اجتماعی

گروه‌هایی که از «منشور حقوق شهروندی» بی‌بهره‌‌اند!

روایت تلخ «سایه‌»های بی‌شناسنامه در حاشیه مشهد!

کد خبر : 36536

اسما می‌گوید: اسمش را «سایه» گذاشتیم چون او هم مثل ما وجود خارجی ندارد، هست انگار نیست، روزی که بمیرد، مثل همان روزی که زاییدمش هیچ عددی در دنیا بالا پایین نمی‌شود، غیر از این است؟ و این قصه افراد مشکوک‌التابعیت و بی‌شناسنامه شهر من است.

نویسنده: معصومه مومنیان

صبح مشهد– اسمش «ایران مَلِک» است، مثل همه زن‌های بلوچ لباس سوزن دوزی پوشیده، سه دختر دارد و چهار پسر اما طبق اسناد قانونی مادر هیچکدام‌شان نیست. خودش می‌گوید: من ۹ ماه بچه‌ها را سر شکم حمل کردم و هر کدام را دو سال شیر دادم اما پسر عمویم؛ همان شوهرم را می‌گویم وقتی برای بچه‌ها شناسنامه گرفت نام زن اولش را به عنوان مادر بچه‌‌ها در شناسنامه نوشت؛ تقصیر او هم نبود من شناسنامه نداشتم الان هم ندارم.

اشکهایش را با گوشه شالش پاک می‌کند و ادامه می‌دهد: آن زمان در بلوچستان پدران ما برای دخترها خیلی مقید به گرفتن شناسنامه نبودند. امثال من زیادند خیلی از مردها هم حتی شناسنامه ندارند حالا قبول نمی‌کنند می‌گویند شما ایرانی نیستید، ما بلوچ ایرانی هستیم اما به ما می‌گویند «چَلّو».

ایران ملک گرم صحبت است و از معضلات زندگی بدون شناسنامه برایم می‌گوید که «اسما» هم به جمع ما می‌پیوندد، زنی جوان و کم سن و سال که دختری زیبا در آغوش دارد. ایران ملک، صدایش می‌زند و می‌گوید: بیا این دختر خبرنگار است شاید بتواند کاری بکند تا ما هم دیده شویم شاید خدا خواست و شناسنامه گرفتیم.

اسما همانطور که کنارمان می‌نشیند، می‌گوید: مگر ارواح هم دیده می‌شوند؟ خانم جان ما مرده‌ایم، اصلا وجود نداریم. نگاه نکن به ظاهر جان داریم، راه می‌رویم، نفس می‌کشیم، ازدواج می‌کنیم. ما بود و نبودمان در این دنیا برای هیچ‌کس فرقی نمی‌کند.

او برایم از روز مادر شدن اینطور روایت می‌کند: آن روز محمد هم مثل من، هم ناراحت بود هم خوشحال، خوشحال از اینکه پدر شده و ناراحت یا شاید نگران از آینده کودکمان که اصلا هم برایمان مبهم نبود. او هم یکی می‌شود مثل من، مثل من مادرم مثل همه زنهایی که می‌شناسم. دختری که حسرت مدرسه بر دلش خواهد ماند، دختری که بیسواد می‌ماند و برای خرج زندگی باید یا مثل من در مزرعه کار کند یا مثل خواهرانم در انبار ضایعات بین هزار کثافت.

اسم دخترش را که می‌پرسم، می‌گوید: بچه بی شناسنامه و بی سرنوشت، چه فرقی می‌کند اسمش چه باشد؟ اسمش را «سایه» گذاشتیم چون او هم مثل ما وجود خارجی ندارد، هست انگار نیست، روزی که بمیرد مثل همان روزی که زاییدمش هیچ عددی در دنیا بالا پایین نمی‌شود، غیر از این است؟ ایران ملک می‌گوید: نه والا حرف حساب.

حادثه هولناک برای سرآشپز معروف مشهد + عکس تلخ

شاید حق با آنها باشد، سایه هم دختری است که طبق یک قانون نانوشته باید بی هویت بماند، بی مدرک و سند ازدواج کند و مثل بقیه زن‌های مشکوک التابعه، درد زاییدن بچه‌هایی را به جان بخرد که سرنوشتی مثل خودش دارند.

