نویسنده: محمدعلی تدینی راد
مواظب کارهای مان نیستیم و راه می رویم و می گوییم امان از حرف مردم .
اگر مهم است که بقیه درباره ما چه می گویند یا دوست داریم همیشه خوب باشیم و آبرومند باید چه کار کنیم.
آخر (واقعیت این که ) هر کاری دل مان می خواهد انجام می دهیم .
خدا نکند رازی از کسی بشنویم ، شاید خیلی راحت راز بقیه را فاش می کنیم و در مورد دیگران هر چه به دهان مان می رسد ، می گوییم.
من با عمری که از خدا گرفته ام میتوانم بگویم خیلی بد است که بیشتر درباره عیب های مردم حرف می زنیم.
بعضی ها از گفتن این عیب ها و مشکلات بقیه و بعضی ها هم از شنیدن آن خوشحال می شوند. چرا این طوری است؟
مثل این که خوبی ها کمتر به چشم می آیند. چطور می شود با این همه کار دل ما می خواهد دیگران خوبی های مان را بگویند.
راست می گویند از هر دست بدهی از همان دست پس می گیری.
وقتی از کسی بد گفتیم و غیبت کردیم باید منتظر باشیم پشت سرمان حرف بزنند و بد بگویند .
به نظرم این که میگویم امان از حرف مردم هم درست نیست.
وقتی مراقب خودمان باشیم نه ایرادی داریم که سر زبانها بیفتد و نه مشکلی پیش می آید که دوست و آشنا بخواهد حرفی بزند.
اگر هم حرفی شنیدیم و یا جلوی ما از کسی بد گفتند سعی می کنیم نشنویم .
در مورد کسی هم حرف نمی زنیم .
من تعجب میکنم ما پشت سر زنده ها حرف های خوبی نمی زنیم و پشت سر کسی که می میرد خوبی هایش را می گوییم.
خب (خوب) اگر خوبی های دوستان مان را وقتی زنده اند به آنها بگوییم خیلی خوشحال و حالشان خوب می شود و این طوری خوب گفتن بین همه جا میافتد و رسم می شود .
این یعنی مواظب خودمان باشیم و حرف خوب بزنیم تا حرف های خوب بشنویم.
این یادداشت پس از یکم شهریور ۱۴۰۰ پس از درگذشت مرحوم محمدعلی تدینی راد برداشت شده است.
روحش شاد