اسلاید شوپایتخت فرهنگ اسلامی

گفت و گو با خادمی که 22 سال پای کار خدمت به زائران پیاده رضوی بوده است

خاک پایت توتیای چشم من

کد خبر : 52784

«گذر ثانیه های عمرم به قدیمی شدن نوکری ات می ارزد…»؛

صبح مشهد- این را در جواب من می گوید، وقتی که می پرسم چه چیزی ۲۲ سال انرژی خدمت بی منت به زائران پیاده را به تو داده که حالا هنوز هم که صدای پای زائران پیاده به گوش می رسد، با شوق و ذوقی مثال زدنی و پر انرژی برای خدمت شال و کلاه می کنی و همقدم زائران می شوی… البته تا جمله اش تمام می شود بغضش شروع می شود، انگار همان لحظه دلش دوباره گره می خورد به یک سرای آسمانی در دل مشهد، به آن گنبد طلا و ضریح پر عشقی که حتی تصور آن حال و هوا هم تو را هوایی می کند… همان طور وسط بغضش جوری که انگار نگاهش روی گنبد طلای حرم آقا علی بن موسی الرضا (ع) قفل شده، جمله اش را تمام می کند: «هر چه نوکری قدیمی تر می شود، من کیف می کنم…» روایت ما، روایت یک خادم است، البته نه آن خادمان عزیز داخل صحن و سرای حضرت، بلکه خادمی که هر سال و در هر مناسبتی که زائران پیاده پا در مسیر عشق می گذارند، خاک پای آن ها را توتیای چشمش می کند و ۲۲ سال است که عاشقانه به این خدمت عشق می ورزد. گفت و گو با او پر از حال و هوای عاشقی است، پر از خاطرات بکر، پر از روایت هایی که از دور سخت به چشم می آید، اما برای او شیرین است مثل عسل… گفت و گو با حسین رضائی و روایت ۲۲ سال خدمت به زائران پیاده امام رضا (ع).

سال ۱۳۸۰؛ قدم هایی که حامی یافت

همه چیز از یک جلسه ساده شروع شد؛ سال ۱۳۸۰ ، جلسه ای با حضور جمعی از خیران شناخته شده مشهدی که خروجی آن منجر به تشکیل جمعیتی برای حمایت و پشتیبانی از زائران پیاده شد. روایت رضائی درباره آن روز شنیدنی است: «سال ۱۳۸۰ بود، جلسه ای در مرکز هماهنگی خیریه های مشهد داشتیم. در آن جلسه گفت و گویی شد درباره خدمت به زائران امام هشتم (ع) و به ما گفتند که مطلع هستید که زائران پیاده در جاده ها در حال ورود به مشهد هستند و کسی هم نیست که از آن ها پذیرایی کند؟ با ماشینی به جاده رفتیم و به کارخانه ای رسیدیم که گفتند می خواهیم به زائران شربت بدهیم. آن موقع هم هوا گرم بود، گفتیم دور هم بنشینیم و شاید اتفاق خوبی بیفتد. قرار گذاشتیم و دور هم جمع شدیم و گروهی مردم نهاد را تشکیل دادیم به نام جمعیت خدمتگزار زائران پیاده امام رضا (ع).» رضائی که مدت مدیدی است به عنوان سخنگوی این جمعیت فعالیت می کند و پای کار خدمت به زائران پیاده است، درباره اقداماتی که منجر به افزایش خدمت رسانی ها به زائران پیاده امام رضا (ع) شد، می گوید: «آن سال ها خدمت رسانی به زائران پیاده به انسجام و گستردگی این روزها نبود، بررسی کردیم که چه کنیم، بررسی ها و اقدامات میدانی فراوانی انجام دادیم و در مسیرهای محل تشرف زائران پیاده، مکان هایی را که نیاز به احداث ایستگاه های خدمت رسانی بود شناسایی کردیم، از سال ۱۳۸۱ نیز استارت احداث ایستگاه های صلواتی را زدیم، به نام ۱۴ معصوم، ۱۴ ایستگاه طراحی و احداث کردیم؛ ۸ ایستگاه در مسیر جاده نیشابور و سبزوار و ۶ ایستگاه در مسیر جاده قوچان.»

حتی تصور این که از صفر تا صد حمایت و پشتیبانی خیل عظیم زائران پیاده ای را که در دهه آخر صفر و دهه کرامت به مشهدالرضا (ع) مشرف می شوند، برنامه ریزی و مدیریت کنی سخت است، چه برسد به اجرا و عملی کردن آن. رضائی اما با عشق این بخش از روایت هایش را تعریف می کند، برای من که می شنوم سختی ها به چشم می آید و برای او که سال ها در این راه عاشقی کرده، ذوق رسیدن به نتیجه… می گوید: در طول سال ها و با مداومت فراوان تلاش کردیم که زائران پیاده امام رضا (ع) را سامان دهی کنیم و جزئیات کاروان ها، مدیران آن، زمان سفر و ریز و درشت برنامه های زائران پیاده را به دست بیاوریم. این ها خیلی زحمت داشت اما باعث شد که برنامه ریزی برای خدمت به زائران پیاده دارای نظم و انسجام دقیق تر و بهتری شود. در طول این سال ها زائر پیاده از اقصی نقاط کشور و حتی کشورهای خارجی داشتیم و به آن ها خدمت رسانی کردیم، از بابل، یزد ، آمل و خیلی شهرهای دیگر.

