یک آزاده دوران دفاع مقدس گفت: حدود ۳۰ سال است که به وطن بازگشتهایم ولی هنوز حرفهای ناگفتهای است که گفته نشده است.
به گزارش صبح مشهد به نقل از رکنا، سید جلال نورانی از آزادگان هشت سال دفاع مقدس امروز در سخنرانی پیش از خطبه نماز عبادی و سیاسی جمعه در مصلای اعظم امام خمینی(ره)با تبریک دهه امامت و ولایت و فرارسیدن سالروز بازگشت اُسرا به وطن اظهار کرد: آزادی کشتی نفتکش ایران در آبهای بینالمللی اقیانوس در جبلالطارق به قدری با عظمت بود که آن را میتوان یکی دیگر از برکات انقلاب نامید.
وی با بیان اینکه بنده یکی از آزادگان هشت سال دفاع مقدس هستم و ۱۰ سال در اسارت بودم، گفت: در این روزها بود که با عنایت خداوند قفسهای دشمن را شکسته و به کشور بیاییم.
آزاده هشت سال دفاع مقدس افزود: امروز اگر من به نمایندگی از همه آزادگان پشت این تریبون ایستادهام، به خاطر این است که قرعه به نام من درآمده است.
وی با اشاره به عجایب اسارت تصریح کرد: حدودا ۳۰ سال است که به وطن بازگشتهایم ولی هنوز حرفهای ناگفتهای است که گفته نشده است.
نورانی افزود: با اینکه خاطرات گفته شده است ولی هنوز نصف خاطراتمان مانده است چراکه هر لحظه اسارت انباشتی از حرفهای ناگفته است.
آزاده هشت سال دفاع مقدس ابراز کرد: در اردوگاه ما عجایبی اتفاق افتاد که شاید خارج از باور باشد.
وی گفت: یکی از فرقهایی که بین اسرای ایران و سایر اسرای جهان بود، ناهمگنی و متفاوت بودن قشرها در هشت سال دفاع مقدس بود.
آزاده هشت سال دفاع مقدس ادامه داد: افراد با بیماری جنون را به عنوان اسیر به اردوگاه آورده بودند به طوریکه با کدام قانون آنها را اسیر گرفته بودند و بدتر اینکه آنها را بین افراد سالم نگه میداشتند.
نورانی افزود: در هیچکدام از جنگهای دنیا سابقه نداشت تا فرد مجنونی را به عنوان اسیر گرفته و تبعات منفی از بابت آن به سایر اسرا وارد کرد.
وی با بیان اینکه افراد زیادی نیز به عنوان مردم عادی اسیر گرفته بودند که نه پاسدار، نه بسیجی و نه رزمنده بودند، گفت: برای نمونه یکی از سرمایهداران خرمشهر را اسیر گرفته بودند که در اثر ناامیدی برگشت، به جنون وحشتناک دچار شد.
آزاده هشت سال دفاع مقدس ادامه داد: در اسارت قبل از خواب، شپشها را از بدن خود جدا میکردیم و میخوابیدیم.
وی با تاکید بر اینکه اُسرای ایرانی فقط در فشار دشمن نبودند بلکه دشمن بیشتر تلاش میکرد تا حالت شکنندگی ایجاد کند، افزود: یکی دیگر از عجایب دوران اسارت این بود که روزی عراقیها تصمیم گرفتند ما را به کربلا ببرند و به تبع آن به منافع خود برسند ولی ما قبول نکردیم تا اینکه یک شرط گذاشتیم چراکه نمیخواستیم از حرکات ما آنها به منفعت خود برسند.
نورانی اضافه کرد: عجیب این است که فرمانده بعثیها کتبا این شرط ما را امضاء کرد و از آن به بعد ما راهی کربلا شدیم و فرصت ۲۰ دقیقه زیارت دادند ولی آن ۲۰ دقیقه به چندین ساعت به طول انجامید و با کتک ما را بیرون کردند.
وی ادامه داد: بعد از حرم امام حسین(ع) به زیارت حضرت ابوالفضل رفتیم که باز هم ۲۰ دقیقه فرصت دادند و بعد از آن منتظر بودیم تا با کتک ما را خارج کنند ولی نیامدند و به تفسیری متوجه شدیم که بعثیها هراس از شجاعت و دلاوری حضرت عباس(ع) را دارند.
آزاده هشت سال دفاع مقدس ادامه داد: در حرم حضرت علی(ع) پذیرایی خوبی از ما کردند که سالها بود آن پذیرایی را ندیده بودیم ولی هیچکدام از آزادگان دست به آن خوراکیها نزدند.
وی خاطرنشان کرد: فرصت کم است و بنده یک دهم این عجایب را نتوانستم بگویم و امیدوارم در فرصتی این عجایب را بیان کرد.
نورانی گفت: شاید امروز حرفم به گوش برخیها برسد، از اینرو باید گفت که بهای عظیمی از طرف اسرا داده شده و از مسوولان میخواهیم رزمندگان را فراموش نکنند و تمام توان خود را برای خدمت به مردم کرده و قدردان خون شهدا باشند.