خبرها چنان طعمی در کام میکنند که عسل نوشی طولانی هم نمیتواند تلخی آنها را برطرف کند. یک خبر از فروش نان قسطی میگوید و دیگری از بازی با سهمیه آرد در “قصرقند” و دیگری از زبان یک جامعهشناس از افزایش عصبانیت گروههای اجتماعی و بعدی از افزایش جمعیت زیر خط فقر و…
نویسنده: غلامرضا بنیاسدی
صبح مشهد– همینطور دارد خبرهایی میرسند که خوشی نهفته در برخی از خبرها را میتارانند. دراین میان یک خبر نقل محافل و رسانههای رسمی و فضای مجازی میشود که اصلا قابل هضم نیست؛ قصه آقازادههای ابوالمشاغل جمهوری اسلامی در جمع “گرگهای والستریت”! آدم میماند این را دیگر کجای دلش بگذارد. کاش صاحب تئوری “لُنگ یمنی” یکی از مشاغلش را فرو میگذاشت و به تربیت آقازادههایش در تراز انقلاب میپرداخت.
تربیت نه از نوعی که پیراهن یقه دیپلمات بپوشند و دکمههایش را تا آخر ببندند و با تهریش در میان آن جماعت حاضر شوند. نه، تربیت به این مدل که مثل همان جوانان یمنی، در دفاع از حق، غیرت ورزند و برای جلوگیری از هجوم گرگها، جان خود را سپر کنند. کسی که از لُنگ بستن یمنیها برای مردم الگو میسازد نباید فرزندان خود را جوری پرورش دهد که در صف گرگهای والستریت بنشینند. شاید تا امروز نمیدانستیم قصه این گرگها چیست اما سایت رویداد۲۴ به صراحت نوشت: “نام همایش برگرفته از فیلمی ساخته «مارتین اسکورسیزی» است که روایتگر زندگی فردی به نام «جردن بلفورت» است که با دوز و کلک و فروختن اموال بهدردنخور در بورس به ثروت کلانی دست مییابد و ثروتش را صرف مصرف کوکایین و مشروب و دختربازی و… میکند.
جالب آنکه فرزندان آقای ابوالمشاغل در این همایش در کنار جردن بلفورت نشسته بودند تا بیشتر با دیدگاههای او آشنا شوند.!” حال نباید به جناب ابوالمشاغل گفت: به مصداقِ ضربالمثلِ “یا چنان باش که مینمایی یا چنان بنما که هستی” یا فرزندانت را چنان تربیت کن که میگویی یا به مردم هم چنان رهنمود ده که فرزندان خود را پرورش میدهی والا این دوگانگی چون عیان شود، اعتماد عمومی را ضربتی کشنده میزند. نه اعتماد به او و فرزندان بلکه به نظامی که وی سی و چند پست مدیریتی آن را در اختیار داشته و دارد، پستهایی که به زبان آمار میگویند برای هرکدام، ۷۲ شهید دادهایم. حالا پستها و مقامهای ایشان را در ۷۲ ضرب کنید تا ببینیم چند کربلا شهید دادهایم اما نتیجهاش… نمیخواهم بگویم فرزندانش اما یکی از دستاوردهایش همین فرزندان هستند. کاش “آقایان”، فرزندان خود را جوری تربیت کنند که باعث “ضدانقلاب” شدن مردم نشوند و یالااقل از کار آنها برائت بجویند…