آمار دقیقی از شهروندان مشکوک التابعه وجود ندارد اما در همه قسمت‌های حاشیه شهر مشهد آنها را می‌بینی.

«هویت» بزرگ‌ترین مشکل حاشیه شهر مشهد است

نرگس رستمی یکی از اعضای قرارگاه مردمی نورالزهرا(س) برایم توضیح می‌دهد: اکثر جمعیت کلاته برفی(از مناطق حاشیه‌ای شهر مشهد) را افراد مشکوک التابعه و بی شناسنامه که اصطلاحا «چلو» نامیده می‌شوند، تشکیل داده‌اند، گذشته از مشکلات آموزشی، این افراد در مسائل بهداشت و درمان هم مشکل جدی دارند، یعنی به خاطر بی شناسنامه بودن برای بستری و تحت عمل جراحی قرار گرفتن، به مشکل برخورد می‌کنند.

او ادامه می‌دهد:سال قبل دختربچه هشت ساله‌ای، چشمش دچار مشکل شده بود و باید تحت عمل جراحی قرار می‌گرفت، عفونت شدیدی در چشمش ایجاد شده بود تا حدی که فضای اتاق را بوی تعفن می‌گرفت، پیگیری زیادی کردیم تا بالاخره بعد از ۹ ماه که شرایط جسمی این بچه به حالت اورژانسی و حاد رسید با نامه اورژانسی بچه را تحت عمل جراحی قرار دادند. نمونه دیگر این موضوع دختر ۱۵ ساله‌ای بود که در کلاس‌های سوادآموزی مرکز ما شرکت می‌کرد و با یک سردرد بعد از سه روز فوت کرد چون به خاطر بی شناسنامه بودن و فقر و بیچارگی و نداشتن بیمه خانواده او را پیش پزشک نبرده بودند و او پس از سه روز تحمل درد، مظلومانه فوت کرد.

رستمی بزرگ‌ترین مشکل حاشیه شهر مشهد را بحث هویت می‌داند و می‌گوید: نداشتن شناسنامه به خصوص در مورد زنان که اکثرا به خاطر فقر و بهداشت پایین بیمار هستند، گره کوری است که با آن مواجهیم، اکثرا نیاز به پیگیری‌های درمانی دارند که اگر کار به جاهای باریک مانند عمل جراحی بکشد امکانش وجود ندارد.

بازیگری که به حرمسرای ناصرالدین شاه رفت!+ عکس

پرونده‌های احراز هویت پشت سد آزمایشات ژنتیک

مسئول قرارگاه نورالزهرا(س) که چندین سال است به عنوان یک فعال اجتماعی و نیروی بسیجی در مناطق حاشیه شهر مشهد فعال است، نیز معتقد است اگر بخواهیم حاشیه شهر مشهد به معنی واقعی کلمه سر و سامان پیدا کند باید موضوع شناسنامه افراد مشکوک التابعه حل شود این موضوع چیزی نیست که توسط گروه‌های جهای حل و فصل شود، کمک گروه‌های جهادی تسکینی است، ما نهایتا می‌توانیم با اهدای بسته‌های معیشتی به لحاظ اقتصادی کمک این افراد کنیم یا با یک سری از آموزش‌ها آنها را به لحاظ تربیتی و فرهنگ رشد دهیم که در آینده تبدیل به شهروندان بهتری شوند، اما حل مساله هویت جزو تصمیماتی است که باید در سطح ملی گرفته شود و نیازمند مصوبه قانونی در این مورد است.

طبق صحبتهای بتول عابدی، تعداد زیادی از پرونده‌های احراز هویت افراد فاقد شناسنامه در مرحله آزمایشات ژنتیک متوقف شده چرا که برای اثبات ایرانی بودن لازم است یکی از اقوام پدری مانند پدربزرگ، عمو یا پسرعمو که شناسنامه ایرانی دارد، مورد آزمایشات ژنتیکی قرار گیرد، در صورتی که مشخص شود «دی ان ای» این دو نفر شبیه هم است به فرد مجهول التابعه، شناسنامه ایرانی می‌دهند اما از یک سو هزینه آزمایشات و از سوی دیگر نداشتن فامیل پدری دارای شناسنامه یا راضی نشدن آنها به این کار در مورد بعضی افراد، مواردی است که پرونده‌ها را متوقف کرده است.

