دختری دارم که همه زندگی من است و اتفاقی که دو سال پیش برای او افتاد، نابودش کرد. او در ۲۱ سالگی عقد کرد و چند ماه بعد متوجه خیانت شوهرش شد. حالا که جدا شده، از مردها خوشش نمی‌آید. می‌خواهم کمکش کنم اما نمی‌دانم باید چه کنم.
نویسنده : بنفشه دولت‌آبادی | کارشناس‌ارشد مشاوره خانواده
صبح مشهد– والد گرامی، فرض را بر این بگذاریم که دخترتان در موقعیتی قرار گرفته است که باید شریک آینده زندگی اش را دوباره انتخاب کند و این دغدغه را دارد که مبادا انتخاب جدیدش درست نباشد یا این که با این سوال روبه رو باشد: «چطور می توانم به حرف های شخص مقابل اعتماد کنم؟» بنابراین با ما همراه باشید و توصیه هایی را که در ادامه مطرح می شود ،با او در میان بگذارید.
گذشته‌تان را کنار بگذارید
زمانی که احساس می کنید زندگی تان پر از احساس بی اعتمادی به اطرافیان تان است، لحظه ای توقف کنید. گذشته تان را کنار بگذارید. بر احساسات منفی خود غلبه کنید و نگذارید شکست و بی وفایی در زندگی گذشته تان شما را تحت تاثیر خود قرار دهد.
شناخت خود را از طرف مقابل بالا ببرید
درباره عادت های شخصی او تحقیق کنید. آیا تا به حال به آن چه گفته، عمل کرده است؟ رفتارش مطابق الگوهای اجتماعی است؟ روابط خانوادگی اش چطور است یا بیرون از دایره خانواده، دیگران راجع به این شخص چه نظری دارند. فراموش نکنید افرادی که از آن ها اطلاعات می گیرید ،باید افرادی صادق باشند. شما هرگز نمی توانید موفقیت صد درصدی یک رابطه را تضمین کنید، نه برای خود و نه دیگران. این بدان معنی نیست که احتیاط لازم را نکنید و بگویید چون نمی توانم موفقیت یک رابطه جدید را تضمین کنم، پس چاره ای جز خطر کردن ندارم! موضوع این است که اگر شما بخواهید بدون پذیرش اندکی خطر به پیش بروید، برایتان بسیار مشکل است که دوباره همسر خود را انتخاب کنید.
جلسات خواستگاری را بیشتر کنید
با توجه به شرایط شما پیشنهاد می شود جلسات خواستگاری تان نسبت به حالت عادی بیشتر باشد و با طرف مقابل راجع به مسائل گوناگون گفت‌و‌گو کنید و رفتارش را در طول دیدارها در نظر داشته باشید. در پایان، اگر بی اعتمادی شما شدید است ،به ویژه اگر تجارب خیانت و بی وفایی همسرتان در گذشته آسیب جدی به شما زده است، از شما نمی خواهیم به تنهایی با آن روبه رو شوید. در صورت امکان بدون این که دنبال متهم و مقصر بگردید، از درمانگری صاحب صلاحیت برای تغییر این وضعیت کمک بگیرید.
