چگونه ۱۲۱ سال قبل، چشم مشهدیها به جمال لامپ و قبض های یک روزه برق، روشن شد؟
صبح مشهد– میگویند برخلاف ادعای برخی مورخان، مبنی بر اختراع لامپ الکتریکی توسط ادیسون در سال ۱۸۸۰م/ ۱۲۵۹ش، این هاینریش گوبل آلمانی بود که در سال ۱۸۵۴م/ ۱۲۳۳ش لامپی ساخت با توانایی ۴۰۰ ساعت نورافشانی! شاید این مسئله درست باشد و شاید هم نه! اما هرچه هست، بیشتر مردم دنیا لامپ الکتریکی را اختراع توماس ادیسون میدانند و معمولاً در این قضیه تردید نمیکنند؛ مثل مردم ایران و بیشتر شما خوانندگان عزیز که ادیسون را مخترع لامپ الکتریکی میدانید و البته برایمان هم مهم نیست که این روایت درست است یا نه؟! بعد از اختراع لامپ، طی مدت کوتاهی، این اختراع جدید عالمگیر شد و ابتدا سراسر آمریکا و اروپا را دربرگرفت و سپس به آسیا راه یافت. استقبال عمومی از لامپ، مشکل عمده تاریکی شبانه و عوارض استفاده از چراغهای نفتی و گازی را از بین برد. هنگامی که مظفرالدینشاه در سال ۱۹۰۰م/۱۲۷۹ش برای نخستینبار به فرنگ سفر کرد، استفاده از لامپ الکتریکی در کشورهای اروپایی کاملاً فراگیر شدهبود و همین مسئله، شاه قاجار را بر آن داشت تا با خرید چند دستگاه مولد برق، این فناوری را وارد ایران کند و البته، مقرر شد که یکی از این دستگاهها را برای تولید برق در حرم رضوی و مناطق همجوار آن مورد استفاده قرار دهند. ماجرای برقدار شدن مشهد، درست از همین زمان آغاز شد.
حیدرخان برقی و مولد ۱۲ اسبه مشهد
با دستور مظفرالدینشاه، حاجی محمدباقر میلانی، مشهور به «رضایوف» با نظارت «حکیمالملک»، نخستین دستگاه مولد برق را برای مشهد خرید؛ یک مولد برق ساخت انگلیس، با ۱۲ اسببخار قدرت که برقی را با ولتاژ ۱۱۰ ولت تولید میکرد و سوخت آن هم زغالسنگ بود. دستگاه مولد را با هزار بدبختی و مشقت به مشهد رساندند؛ راههای آن زمان برای انتقال چنین وسایلی، آن هم با گاری و اسب، اصلاً مناسب نبود. بالاخره بعد از چندماه علافی، مولد به مشهد رسید و آن را در بالاخیابان مشهد، جایی نزدیک بستبالا (مکانی که امروزه به بست شیخ توسی معروف است)، نصب کردند. البته خود این نصبکردن هم کلی دردسر داشت؛ از آنجا که قرار بود مولد برق، انرژی موردنیاز را برای روشن کردن لامپهای الکتریکی حرم رضوی فراهم کند، متولیان امر اصرار داشتند که مهندس برقی که قرار بود استخدام شود، حتماً مسلمان باشد. یافتن چنین آدمی در آن دوران، زیاد راحت نبود. اما مرحوم رضایوف که مسلمان معتقدی هم بود، تمام سعی خودش را کرد و دست آخر، «حیدرخان برقی» را برای مدیریت و نگهداری نخستین مولد برق مشهد پیدا کرد. این حیدرخان، بعدها و در تاریخ معاصر ایران، به «حیدرخان بُمبی» یا «حیدرخان عمواوغلی» معروف شد؛ یکی از مبارزان معروف دوره مشروطه که احتمالاً بیشتر علاقهمندان به تاریخ، با نام او آشنایی دارند. حیدرخان برقی، در تفلیس که بخشی از گرجستانِ تحت سیطره روسیه تزاری به حساب میآمد، در رشته برق تحصیل کردهبود. او در یادداشتهای شخصیاش به این مسئله اشاره میکند و مینویسد: «در باکو با چندنفر ایرانی مربوط بودم، مظفرالدینشاه در سفر اول به فرنگ با میرزا علیاصغر اتابکِ مقتول، یکنفر مهندس مسلمان لازمشان شده بود که در مشهد مقدس کارخانه چراغبرق را دایر کند. چون در آن زمان بین مسلمانها مهندس چراغبرق کم بود، مسلمانهای باکو مرا معرفی کرده، ماشین و لوازم ۴۰۰ چراغ را خریداری کردند و بهسمت خراسان حرکت کردم.»
