
محمدعلی تدینی راد
صبح مشهد- وقتی دل مان میگیرد فکر می کنیم (نیاز داریم) یک آهنگ شاد گوش کنیم .یا از خانه بیرون میرویم و دوری میزنیم. احساس میکنیم حال مان عوض میشود .
بعد هم یک لیوان چای خیلی خوب (آرام بخش) است .
ولی دل آدم از شنیدن آهنگ شاد و دور زدن هم خسته میشود .
ولی من نمیدانم چه حس و حالی در ذکر و یاد امام حسین هست که هیچ وقت از آن خسته که نمیشوی هیچ با آن که غم انگیز هست و اشکت را در میآورد حس خوب پیدا میکنی.
از آن حسها که هیچ جایی پیدا نمیشود.
خدا بیامرزد پدرم مرحوم حاج شیخ غلامرضا ،محرم که تمام میشد میگفت با ذکر و روضهای که برای امام حسین خواندهام سبک شدهام و احساس راحتی می کنم.
من هم که هرسال محرم خدا نگاهم می کرد و روضه امام حسین و ذکر میخواند م همین حس و حال را پیدا میکردم.
هر بارذکر امام حسین می گوییم مثل این است حرم او را زیارت کردهایم و یک آرامش خاصی پیدا میکنیم.
ما در این دوره زمانه دل مان خیلی گرفته . از خیلی ها و احساس تنهایی می کنیم.
خودمان می دانیم دیگر مثل قدیم پشتوانه محکمی شاید نداشته باشیم . برای همین دلتنگی به این روضهها و ذکرها محتاج هستیم.
وقتی امام حسین و ائمه را صدا می کنیم در خانه ای را می زنیم که صاحبخانه منتظر است و خودمان باید در را باز کنیم .
دوای دل شکسته و دل تنگی مان یاد امام حسین است .
دل مان که سبک شد میبینیم یک کسی پشت (پشتوانه) ما هست که هم در این دنیا اگر به راهش بروی( رهروش باشی ) برایت خوب است و هم بعد از مرگ دستت را می گیرد .
این یادداشت در شهریور ۱۴۰۰ پس از درگذشت مرحوم «محمدعلی تدینی راد» برداشت شده است.
روحش شاد