از زنان سرپرست خانوار و مادران تنها گزارش های زیادی منتشر شده اما مردانی که در سایه فرهنگ و عرف دیده نمیشوند را در این گزارش به صحنه آورده ایم.
به گزارش صبح مشهد، افزایش آمار طلاق به تیتری تکراری در رسانه ها تبدیل شده است اما ثبت مهر طلاق در شناسنامه افراد وقتی فرزند یا فرزندانی دارند به منزله پایان سرنوشت این پیوندهای ناکام زناشویی نیست .از مشکلات مادران تنها در پس از جدایی و طلاق زیاد نوشته شده است ولی از پدران مجرد و تنها و دغدغه های کار و زندگی و پدر بودن و … گفته نمی شود .
رامین ۴۳ ساله دو فرزند پسر دارد او با همسرش ۱۴ سال زندگی کرد و بعد دیگر راهی نماند جز جدایی و پسرانش با او همخانه شدند و زندگی جدید سه نفره شکل گرفت.
نبود الگوی مناسب تربیتی، معضل پدران مجرد
رامین درباره مردانی که در شرایط او هستند میگوید: «هیچ الگویی مناسبی برای رفتار با بچه ها وجود ندارد یعنی هیچکس برای ما تعریف نکرده است که یک پدر تنها چگونه باید زندگی را بچرخاند و با فرزندانش برخورد کند. بخاطر همین هرکس روش خود را نسبت به سن خود و فرزندانش اجرا می کند .
من تنها راهی که برای ارتباط با بچه هایم پیدا کردم این بود که جای خالی مادر، نه از نظر عاطفی بلکه از نظر حضور فیزیکی مثل خانه گرم، تمیز و غذای گرم را پر کنم».
این پدر نیز مانند سایر افراد سختگیری های خودش را دارد اما از حرف هایش مشخص است که امتیاز هایی به فرزندانش داده تا جای خالی مادر را حس نکنند او اضافه میکند: « تمام تلاش خود را میکنم که فرزندانم ضمن اینکه با من صمیمی باشند ، از احترام گذاشتن به پدر دور نشوند.
عاطفه پدرانه را دارم اما جای خالی عاطفه زنانه از جنس مهر مادرانه برای فرزندان همیشه خالی است .من بچه هایم را میبوسم، سربه سرشون میذارم، بغلشان میکنم و.. اما مهرمادری معنا و حسی دیگر دارد .
متاسفانه در جامعه امروزی برخلاف قدیم دیگر خبری از کمک مادربزرگ، عمه، خاله و… نیست. یعنی همه درگیر دغدغه های زندگی خود هستند و جایی برای کمک نمی ماند.
او با اشاره به این مسئله که از نظر تهیه غذای گرم سعی کرده ام تا کاری کنم بچه ها وقتی سر سفره مینشینند جای خالی مادر را احساس نکنند اضافه کرد: پدر تنها و مادر تنها بودن بسیار پردغدغه است . هر کدام باید نقش دیگری را هم بر دوش بکشند.
تنها تامین مخارج و شرایط اقتصادی نیست بلکه باید نسبت به جنس فرزندان و سن آنها هم تامین نیاز مادرانه و پدرانه را مدنظر داشته باشیم.
طلاق،دشوارترین تجربه زندگی برای مردان است
طیبه حاجی محمد یزدی کارشناس و مشاور خانواده درباره پدران تنها به خبرنگار ما گفت: برای اکثر پدران ، طلاق دشوارترین تجربه ای است که تاکنون از سر گذرانده اند.
پدر ها بعد از جدایی ، ابتدا باید تلاش کنند از نظر روحی بتوانند خود را مراقبت کنند تا در ادامه بتوانند پدران موثری برای فرزندانی باشند که قرار است با آنها زندگی کنند . جنسیت فرزندی که با پدران تنها زندگی را آغاز می کند بسیار مهم در نوع برنامه ریزی زندگی پدرانه با فرزند است .
مردان اثرات طلاق را به طرق مختلف تجربه خواهند کرد – آن را اول در کیف پول خود احساس خواهند کرد ، ممکن است کرامت آنان تحت تأثیر قرار بگیرد، ممکن است کیفیت زندگی پایین بیاید و غیره. اما نتیجه ای که بیشترین لطمه را برای پدران طلاق دارد از دست دادن اوقاتی که پیش از این با فرزندان داشتند و به شکل انفجاری تغییر می کند.
همچنین بخوانید: دلایل طلاق عاطفی زوجها چیست؟!
وی ادامه داد: پدر تنها بودن شرایط خاصی دارد . مرد ابتدا باید بداند هدایت سکان یک خانه در نقش مادر چگونه است و در ادامه آن شرایط را با وضعیت پدر خانه بودن ادغام کند . در این شرایط مادربزرگ ها و پدربزرگ ها می توانند کمک باشند ولی با توجه به شرایط اقتصادی و تغییراتی که در ساختار روابط خانوادگی ایجاد شده است این نوع بهره بردن از کمک ها برای پدر تنها ، کمتر می شود .
حاجی محمد یزدی گفت: یکی از نکاتی که بسیار حائز اهمیت است، بحث تکمیل شدن اخلاقی است. یعنی باید خلاء های رفتاری را پرکنند، برنامه ریزی های خود را داشته باشند و برای کارها از کارشناسان خوب استفاده کنند تا بتوانند چنین زندگی را مدیریت کنند چرا که این مدل زندگی معمولا دچار بحران های مزمن قرار میگیرد.
همچنین بخوانید: آمار طلاق در ازدواج های سنین بالا بیشتر است!
سن فرزندان در نوع ، ارتباط پدر تنها با آنها باید متفاوت باشد و به همین اندازه جنسیت فرزندان حائز اهمیت است . پیشنهاد می شود پدرانی که توانایی مالی ، کمک گرفتن از مشاور و روانشناس را دارند حتما از این علم استفاده کنند.
این روانشناس در پایان اظهار کرد:
پدران تنها برای اینکه بتوانند زندگی بهتری را با بچه هایشان پیش ببرند، باید کارهای زیادی کنند تا قوه های فکری و ظرفیت های اخلاقی آنها قوی شود چرا که اگر در این امر موفق نشوند بدون شک با بچه ها دچار مشکل خواهند شد و این مشکل می تواند آسیب هایی اخلاقی و روحی برای فرزندان ایجاد کند و حتی فضای ذهنی پدر تنها را بحرانی و حتی به مرز افسردگی بکشاند.
حقیقت این است که مادر تنها بودن سخت است ولی پدر تنها بودن در جامعه ما با فرهنگ حاکم سخت تر است زیرا گفتن از مشکلات و دغدغه هایشان و حتی کمک خواستن هایشان برای اینکه چه باید بکنند و چه باید انجام ندهند از سوی مردان ایرانی کمی با سختی مواجه است و همین سختی ،باعث می شود دیرتر از مادران تنها با شرایط روحی و زندگی جدید کنار بیایند.