جانشین فرمانده نیروی انتظامی خراسان رضوی با اشاره به انهدام باند سارقان مسلح گفت: از این افراد چهار سلاح جنگی، تعدادی نارنجک، تعدادی بیسیم دستی و سایر اقلامی که به نوعی در صحنههای سرقت و قتل وجود داشت، کشف شده و با دستگیری اعضای این باند گره ۲ پرونده قتل نیز گشوده شد.
به گزارش صبح مشهد به نقل از ایسنا، سردار ابراهیم قربانزاده در نمایشگاه کشفیات پروندههای ویژه پلیس آگاهی خراسان رضوی که امروز با حضور متمهان و خانوادههای مقتولان این پرونده برگزار شد، اظهار کرد: پس از چند ماه کار و تلاش اطلاعاتی خستگی ناپذیر گره چند پرونده به ویژه ۲ پرونده مهم که در هر یک قتلی اتفاق افتاده بود که از سنوات قبل مبهم مانده بود، گشوده شد.
وی افزود: این متهمان به نظر خودشان همه ابزارهایی که به نوعی باعث شناسایی آنها میشد را مخدوش کرده بودند اما از آنجایی که غافل بودند، این رازها روزی نمایان خواهد شد، در یک سرقت مسلحانه نافرجام شناسایی شدند. تعدادی از این افراد در صحنه سرقت دستگیر شده و تعدادی از آنها که در شهرهای مرزی و کوهستانها در مخفیگاهها مخفی شده بودند نیز شناسایی و پیدا شدند. امروز این متهمان در مقابل خانوادههای مقتولین اعتراف داشتند. خودروهای به سرقت رفته توسط این گروه کاملا قطعهبندی شده و اوراق میشد. همچنین تعدادی از این قطعات به مالخرها فروخته شده که البته تعدادی مالخر هم در رابطه با همین پرونده شناسایی و دستگیر شدند.
جانشین فرمانده ارشد نیروی انتظامی خراسان رضوی در خصوص جزئیات قتلهای انجام شده گفت: به دلیل پیچیدگی فعالیتهای این باند و اعضای آن روند شناسایی و دستگیری آنها کمی به طول انجامید. این افراد بعضا از لباس نیروهای مسلح هم استفاده میکردند. خودروهای مورد استفاده این افراد سرقتی بوده است. اولین پرونده قتل این گروه در شهریور سال ۱۳۹۹ در خیابان منوچهری و دومین پرونده قتل نیز مربوط به یک طلافروشی در تیر ماه سال جاری بود. در جریان قتل اول مرحوم به همراه مادر خود در حال تردد بود که متهمان به نوعی با مشاجرت لفظی میان ۲ گروه مانع حرکت آنها شده و مرحوم را به قتل میرسانند. در جریان پرونده طلافروشی نیز پس از خروج مرحوم از محل کار، او را گروگان گرفته و سپس به قتل میرسانند. نهایتا جنازه را به خارج شهر منتقل کرده و میسوزانند. در حال حاضر آثاری از جسد پیدا شده تا اعترافات مجرمین را اثبات کند.
افزایش ۱۱ درصدی دستگیری سارقان
قربانزاده با اشاره به اینکه پیشگیری از جرم تنها وظیفه پلیس نبوده بلکه وظیفه همه شهروندان است، بیان کرد: با توجه به گستردگی جغرافیایی مشهد، ممکن است پلیس در همه موقعیتها نتواند حضور پیدا کند. پیشگیری از جرم بر عهده همه ماست. صرفا با حضور پلیس از وقوع اتفاقات بد جلوگیری نمیشود. شهروندان بایستی اقداماتی را انجام دهند تا از وقوع جرم جلوگیری کنند. از ابتدای سال جاری تاکنون حدود ۲۹ هزار و ۷۸۸ مورد دستگیری در رابطه با سرقت داشتهایم که این رقم نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۱۱ درصد افزایش داشته است.
ج.م، سر دسته این باند که در زمینه تهیه سلاح و برنامهریزی برای سرقتها فعالیت میکند، اعتراف کرد: در زمان ماموریتها با لباس شخصی معمولی تردد میکردیم. زمان سرقت خودروی سمند برادرم حسین با لباس نظامی به عنوان سرباز سوار ماشین شد. زمانی که راننده برای گرفتن پول خرد از ماشین پیاده شد، به پشت فرمان رفت و ماشین را سرقت کرد. ما تا به حال ۲ خودرو و حدود ۳۰ منزل را سرقت کردهام.
اظهارات متهمان
ح.م با بیان اینکه رفتارهای غیر قانونی آخر و عاقبتی ندارد، اعتراف کرد: زمان سرقت ترانس برق و پمپ آب در گلبهار هنگامی که گشت پلیس را دیدیم، متواری شده و اقدام به شلیک کردیم. در همین هنگام من نیز از ناحیه بالای زانو تیر خوردم. ۲ اسلحه کلت و یک اسلحه کلاشینکف نیز به همراه داشتیم. در سرقت خودروی سمند من حضور نداشتم. هنگام دزدی از طلافروشی نیز صاحب مغازه از خودروی خود پیاده و تسلیم شده بود اما یکی از اعضای گروه به نام ح شروع به تیراندازی به سمت مقتول کرد. پس از این اتفاق هر ۲ سوار خودرو شده و آن را به سمت حاشیه شهر گلبهار حرکت دادیم. در خیابان منوچهری نیز یک درگیری لفظی بین ما و یک جوان شکل گفت. طرف مقابل ما یک جوان به همراه مادر خود بود که برای رفع درگیری به کنار خیابان آمده و قصد دلجویی از آنها را داشتم اما یکی از اعضای گروه ح ناگهان جلو آمد و ضمن مسلح کردن خود مقتول را تهدید کرده و در نهایت به شکم او شلیک کرد. حدود ۲۰ سرقت منزل و یک سرقت ماشین داشتم.
ح، عضو دیگر این باند، ضمن با بیان اینکه در شهرستان سرخس دستگیر شده، اعتراف کرد: زمان دستگیری ماموران پلیس یک کلت با هفت فشنگ از من گرفتند. هنگام سرقت از گلبهار مامورین ما را شناسایی کرده و تیر هوایی زدند. من به سرعت متواری شدم اما ح و ج دستگیر شدند. در خیابان منوچهری نیز یک درگیری لفظی رخ داد که طرف مقابل اصلا کوتاه نیامد. ج به من دستور شلیک داد و من نیز به سمت مقتول شلیک کردم. طلافروشیدمسروقه نیز مدتی زیر نظر ج قرار داشت و تمام بررسیهای لازم را او انجام داده بود. در نهایت به سمت صاحب آن مغازه چندین بار شلیک کردم اما نمیدانم تیر به کدام بخش از بدنش اصابت کرد. سپس جنازه مقتول را به سمت گلبهار برده و آتش زدیم.