زن جوان پس از آن که به سوالات قاضی موحدی راد (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) درباره جنایت همسرش پاسخ داد در حاشیه بازسازی صحنه قتل به تشریح ماجرای زندگی خود پرداخت و گفت: سیزده سال بیشتر نداشتم که با مردی ۳۵ ساله ازدواج کردم و پس از آن برای ادامه زندگی از زابل به مشهد مهاجرت کردیم.
به گزارش صبح مشهد به نقل از شهدای انقلاب در روستای ما سن و سال شوهر در بین خانواده ها مطرح نیست و گاهی مرد ۵۰ ساله ای با دختر ۱۲ ساله ازدواج می کند. شوهرم ابتدا به سمت مصرف مواد مخدر کشیده شد، اما این موضوع در بین بستگان ما امری طبیعی بود و من هم به آن اهمیتی نمی دادم. پس از گذشت ۳ سال صاحب دختری شدم و زندگی ام رنگ زیبایی به خود گرفت. ولی مدت زیادی طول نکشید که همسرم به مصرف شیشه گرایش پیدا کرد و به همین خاطر به قاچاق مواد مخدر رو آورد. در همین حال من صاحب پسر دیگری نیز شده بودم که یک روز مأموران انتظامی همسرم را به اتهام نگهداری ۲۵ کیلو تریاک دستگیر کردند و دادگاه او را به تحمل زندان طویل المدت و پرداخت ۲۲ میلیون تومان جریمه محکوم کرد. هنوز ۲۰ سال بیشتر نداشتم که سختی های زندگی ام با رفت و آمد به زندان و دادگاه آغاز شد.
همسرم پس از ۳ سال تحمل زندان، به «بند باز» منتقل شد ولی در همین ایام دوباره به اتهام حمل ۱۰۰ گرم تریاک دستگیر شد و دیگر نتوانست از زندان بیرون بیاید. به ناچار و به پیشنهاد مادرم از او طلاق گرفتم تا بتوانم فرزندانم را به درستی تربیت کنم، چند روز بعد از ماجرای طلاق در یک کارخانه مشغول کار شدم تا این که با معرفی یکی از دوستانم با «جواد» آشنا شدم و او پنهان از همسرش، با من ازدواج کرد. او ادعا می کرد که فعلاً به خاطر فرزندانش نمی تواند ماجرای ازدواج دومش را برای همسرش بازگو کند، اما هنوز ۲۰ روز از ازدواج ما نگذشته بود که بدرفتاری هایش شروع شد و مدام به بهانه های واهی مرا زیر مشت و لگد می گرفت و کتک می زد. او نسبت به من سوءظن پیدا کرده و مدعی بود از دوست برادرم شنیده است که قبل از ازدواج با او با فرد دیگری رابطه داشته ام. تا این که تابستان سال گذشته او یک شب به همین خاطر مرا کتک زد و با برداشتن مدارک و عکس هایش گفت: همه چیز بین ما تمام شده است و من دیگر تو را نمی خواهم،