از پنجره خاطره ها

به نظر شما ۲۲ سال خدمت چه حجمی از خاطرات تلخ و شیرین در ذهنت ثبت می کند؟ تلخی ها بیشتر است یا شیرینی ها؟ برای آقای رضائی هر چه گشتیم جز شیرینی نیافتیم. تلخی نبود هرچه بود حلاوت شیرین خدمت بود. خواندنش برای شما هم شیرین خواهد بود: «در این سال ها فهمیدم که هر که به زائران پیاده خدمت می کند، دلی است و از سر عشق و علاقه به خادمی علی بن موسی الرضا (ع). به خاطر دارم یک ایستگاه صلواتی در جاده فریمان بود که دو جوان متولی آن بودند و همه کار ایستگاه را بر عهده داشتند، می گفتند در طول سال کار می کنند و اندوخته های شان را کنار می گذارند تا در ایام دهه آخر صفر این ایستگاه صلواتی را برپا کنند و خدمت رسان زائران پیاده باشند. از این دست عاشقی ها و عنایات امام رضا (ع) کم نیست.»

این خاطره هم جالب است و هم تامل برانگیز، خاطره ای از فردی که تلنگری در دلش او را به مدیر یکی از بزرگ ترین ایستگاه های صلواتی برای پذیرایی از زائران پیاده تبدیل کرد. رضائی این خاطره را این طور روایت می کند: «یکی از دوستان من که می خواست ایستگاه صلواتی بزند خاطره جالبی تعریف می کرد، می گفت عده ای زائر را در جاده چناران دیدم که پیاده به مشهد می آمدند، با خودم گفتم چه لزومی دارد پیاده بیایند، حالا سواره بیایند چه می شود؟ یک باره همان طور که با خودم حرف می زدم حال عجیبی به دلم افتاد، رو به سمت حرم آقا کردم و به خودم نهیبی زدم، عذرخواهی کردم و خودم را به اولین میوه فروشی رساندم، آن موقع هوا خیلی گرم بود و تا جایی که ماشینم جا داشت هندوانه خریدم و برای پذیرایی از زائران پیاده امام رضا (ع) بردم.

جالب است بدانید همین فرد، این روزها بزرگ ترین ایستگاه صلواتی زائران پیاده را در مسیر جاده قوچان به نام ایستگاه شاه چراغ دارد و مدیریت می کند. مورد دیگر، زائری داشتیم که تنهایی و پیاده از نیشابور می آمد و جانباز جنگ تحمیلی بود. می گفت خوابی دیده و عهد کرده خودش باید این کار را انجام بدهد و پیاده به زیارت امام رضا (ع) بیاید، حالا همین فرد بزرگ ترین کاروان زیارتی پیاده را از مسیر نیشابور به مشهد می آورد و تقریبا ۱۵۰۰ زائر پیاده را مدیریت و همراهی می کند. خاطرات از ارادت های خاص و خالص مردم به امام مهربان شان زیاد است، از ارادت اهل سنت روستایی در مسیر جاده نیشابور که ۳ روز خانه های شان را برای خدمت و میزبانی در اختیار زائران پیاده رضوی قرار می دهند، بگیرید تا گروهی از پزشکان که هر سال از سیستان و بلوچستان می آیند تا اقدامات پزشکی و مراقبتی زائران پیاده را انجام دهند. عشق به امام رضا (ع) پایانی ندارد.»

کار ما نیست، آقا خودش هوای زائرش را دارد

شروع این گفت و گو با روایت چرایی ادامه دار بودن این خدمت بی منت بود و پایانش هم با همان؛ این که چرا و چطور با همه سختی ها همچنان عاشقانه ادامه می دهید؟ «هر چه نوکری قدیمی تر می شود، من کیف می کنم. گذر ثانیه های عمرم به قدیمی شدن نوکری ات می ارزد. من نه خادم امام رضا (ع) هستم که بگویم عنوان دارم و نه قرار است عنوان داشته باشم فقط عشق و نیت قلبی ماست که خدمتگزار زائران پیاده شده ایم… هم اکنون ۲۰ هزار نفر در جمعیت خدمتگزار زائران پیاده به آن ها خدمت می کنند و برخی ایستگاه های صلواتی ما نیز ثابت شده است. این میزان ارادت خدمتگزاران به زائران پیاده از عشق می آید. همین روزها که شاهد حضور زائران پیاده در دهه کرامت هستیم، در ایستگاه، خدمتگزاران آقا در حال خدمت هستند، در بیابان برای ایستگاه ها کولر نصب می کنند که زائر آقا در این هوای گرم اذیت نشود. مدیر یکی از ایستگاه های صلواتی می گفت چند خانواده هستند که جارو به دست می آیند و این جا را جارو می کنند، این ها همه از عشق و ارادت به امام علی بن موسی الرضا (ع) است و چیزی نیست که بگوییم کار ماست، آقا خودش هوای زائرش را دارد.»

منبع: روزنامه خراسان

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

3 × 5 =

دکمه بازگشت به بالا
بستن