اخبار مهم

فیلم های مستهجن اینترنتی پسر جوان را به رابطه نامشروع کشاند/دختر و پسر نامحرم در ویلا چه کردند؟

کد خبر : 36564

آن قدر مغرور بودم که نمی توانستم ببینم کسی از دوستان یا همسن و سال هایم امکانات رفاهی یا آموزشی بیشتری از من داشته باشد. همیشه خودم را یک سر و گردن بالاتر از همکلاسی هایم می دیدم و دوست داشتم آن ها به وضعیت رفاهی من غبطه بخورند! همین تفکرات بود که مرا به گرداب فساد کشاند و این گونه در دوره نوجوانی، سرنوشتم در مسیری تاریک قرار گرفت…
شهدای ایران:نوجوان ۱۵ ساله ای که با اعلام شکایت پدر و مادر یک دختر ۱۷ ساله به کلانتری احضار شده بود، در میان بهت و ناباوری به تشریح چگونگی آشنایی خیابانی اش با دختر مذکور پرداخت و به مشاور کلانتری طرقبه گفت: هنوز هم باورم نمی شود چه اتفاقی افتاده است من قصد برقراری روابط نامشروع را نداشتم و تنها به خاطر حس کنجکاوی که بر اثر بازی های رایانه ای مستهجن پیدا کرده بودم، با آن دختر دوست شدم. من تنها فرزند خانواده هستم؛ به همین خاطر هر چیزی که اراده می کردم پدر و مادرم برایم فراهم می کردند. احساس غرور عجیبی داشتم و می خواستم همیشه بهترین اسباب بازی ها یا امکانات رفاهی را که دیگران آرزوی داشتن آن را در سر می پروراندند، داشته باشم. به همین دلیل حتی لوازم تحریری که استفاده می کردم با دیگر همکلاسی هایم فرق داشت مادرم هم در خیلی از میهمانی های خانوادگی لوازمی را که برایم خریده بود، به رخ دیگر بستگانمان می کشید و من از این کار او در جمع بچه های فامیل به خود می بالیدم.

کلاس اول دبیرستان بودم که می دیدم برخی از دوستانم گوشی های لمسی دارند و به طور پنهانی از بازی های رایانه ای آن استفاده می کنند این گونه بود که با تقاضای من، پدرم گوشی لمسی گران قیمتی برایم خرید. از آن روز به بعد دوستانم خیلی از فیلم ها و بازی های رایانه ای مستهجن را برایم بلوتوث می کردند. دیگر به درس هایم توجهی نداشتم و مدام در یک اتاق خلوت، وقتم را با بازی های رایانه ای و یا دیدن فیلم های مبتذل خارجی و تصاویر مستهجن سپری می کردم.

بیشتر بخوانید:

حادثه هولناک برای سرآشپز معروف مشهد + عکس تلخ

راه اندازی سایت همسریابی برای پوشش کارهای منافی

مژده برای معتادان به نوشابه/ لیوان ترک نوشابه رسید!

۶ نوشیدنی‌ که به اندازه آب سالم هستند!

این تصاویر حس کنجکاوی عجیبی را در من به وجود آورده بود و مدام افکار شیطانی در ذهنم خطور می کرد تا این که حدود ۲ ماه قبل با دختری که مدعی بود از خانه فرار کرده است، در اطراف ویلای پدرم آشنا شدم و با هم به ویلا رفتیم. چون می دانستم تا پایان هفته پدرم به ویلا نمی آید به آن دختر اجازه دادم چند روز در آن جا بماند؛ من هم هر روز با تهیه مواد خوراکی ساعت هایی را در کنار او می ماندم. آن دختر آخر هفته به منزلشان بازگشت و دیگر او را ندیدم. حالا پدر و مادرش مدعی هستند که با شرایط به وجود آمده باید آن دختر را به عقد رسمی خودم دربیاورم اما من هنوز هم باورم نمی شود که چگونه در گرداب فساد افتاده ام و سرنوشتم این گونه تغییر کرده است. من آن دختر را نمی شناختم و تنها تحت تاثیر بازی های رایانه ای و تصاویر مستهجن قرار گرفته بودم که سعی کردم با او ارتباط داشته باشم.

ماجرای واقعی با همکاری فرماندهی انتظامی طرقبه و شاندیز

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

یک نظر

  1. به شما چه به ما چه کردند؟ واقعاااا دبگه شور همه چیز در اوردیم
    یعنی کل کارمون شده فضولی تو کار بقیه.
    مملکت از تورم و گرونی و بیماری داره نابود میشه مردم از فقر و نداری بیچاره هستن اونوقت کل قانون مملکت کل کار مملکت کل کار سایتهامون شده این چه کرد اون چه کرد بجای فضولی تو کار بقیه به کارهای مهمتر مثل گرونی مثل فقر بیماری برسین
    والااااا مثل خاله خانم باجی های بیکار این چه کرد اون چه کرد
    من فقط تیتر متن دیدم واقعا به من ربط نداره متن بخونم خواستم بگم کمتر تو کار بقیه فضولی و دخالت کنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

3 × سه =

دکمه بازگشت به بالا
بستن