شهلا ریاحی از بازیگران سرشناس سینما، تئاتر و تلویزیون کشورمان شب گذشته بر اثر کهولت سن درگذشت.
به گزارش صبح مشهد، سیدعباس عظیمی (مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت) خبر درگذشت شهلا ریاحی را تایید کرده است.
این هنرمند سینمای حرفهای را سال ۱۳۳۰ با فیلم «خوابهای طلایی» به کارگردانی معزالدیوان فکری تجربه کرد. ریاحی سال ۱۳۳۵ فیلم «مرجان» را کارگردانی کرد و به این ترتیب نام اولین زن کارگردان سینمای ایران را به خود اختصاص داد. او گوینده رادیو و تلویزیون، مجری برنامههای کودک، تلویزیون بود. شهلا ریاحی هنرپیشه صدا و دوبلور بود و فیلمهای زیاد ایرانی و خارجی ازجمله دلیجان آتش و بربادرفته را دوبله کردهاست.
شهلا ریاحی بازیگر قدیمی سینما و تلویزیو ن کشورمان صبح امروز درگذشت اما او در زندگی، چه کارنامه ای را از خود به جا گذاشت؟
شهلا ریاحی متولد ۱۸ شهریور ۱۳۰۵ برابر با ۸ سپتامبر ۱۹۲۶ در شهر تهران بود. وی تحصیلات خود را تا سیکل ادامه داد و در سن ۱۷ سالگی بنا به خواست و راهنمایی همسرش اسماعیل ریاحی که خود از شیفتگان تئاتر بود به صحنه (تئاتر تهران) راه یافت و برای اولین بار شادروان معزالدیوان فکری در نمایشنامه ای به نام «سیاست هارونالرشید» نقش اول دختر نمایش را به او داد. او با کار سوم و چهارم در دنیای محدود تئاتر آن زمان به عنوان بازیگری محبوب و سرشناس مورد توجه قرار گرفت.
او سینمای حرفه ای را سال ۱۳۳۰ با فیلم «خواب های طلایی» به کارگردانی معزالدیوان فکری تجربه کرد. ریاحی سال ۱۳۳۵ فیلم «مرجان» را کارگردانی کرد و به این ترتیب نام اولین زن کارگردان سینمای ایران را به خود اختصاص داد.
او همسر مرحوم اسماعیل ریاحی (کارگردان قدیمی سینما) است و دارای دو فرزند (یک دختر و یک پسر) بود.
گفتوگو با شهلا ریاحی، بازیگر قدیمی سینمای ایران
چطور شد به عرصه هنر پا گذاشتید و مشوق اصلیتان برای پاگذاشتن به این عرصه چه کسی بود؟
۱۷سال بیشتر نداشتم که به درخواست و راهنمایی همسرم مرحوم «اسماعیل» ریاحی که خود از شیفتگان تئاتر بود، به صحنه تئاتر راه یافتم. حدود سال ۱۳۲۳ بود. برای نخستین بار شادروان معز دیوان فکری در نمایشنامهای به نام «سیاست هارونالرشید» نقش اول را به من محول کرد. این کار با استقبال بسیاری روبهرو شد و همین باعث شد که بعدها یعنی در کار بعدیام بهعنوان بازیگر سرشناس مورد توجه قرار بگیرم.
در سال ۱۳۳۰ با فیلم خوابهای طلایی وارد سینما شدم. پس از آن وارد رادیو شدم و برای ۱۴سال در نمایشنامههای رادیویی در نقش بازیگر و کارگردان مشغول بودم. سال ۱۳۳۵ هم اولین فیلمم به نام «مرجان» را کارگردانی کردم که به عنوان اولین کارگردان زن ایرانی شناخته میشوم.
وقتی فیلم خودتان را میساختید چه احساسی داشتید؟
این احساس که باید همه توان هنری و تجربههایم را کنار هم قرار دهم تا حق مطلب ادا شود حتی برای انتخاب موسیقی فیلم، به قدری موسیقی گوش کردم و با وسواس به این قضیه نگاه میکردم تا کار خوب از آب در بیاید.
خانوادهتان با ورود شما به دنیای هنر مخالف نبودند؟
درباره حضورم خاطره جالبی دارم! پدرم قبل از فوت خواب میبیند که نوزادش را در دستانش گرفته و ناگهان نوزاد به آسمان میرود. فردای آن روز پدرم خواب را اینطور تعبیر میکند: «نوزادی که به دنیا آمده، یا میمیرد یا مشهور میشود.
زمانی که وارد عرصه سینما شدم، همه خانوادهام سیاه پوشیدند و گفتند قدرتزمان مرده و دیگر برای ما وجود ندارد! اصلا برای آنها ورود زن به عرصه هنر، غیرقابل قبول بود و تا این حد از کاری که کردم بدشان میآمد.
شاخصترین نمایشهای تئاتر شما کدامها بودند؟
من در بیش از شصت نمایشنامه که در تمام آنها نقش اول را داشتم ایفای نقش کردم که خانم کاملیا، رومئو و ژولیت، تاجر ونیزی، خسیس، آخرین لحظه، پیچ خطرناک و مکافات نمونهای از آنهاست.
به نظر خودتان بهترین کارتان در زمینه بازیگری، کدام فیلم است؟
جاده مرگ، درشکه چی، خانه خراب و مرگ پلنگ را از میان کارهایم خیلی دوست داشتم.
خانم ریاحی چرا همیشه نقش مادرهای مهربان را بازی میکردید و هیچوقت نقش منفی نداشتید؟
مرحوم ریاحی همیشه به من میگفت نقشهایت را با دقت انتخاب کن چرا که این نقشها در ذهن مردم نقش میبندد و باعث محبوبیت یا تنفر مردم از تو میشوند. اگر نقش منفی برای بازی به من پیشنهاد میشد اصلا قبول نمیکردم.
چقدر از خودتان و فعالیتهای هنریتان راضی هستید؟
خوشحالم که توانستهام با بیش از ۶۰سال فعالیت هنری در عرصه تئاتر، سینما، رادیو و تلویزیون دین خود را به جامعه هنری ایران ادا کنم. من دختر کوچکی بودم که وارد سینما شدم و این مردم بودند که نام من را بزرگ کردند. امروز هستم شاید فردا نباشم اما هر چه دارم از مردم است و مردم بودند که شهلا ریاحی را ساختند.
روحش شاد.