود، در حالی که می گفت: چاقو (آلت قتاله کشف شده) را به مادرم بدهید تا مرا قصاص کند به تشریح ماجرای این جنایت تلخ پرداخت و گفت: دو برادر و دو خواهر دارم. برادر بزرگم نگهبان یک پروژه ساختمانی است و برادر دیگرم نیز با شکایت من در زندان به سر می برد.
«محمدرضا-ش» درباره چگونگی شکایت از برادرش ادامه داد: ما در منطقه شهرک شهید رجایی (قلعه ساختمان) ساکن هستیم مدتی قبل از آن که پدرم را بکشم با برادرم درگیر شدم چرا که من برای تامین مخارج اعتیادم مجبور بودم ضایعات جمع آوری کنم و این ضایعات را به خانه می بردم تا آن ها را بفروشم. پدرم نیز به خاطر این که نگهبان یک زمین بزرگ محصور در منطقه میدان شهدا بود مدت ها به خانه نمی آمد و ما با مادرم زندگی می کردیم. در این میان برادرم که از رفتارهای نامتعارف من خشمگین شده بود مدام مرا سرزنش می کرد که «چرا این آشغال ها را به منزل می آوری و بوی تعفن به راه می اندازی؟!» من هم که از اعتراض او به شدت عصبانی بودم با یکدیگر درگیر شدیم که ناگهان برادرم گردنم را فشار داد و من صدمه دیدم! بعد از این ماجرا از او به دادسرا شکایت کردم و برادرم به پرداخت چندین میلیون تومان دیه محکوم شد ولی به خاطر این که نمی توانست دیه مرا بپردازد با اصرار من و طبق قانون روانه زندان شد که هنوز هم در زندان است.
جوان ۲۵ ساله که به مواد مخدر صنعتی از نوع شیشه هم اعتیاد دارد در ادامه بازسازی صحنه جنایت اضافه کرد: به همین خاطر پدرم همواره مرا سرزنش می کرد و اصرار داشت تا با گذشت از دیه، برادرم را از زندان آزاد کنم ولی من بدون دریافت دیه نمی توانستم رضایت بدهم و همیشه به پدرم می گفتم اگر راست می گویی و دلت به حال پسرت می سوزد پول دیه مرا پرداخت کن تا من هم رضایت بدهم!…
در واقع پدرم همیشه بین من و دیگر برادرانم تبعیض قائل می شد و برادر بزرگ ترم را نیز بیشتر از من دوست داشت به همین خاطر کینه عمیقی از پدرم به دل گرفته بودم! خلاصه پدرم پول دیه را نمی داد و مدعی بود که درآمدش کفاف هزینه های زندگی را نمی دهد او حتی مقداری صیفی جات نیز در همان زمین محصور کاشته بود تا حداقل مصرف خانواده را تامین کند. با وجود این من به دلیل قرص هایی که مصرف می کردم و مدتی هم در بیمارستان بستری بودم، حال طبیعی نداشتم و اعصابم به هم می ریخت. تا این که روز حادثه پدرم با من تماس گرفت که به محل کارش (نگهبانی از زمین محصور) بروم تا مقداری گوجه و طالبی به منزل ببرم، وقتی به آن جا رسیدم باز هم جر و بحث ما به آزادی برادرم کشید که من هم ناراحت شدم و در میان همین کشمکش ها چاقویی را که از داخل ضایعات برداشته بودم بر پیکرش فرود آوردم ولی نمی دانم چند ضربه به او زدم! حالا می گویند آثار ۲۱ ضربه کارد روی بدنش وجود داشته است! بعد از آن هم پیکر غرق در خون پدرم را داخل همان زمین رها کردم و از محل بیرون آمدم. سپس در ورودی را از بیرون قفل کردم و چاقوی خون آلود را هم به پشت بام یکی از اهالی محل انداختم که پلیس آن را کشف کرده است.
بنابر گزارش اختصاصی خراسان، در بازسازی صحنه این جنایت وحشتناک که سرهنگ علی بهرامزاده (رئیس دایره قتل عمد پلیس آگاهی خراسان رضوی) نیز حضورداشت، کارآگاه جمالی (افسر پرونده) جزئیاتی از محتویات پرونده و چگونگی دستگیری متهم با راهنمایی و هدایت های قاضی کاظم میرزایی را شرح داد و سپس قاضی با تجربه شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد پایان بازسازی صحنه جنایت را اعلام کرد و به این ترتیب متهم این پرونده جنایی نیز با صدور قرار بازداشت موقت روانه زندان شد.

سابقه خبر

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

19 − 12 =

دکمه بازگشت به بالا
بستن