بیشتر بخوانید:

راه اندازی سایت همسریابی برای پوشش کارهای منافی

مژده برای معتادان به نوشابه/ لیوان ترک نوشابه رسید!

۶ نوشیدنی‌ که به اندازه آب سالم هستند!

سایه بودن درد دارد

کافی است چشمهایت را روی هم بگذاری و برای چند دقیقه خودت را مثل آنها تصور کنی، فردی که نه ایران او را به عنوان شهروند ایرانی می‌شناسد نه کشورهای همسایه، بدون شناسنامه و مدارک هویتی باید به دنیا بیایی، زندگی کنی، از تحصیل و آموزش پرورش محروم شوی، برای سیر کردن شکم خودت و خانواده‌ای که آنها هم به خاطر نداشتن هویت و شناسنامه با فقر و بیچارگی دست و پنجه نرم می‌کنند یا در مزرعه کار کنی یا انبارهای ضایعات و تفکیک زباله؛ بدون مدرک و سند ازدواج کنی و این تسلسل دردناک تا اخر عمرت ادامه پیدا کند؛ وقتی هم مردی حتی جنازه‌ات به قبرستان رسمی شهر راهی ندارد چون تو شناسنامه و مدارک هویتی نداری؛ «سایه‌» بودن درد دارد انقدر که چند لحظه تصورش هم دلت را به درد می‌آورد و چشمهایت را بارانی می‌کند.

این دغدغه و بغض سنگینی که در سینه‌ام جا خوش کرده، پایم را به دفتر، نائب رییس مجلس شورای اسلامی می‌کشاند.

شناسنامه داشتن جزو حقوق اولیه یک انسان است

امیر حسین قاضی زاده هاشمی با بیان اینکه پایه و سنگ بنای تمام تعاملات فرد با جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند داشتن مدارک متقن و قانونی هویتی است، می‌گوید: تحصیل، مالکیت، ازدواج، استخدام و همه این امور منوط به این است که هویت شخص از طرف قانون و حاکمیت به رسمیت شناخته شده باشد در غیر این صورت فرد زندگی می‌کند اما به حال خود رها شده و از حقوق اجتماعی محروم است.
قاضی زاده
نماینده مردم مشهد و کلات در مجلس شورای اسلامی ادامه می‌دهد: متاسفانه عده‌ای معتقدند این انسان‌ها بالذات خلافکارند! مگر خداوند در خلقت دو نوع انسان خلق کرده است؟ این تفکر عمیق و آسیب زایی است که در بدنه تصمیم‌گیری وجود دارد.

او معتقد است هر شهروندی که در خاک ایران زندگی می‎کند و نسل اول مهاجر نیست باید شناسنامه ایرانی بگیرد چرا که این یک اصل پذیرفته شده در همه دنیا است.

قاضی زاده هاشمی ادامه می‌دهد: در کشورهای اروپایی با آن حساسیت‌های نژادی خاصی که بعضا وجود دارد به بچه‌ای که در خاکشان متولد شود شناسنامه آن کشور را می‌دهند، این جزو حقوق ابتدایی یک انسان است.

نایب رییس مجلس شورای اسلامی به تلاشی که برای رفع این مشکل انجام داده اشاره می‌کند و می‌گوید: برای ساماندهی وضعیت اتباع و افراد مشکوک التابعه که در مشهد هم جمعیت زیادی دارند، ۶ سال قبل طرحی نوشتم که به تایید مقام معظم رهبری هم رسید اما در عمل جز یک بند آن اجرا نشد. در آن طرح سه پیشنهاد ارائه شده بود یکی در رابطه با اعطای شناسنامه به فرزندان اتباعی که مادر ایرانی دارند، این تبدیل به قانون شد؛ بند دیگر درباره نسل اول مهاجرین که دراز مدت در ایران زندگی کردند و سوم درباره نسل دوم به بعد مهاجرین بود.

