آن چه والدین باید درباره اقتضائات و نقاط پنهان زبانساختگی نسل جدید و عبارتهایی مثل «فازت چیه؟»، «باز قفلی زده»، «ستون مایی» و … بدانند
نویسنده : الهه توانا| روزنامهنگار
صبح مشهد– ما وقتی میخواهیم بگوییم فلانی در حوزه خودش حرفی برای گفتن دارد و کسی روی دستش نیست، او را با صفتهایی مثل «کاربلد»، «ماهر» و «توانمند» توصیف میکنیم؛ نوجوانها اینطور وقتها میگویند «فلانی خیلی گنگش بالاست». وقتی کسی شور تکرار کردن حرف یا عملی را درمیآورد، ما میگوییم «سوزنش گیر کرده» و نوجوانها میگویند «باز قفلی زده». ما برای ابراز محبت و ارادت به دوستمان، او را «عزیز» و «سرور» خطاب میکنیم و نوجوانها میگویند «ستون». ما بزرگ سالها وقتی که نوجوانان برای بیان منظورشان از کلمات و اصطلاحاتی متفاوت استفاده میکنند، واکنشهای مختلفی نشان میدهیم؛ بعضیهایمان نگران از دست رفتن زبان فارسی میشویم و تشر میزنیم که «این چه طرز حرف زدنه؟» و بعضیهایمان میترسیم این زبان ناشناس، نشانهای باشد از بیادب و بینزاکت شدن قریبالوقوع متکلمان آن و میتوپیم که «این چه طرز حرف زدنه؟» فرض کنیم این توپ و تشر زدنها اندک تأثیری در نحوه حرف زدن نوجوانها داشتهباشد، آیا لزومی هم دارد؟ آیا باید از زبان خاص نوجوانها بترسیم؟
راهی برای ابراز تمایز
در تمام زبانها بعضی طبقات اجتماعی خاص، واژگان و اصطلاحات ویژهای بهکار میبرند که فهم آن برای افراد خارج از طبقه خودشان دشوار است. به این فرهنگ کلامی منحصربهفرد که از گونههای اجتماعی زبان بهشمار میرود، در فرانسوی «آرگو» میگویند. آرگو، زبان ساختگی و مخفی بین گروههایی است که تمایل دارند هنجارهای گروهی خودشان را بهرسمیت بشناسند. در همه فرهنگها رایجترین متکلمان این زبان مخفی نوجوانها و جوانها هستند. آرگو به آنها اجازه میدهد میلشان به متمایز شدن از بیشتر افراد جامعه و نشان دادن این تمایز را ارضا کنند؛ راجع به آنچه هنجارهای رسمی جامعه نمیپسندد، بدون ترس از سرزنش، صحبت و با اتخاذ این راه ارتباطی خاص، تعلقشان به یک گروه را اثبات کنند. در هر دوره زمانی، جوانان زبان مخفی خودشان را میسازند. دهه پنجاهیها و شصتیها که امروز والدین نسل جدید هستند، کلماتی مثل «ضایع»، «تابلو» و «قاط زدن» را باب کردند و دهه هفتادیها «خفن»، «آنتن» و «گیر دادن» را سر زبانها انداختند. قبلتر از آن، زبان زرگری بهعنوان نوعی زبان مخفی ابداع شدهبود که ازنظر کاربرد بیشباهت به آرگو نبود.
پس اگرچه اصطلاحات نوجوانانه برای ما تازگی دارند اما نحوه و هدف ساختن این دایره واژگانی، پدیده جدیدی نیست. بنابراین آرگو را با این سابقه و فراگیری، نمیتوان تهدیدی برای زبان مادری دانست بلکه شاخهای است منشعب از درخت زبان رسمی که بهطور طبیعی رشد میکند و با اقتضائات اجتماعی، آبیاری میشود. این کاربران هر زبان هستند که تصمیم میگیرند نظام ارتباطی مدنظرشان را چطور متناسب با مقاصدشان بهکار بگیرند؛ کدام کلمهها و ساختهای زبانی را دور بریزند و کدامها را جذب و حفظ کنند. پس بهنظر نمیرسد نحوه حرف زدن نسل جوان، به منظور آسیب زدن به زبان فارسی باشد و لازم نیست از این بابت دغدغهای داشتهباشیم. بهعلاوه معلوم هم نیست که اگر نگرانیمان بهجا باشد، مخالفتمان با نحوه حرف زدن نسل جوان، تأثیری در تغییر این روند خواهدداشت یا خیر.
تلاش برای شناختن زبان تازه و ناشناخته
همه والدین دغدغههای زبانشناسانه ندارند. بعضی از آنها، همانطور که گفتیم، آرگو را مساوی بیادبی میدانند. این گروه اخیر دربرابر هر واژه نامأنوس، با ابروهای درهم و چشمهای گردشده واکنش نشان میدهند. از آنجاییکه آرگو قرار است یک راه ارتباطی خاص باشد، طبیعی است که از آن سردرنیاوریم ولی الزاما بهمعنای بیادبانه بودنش نیست. درواقع آنچه باعث اعتراض بزرگترها میشود، ناشناس بودن این زبان است؛ از این نقطه میتوانیم به راهکار برسیم. تا الان سعی داشتیم به این سوال پاسخ بدهیم که «چرا نباید از اصطلاحات خاص نوجوانها بترسیم؟»
و در پاسخ استدلال کردیم که زبان مخفی این نسل، نه پدیدهای تازه و الزاما آسیبزاست و نه مشخصا بیادبانه. اگر این فرضها را بپذیریم، خودبهخود نیمی از راه را رفتهایم چون از اینبهبعد موقع شنیدن «ایستگاه کردن» و «فازت چیه؟» رو ترش نمیکنیم. همین واکنش تند نشان ندادن، گام مهمی است که فاصله بین نوجوان ها و بزرگترها را کمتر میکند. در گام بعدی با نشان دادن کنجکاوی بدون قضاوت، سعی میکنیم زبان نسل جدید را بفهمیم. آن وقت است که میتوانیم درباره اصول معاشرت و نزاکت با نوجوان حرف بزنیم؛ برای مثال به این فهم مشترک برسیم که زبان خاص نوجوانانه، بهتر است در گروههای دوستانه بهکار بردهشود و درارتباط با بزرگترها مثلا در جمعهای فامیلی بهدلیل آنکه ممکن است باعث سوءتفاهم شود، باید به زبان معیار پایبند بود.