دردسرهای نصب و راهاندازی
با نصب مولد برق در ابتدای بالاخیابان، نامِ کوچهای را که در آن دستگاه نصب کردهبودند، به کوچه «چراغ برق» تغییر دادند؛ نامی که تا همین اواخر، در میان مشهدیهای قدیمی رواج داشت و حتی تابلوی مربوط به آن را میشد بین غبار و جلبکهایی که اطرافش سبز شدهبود، تشخیص داد؛ البته امروز دیگر نشانی از این گواهی هویتی در مشهد نیست. اسناد موجود نشان میدهند که راهاندازی نخستین مولد برق شهر مشهد، یکی دو سالی به طول انجامید؛ چرا؟ دقیقاً نمیدانیم؛ شاید مشکل کابلکشی یا فقدان سوخت موردنیاز مطرح بود. به هر حال در سال ۱۲۸۱ش، بالاخره مردم مشهد چشمشان به جمال لامپ الکتریکی روشن شد و نخستین چراغ را در مکانی زیر ایوان طلای صحن عتیق روشن کردند. مظفرالدینشاه دستور دادهبود برای چراغهای الکتریکی صحن عتیق، چارچوبهای مجلل بسازند. در واقع زائران با عبور از زیر این چارچوبه، وارد رواقها میشدند؛ بالای چارچوبه شعری با این مضمون حک شده بود: «شهی که شمع حریمش فروغ مشعل و ماه/ چراغچی سزد او را مظفرالدینشاه».
نخستین اشتراکهای برق
درباره سرانجام چارچوبه مظفری، اطلاعاتی در اختیار نداریم؛ اما میدانیم که کارخانه برق «بست بالا»، افزون بر حرم رضوی، به خانههای اطراف خود نیز، برق میداد. همزمان با آغاز به کار مولد برق نخست در سال ۱۲۸۱ش، دومین مولد برق نیز، توسط حاج امیر رضوی، با قدرت ۲۵ اسببخار خریداری و در بالاخیابان نصب شد؛ این مولد، برق موردنیاز خانههای اطراف حرم را تأمین میکرد و از این زمان تا ۳۰ سال بعد، به همراه مولد خریداریشده توسط مظفرالدینشاه، تنها مولد تولیدکننده برق در مشهد بود. در آن زمان، پول برق را به صورت روزانه و بر اساس تعداد «شعله» یا همان لامپهای روشن در هر منزل میگرفتند؛ به قول قدیمیها، هر شب، «سرِ چراغ»، مأمور کارخانه برق میآمد و یک «قِران» حق اشتراک را از صاحبخانهها میگرفت. البته این مولدها، کم و بیش دچار ایراداتی هم میشدند؛ آنگونه که گاه یکی دو ماهی نمیتوانستند خدمات ارائه کنند. تحویل لامپ سالم به مشترکان نیز، برعهده کارخانه بود و در واقع لامپها، جزو اموال کارخانه برق به حساب میآمد؛ به همین دلیل، آسیب زدن به آنها، باعث شکایت از صاحبخانه و مطالبه خسارت میشد.