![](https://sobhmashhad.ir/wp-content/uploads/2022/08/کهنمویی-حقوق-بشر-اسلامی-453x405.jpeg)
در تقویم جهانی، ۱۲ فوریه به عنوان «روز پیشگیری از افراطگرایی خشونتآمیز منجر به تروریسم» نامگذاری شده است. مجمع عمومی سازمان ملل در قطعنامه ۷۷/۲۴۳، این روز را نه تنها فرصتی برای افزایش همکاریهای بینالمللی و مشارکت نهادهای مدنی، بلکه زمینهای برای شناسایی نقش کلیدی رهبران مذهبی در مبارزه با تحریف ایدئولوژیک و خشونت معرفی کرده است. در جهانی که ادیان الهی همواره هدف تحریف و سوءاستفاده گروههای افراطی قرار میگیرند، رهبران مذهبی به عنوان «اهل فن» معنوی، نقشی بیبدیل در تشخیص اسلام اصیل از نسخههای جعلیِ ترویجدهنده خشونت دارند.
در دنیای صنعتی امروز، بشریت بیش از هر زمان دیگر با مفهوم جنس اصل و تقلبی آشنا است. در دنیایی که زندگی بدون ابزارآلات و ماشینها سپری نمیشود، روزی نیست که نام تجاری جدیدی رخ ننماید. در این میان بلافاصله پس از رخنمایی یک نام تجاری باکیفیت، نسخههای بدلی آن نیز روانه بازار میشود و در این میان اهل فن هستند که میتوانند نسخههای اصلی را از تقلبی تشخیص دهند.
واقعیت این است که مفاهیم معرفتی نیز از همین روند پیروی میکند. تاریخ بشر و ادیان گواهی میدهد که تمامی ادیان الهی اندکی پس از ابلاغ به بشریت در معرض تیغ تحریف و انحراف قرار گرفته است و نحلههای تقلبی آن خودنمایی کرده و توانسته افرادی را پیرامون خود گرد آورد.
دین اسلام نیز از این قاعده مستثنی نیست. اندک زمانی پس از رحلت پیامبر اعظم بود که نسخههای تحریف شده از اسلام رخ نمایی کرد و به تدریج گونههای انحرافی مختلف پدیدار شد.
رخدادهای تاریخی و تفسیرهای ناقص از ادیان سبب شد در مقاطع مختلف تاریخ، جریانهای خشونتطلب بروز و ظهور کنند و خشونت خود را با استناد به متون دینی توجیه کنند. ولی همانگونه که بیان شد این نوع نگاه به منابع دینی ناشی از نگاههای ناقص و تفسیرهای سطحی است که نمونههای آن در تمامی ادیان مشاهده میشود.
رخدادهای پس از دوران استعمار و لشکرکشی کشورهای غربی به ممالک اسلامی به خصوص بعد از جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی، انعقاد قرارداد سایکسپیکو، مرزهای تحمیلی و تکهپاره شدن پیکره جهان اسلام، موجب ایجاد نوعی حس حقارت و شکست در میان مسلمانان از جانب دولتهای غربی استعمارگر شد. این اتفاقات موجبات انعقاد نطفه گروههایی شد که با برداشتهای ناقص از متون اسلامی، فرقههایی با تفکرات بسیار خشونتطلب را ایجاد کردند. اگرچه این گروهها در ابتدا برای مبارزه با استعمار پدید آمدند اما به سبب همان نگاههای سطحی و طی فرآیندهای مزورانه دولتهای استعماری به خدمت همین دولتها درآمده و سوی اسلحه خود را برابر جریانهای اصیل اسلامی نشانه گرفتند.
واقعیت آن است که مبارزه با ظلم و استعمار جزء اصول اساسی همه ادیان الهی به ویژه دین اسلام است. اما نحوه این مبارزه بسیار حائز اهمیت است. مبارزه هوشمندانه، رعایت اصل اساسی وحدت اسلامی، حفظ کرامت انسانی و مبارزه با حداقل خشونت همواره مورد تایید دانشمندان و رهبران اصیل اسلامی بوده است.
جهان استعمار که این نوع نگاه آگاهانه را در ضدیت با برنامههای استعماری خود میدانست با اتکا به همان تفسیرهای سطحی و ناقص، توانست گروههای افراطگرا را در برابر گروههای اصیل بشوراند و وحدت اسلامی و مبارزه هوشمندانه را نشانه رود.
نسخههای تقلبی و جعلی از اسلام در قریب به صد سال گذشته همچون دملی چرکین بر پیکره جهان اسلامی وجود داشته است و سبب تحمیل هزینههای سنگین به ملتهای مسلمان شده است که از جمله مهمترین آنها از میان رفتن وحدت در برابر دشمن مشترک است. خوانشهای سطحی این جریانات سبب شده است که آنچه که از سوی دستگاههای تبلیغی به دیگر ملتها از دین اسلام ارائه میشود، نمایی از دینی خشونتطلب و بیمنطق باشد.
در نقطه مقابل جریانهای اصیل اسلامی همواره کوشیدهاند تا نگاه متعالی اسلام به جهان و بشریت را به دیگر ملتها عرضه کنند که نقطه تعالی این کوششها انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ بود. جمهوری اسلامی کوشید تا با حفظ وحدت اسلامی و استفاده از تمامی فرقههای اصیل اسلام به دنیا نشان دهد که اسلام اصیل چه نگاه متعالی به انسان دارد.
البته این کوشش سبب تحمیل هزینههای سنگینی نیز شد که از جمله آنها ترور و از میان برداشتن دانشمندان اسلامی شد که برای این مهم تلاش میکردند. تاریخ ۵۰ ساله اخیر در ایران نشان میدهد که علمایی که در تلاش برای ارائه نگاههای منطقی و آگاهانه از دین اسلام به دنیا بودهاند، هدف تیر گروهکهای قرار گرفتهاند که نگاهی ناقص نسبت به متون اسلامی داشتهاند. علمایی که تنها منسوب به مذهب تشیع به عنوان مذهب رسمی جمهوری اسلامی نبودهاند و در میان فرق مختف اهل سنت نیز علمایی هستند که در این مسیر به شهادت رسیدهاند.
قاضیطباطبایی، هاشمینژاد، اشرفیاصفهانی و… از مذهب تشیع و ماموستا شیخالاسلام، ماموستا برهانعالی و مولوی جنگیزهی از اهل تسنن، ثابت میکنند که دشمنان نسخههای جعلی اسلامی تنها از یک مذهب نیستند.
در جهان امروز که خشونتهای سازمانیافته به سرعت در حال شکلگیری است و از ادیان الهی برای توجیه این خشونت سوءاستفاده میشود، تنها راه آگاهی و شناخت نسخههای اصیل دینی از نسخههای تقلبی آن، رجوع به دانشمندان اصیلی است که هدف غایی ادیان الهی که همان تعالی بشر است را تبلیغ میکنند.
بیشک ظرفیت علمای دینی اصیل میتواند زمینه را برای پیشگیری از افراطگرایی خشونتآمیز منجر به تروریسم فراهم کند.