نویسنده: رضا سلیمان نوری
رشد شتابان شهرنشینی و شهرگرایی به ویژه در کشورهای در حال توسعه، اداره شهرها را با مشکلات جدی روبرو ساخته است. مسائل اجتماعی، اقتصادی و کالبدی و فرهنگی در شهرها،بر پیچیدگی موضوع افزوده است به همین سبب و با توجه به شرایط فوق در شهرهای جهان سومی و به طور خاص در کلان شهرها مشکلات عمده ای چون مهاجرت روستائیان به شهر،ترافیک، آلودگی هوا، مسکن، آب و فاضلاب، کمبود سرانه ها و بسیاری از فاکتورهای دیگر، بر معضلات اداره شهرها افزوده است. شیوه های مناسب مدیریت شهری می تواند ضمن اداره شهرها به تدریج از حجم مشکلات کم نموده و شرایط بهتری را برای یک زندگی شهری فراهم نمایند.
آنچه امروزه توسعه و بهره وری خدمات شهری را تضمین می کند، مشارکت کلیه شهروندان در فعالیت های شهری است که می تواند مشروعیت، مقبولیت و رضایتمندی شهروندان را برای مدیریت شهری توأمان به ارمغان آورد. به عبارت بهتر رشد و توسعه پایدار یک کشور در همه عرصه های داخلی و بین المللی در گرو رعایت حقوق شهروندی می باشد. در مدیریت شهری نوین و در جهانی که به طور فزاینده ای به سمت شهری شدن گام بر می دارد، مشارکت شهروندی جایگاه والایی دارد. تجربه کشورهای مختلف جهان در اداره شهرها نشان می دهد، اداره شهرها به نحو مطلوب در بسیاری موارد از توان دولت خارج است. در این میان توجه به مشارکت مردم در اداره امور شهرها چندی است که در ایران به صورت علمی و عملی مطرح شده و اقدامات خوبی نیز در این راستا انجام گرفته است. موفقیت در این امر در گرو مشارکت مردم و نهادهای محلی است و تنها جلب اعتماد عمومی، تشویق مردم در مراحل مختلف و استفاده از مشاوره عمومی باعث می شود که مدیریت شهرها تا حدود زیادی در تدوین اهداف و قابلیت های اجرایی با موفقیت همگام باشد و در نهایت بتوانند با تکیه بر داده های موثق و با اتکا به پشتوانه مردم، موفقیت خود را تضمین کنند.
جلب مشارکت شهروندان در اداره شهر همچنین باعث افزایش همکاری های اجتماعی می شود .امری که خود عامل تقویت پایه های جامعه مدنی است. از طرف دیگر عدم مشارکت شهروندان در اداره امور شهر نیز پیامدهای منفی هم برای مدیریت شهری و هم برای ساکنین شهر ایجاد خواهد کرد که از جمله می توان به افزایش محدودیت ها و مشکلات مدیریت شهری به دلیل افزایش هزینه ها و صرف انرژی زیاد و کاهش علاقه عاطفی شهروندان به محل زندگی خود اشاره کرد. ضمن اینکه آگاهی از نیازها و مسائل مردم و بررسی نگرش آنان در میزان نقشی که می توانند در رفع مشکلات شهری داشته باشند، زمینه مساعدی برای برقراری ارتباط منطقی و صحیح بین نهادهای خدمت رسان به شهروندان و خود شهروندان فراهم ساخته و اعتماد میان شهروندان و مدیریت شهری برقرار شود.
هرچند هم اکنون تشکل های مردمی از تعداد قابل توجهی برخوردار هستند ولی لزوم فراهم سازی بسترهای لازم برای این سازمان های مردم نهاد به خصوص در مراحل اولیه شکل گیری ضروری بوده و می بایست تسهیلات و امکانات موجود در مجموعه مدیریت شهری جهت همکاری در اختیار آنان قرار گیرد. متاسفانه در جامعه کنونی ما توجه به برخی مسائل علی رغم نیاز مبرم مجموعه های تصمیم گیر و مجری (نظیر دولت و مدیریت شهری) مغفول مانده است که واگذاری انجام امور مردم به دست مردم، حمایت از روحیه کار داوطلبانه و استفاده از ظرفیت تشکل های غیردولتی از آن جمله به شمار می رود. در واقع، به دلایلی همچون ساختار پیچیده، ناکارآمدی و فربه بودن چارچوب اداری کشور، نداشتن برنامه استراتژیک بلندمدت و عدم آشنایی مردم با رسالت این سازمان های مردم نهاد؛ الزامات و بسترهای ورود حداکثری تشکل های غیردولتی و سازمان های مردم نهاد به عرصه های اجرایی و مشارکتی به ویژه در حوزه های شهری کمتر فراهم شده است. لذا باتوجه به تمام موارد فوق و با درنظر گرفتن اشتراکات فراوان (نظیر غیردولتی بودن، غیرسیاسی بودن، درگیر بودن مستقیم با مردم، داشتن کارکردها و وظایف مشابه، فعالیت در حوزه های متنوع و متفاوت و …)؛ لزوم تهیه سند همکاری مجموعه مدیریت شهری با سازمان های مردم نهاد فعال در این حوزه ها با هدف ارائه طرح های مؤثر و منطبق بر نظرات کارشناسی و تخصصی در جهت رفع نیازها و چالش های مردم به شدت احساس می شود.
گفتنی است با توجه به مشکلات ناشی از مدیریت شهری و آثار اجتماعی و فرهنگی منفی آن که منجر به بروز آسیب های اجتماعی مختلف در سطح کلانشهرها شده و می شود ،باید در مورد استفاده از ظرفیت سازمان های مردم نهاد در مدیریت شهری این گروه از شهرها تلاش بیشتری کرد و صد البته که این امر را باید پس از شناخت کامل ویژگی های کالبدی، فضایی و جغرافیایی خاص هر کدام از مناطق مختلف کلانشهرها انجام داد تا بتوان متناسب با همان منطقه الگوی و شیوه خاصی را برای مشارکت نهادهای مردمی در نظر گرفت.
* کارشناس ارشد ایرانشناسی و فعال فرهنگی ،اجتماعی