اخبار مهم

نوعروس ۱۳ ساله مشهدی به خاطر رابطه ناخواسته قبل از ازدواج ،مطلقه شد

کد خبر : 31514

نوعروس ۱۳ ساله مشهدی به خاطر رابطه ناخواسته قبل از ازدواج ،مطلقه شد
به گزارش صبح مشهد به نقل از ساتین دختر ۱۳ساله در حالی که به شدت اشک می ریخت و در میان های های گریه هایش عنوان می کرد، هیچ گاه به همسرم خیانت نکرده ام اما او حق دارد به من مظنون باشد، به تشریح روز سیاه زندگی اش پرداخت و با بیان این که هنوز از یادآوری تلخ ترین روز زندگی ام شرم دارم، به کارشناس اجتماعی کلانتری سناباد مشهد گفت: پدرم کارگر زحمت کشی است که برای به دست آوردن روزی حلال تلاش می کند. با این وجود، مادرم که زنی خانه دار بود گاهی برای گفت وگو با همسایگان، از خانه خارج می شد و من در خانه تنها می ماندم. دختر نوجوان که سعی می کرد لرزش عجیب دستانش را از دید مشاور کلانتری پنهان کند، ادامه داد: آن روزها من شش سال بیشتر نداشتم و گاهی اوقات پسردایی ام به منزل ما رفت و آمد می کرد. او نوجوان بود ولی مادرم هیچ وقت به تنها ماندن ما در کنار یکدیگر اهمیت نمی داد. او طبق معمول برای خرید مایحتاج زندگی و یا گفت و گو با همسایگان و گاهی هم شرکت در مجالس زنانه، از خانه خارج می شد و مرا با پسردایی ام تنها می گذاشت.

در یکی از همین روزها، پسردایی ام به بهانه بازی مرا به داخل اتاق کشاند و مورد آزار قرار داد. از آن روز به بعد، ترس عجیبی سراسر وجودم را فرا گرفته بود و نمی دانستم با این موضوع چگونه کنار بیایم. من که می ترسیدم آن چه را برایم اتفاق افتاده برای پدر و مادرم بازگو کنم، تصمیم گرفتم این ماجرا را با پسرخاله ام در میان بگذارم، اما وقتی حکایت آن روز سیاه را به پسرخاله ام گفتم او نیز از این موضوع سوءاستفاده کرد و مرا به داخل اتاق برد تا چگونگی این حادثه را برایش بازگو کنم، در همین حال او هم مرا مورد آزار قرار داد. دیگر نمی توانستم به کسی چیزی بگویم و از بیان این حوادث تلخ وحشت داشتم. از آن روز به بعد، تا زمانی که به سن ۱۲سالگی رسیدم پسرخاله ام به خانه ما می آمد و با سوءاستفاده از غفلت و سهل انگاری پدر و مادرم، مرا اذیت می کرد. وقتی کم کم پدر و مادرم به موضوع رفت و آمد پسرخاله ام مشکوک شدند، با ازدواج من با یک مرد ۳۴ساله موافقت کردند. با وجود این که من هیچ گاه پس از ازدواج به همسرم خیانت نکرده ام اما او به من مشکوک شده بود که با دیگران رابطه نامشروع دارم، به همین خاطر روزی چنان با مشت به سرم کوبید که از آن روز به بعد لرزش عجیبی در اندامم به وجود آمد، ولی با همه این ها من همسرم را دوست دارم و دلم برایش تنگ می شود. با این که چندین بار نیز به همراه همسرم برای مشاوره نزد روان شناس رفته ایم ولی هیچ نتیجه ای حاصل نشد تا این که احضاریه دادگاه به دستم رسید. تازه فهمیدم که پس از گذشت یک سال از ازدواجمان، همسرم درخواست طلاق داده و عنوان کرده است به خاطر این که قبل از ازدواج رابطه نامشروع داشته ام، نباید مهریه ای به من پرداخت کند اما من قربانی سهل انگاری و ناآگاهی های پدر و مادرم شده ام و همسرم را دوست دارم …

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

16 − 11 =

دکمه بازگشت به بالا
بستن