قاضی زاده هاشمی تصریح می‌کند: به عبارت بهتر در آن طرح، برای اعطای شناسنامه ایرانی غیر از خون، خاک را نیز به رسمیت شناخته بودیم. قبل از تصویب آن قانون حتی بحث اعطای هویت ایرانی بر اساس خون هم ناقص بود و فقط در صورتی که پدر، ایرانی بود به فرزندش هویت ایرانی داده می‌شد که ما با پیشنهادی که داشتیم و پیگیری‌هایی که کردیم اعطای هویت بر اساس خون را به فرزندانی که مادرشان هم ایرانی است تبدیل به قانون کردیم.

وی اظهار می‌کند: همچنین برای مردانی که همسر ایرانی دارند و صاحب فرزند شوند اقامتهای بلند مدت مصوب کردیم که البته این اقامتها حالت شهروندی ندارد و برای انها حقوقی مثل انتصابهای دولتی و استخدام ایجاد نمی‎کند.

نایب رییس مجلس شورای اسلامی ادامه می‎دهد: در همان ایام که من ان طرح سه پیشنهادی را ارائه دادم آیت الله علم الهدی نیز چند پیشنهاد برای ساماندهی افراد مشکوک التابعه داشتند که در کل حدود ۵ یا ۶ پیشنهاد شده بود و مقام معظم رهبری روی همه انها دستور اقدام دادند اما وزارت کشور پایه‌های عملی آن را فراهم نکرد.

طبق قانون مدنی هر فردی در ایران به دنیا بیاید ایرانی است

قاضی زاده هاشمی خاطرنشان می‌کند: طبق ماده ۹۷۶ قانون مدنی، نسل‌های دوم به بعد که در خاک ایران به دنیا بیایند هم باید ایرانی شمرده شوند، این ماده ۴ روش احراز هویت برای شهروندان ایرانی دارد و طبق آن اگر کسی در ایران به دنیا بیاید ایرانی محسوب میشود.

او توضیح میدهد: یکی از این چهار طریق احراز هویت، تولد در خاک ایران است ما نظرمان بر احیای اجرای این ماده ۹۷۶ است. این نیازی به وضع قانون جدید ندارد و در واقع ما یک اختلاف نظری حقوقی با دولت داریم که معتقدیم این قانون باید اجرا شود. از طرفی دیگر قانون مهاجرت هم نیاز به جمع بندی دارد.

طبق توضیحات نماینده مردم مشهد و کلات در مجلس شورای اسلامی، قانون مهاجرت بر اساس قانون مدنی است اما برخی از بندهای قانون مدنی را به علت قدیم بودن منسوخ اعلام کرده اند این در حالی است که در عمده کشورهای دنیا قانونی که برای مهاجرین دارند این است که اگر کسی در خاکشان متولد شود می‌تواند شناسنامه آن کشور را داشته باشد.

«چلوها» از دهه ۴۰ در ایران ساکن شده‌‌اند
مشهد
قاضی زاده هاشمی می‌گوید: این باید تبدیل به یک مطالبه اجتماعی شود تا موضوع حل شود چون یک مقاومت جدی در بین بعضی مسئولین نسبت به قضیه تعیین تکلیف افراد مشکوک التابعه وجود دارد و بهانه هم این است که «چَلّوها» هندی الاصل هستند و به دلایلی نباید هویت ایرانی داشته باشند در حالی که اولا این افراد از دهه ۴۰ در خاک ایران ساکن شده‌اند و قانونا باید شناسنامه ایرانی بگیرند و ثانیا ما غیر از چلوها، گروه‌های بی شناسنامه و مشکوک التابعه دیگری مانند لگزایی‌ها، خاوری‌ها و فیوج‌ها هم در مشهد داریم.

او در ادامه می‌گوید: «کدشِشی‌ها»، خاوری‌های رانده شده از عراق هستند که اداره اتباع ما نظرش این است که این افراد افغانستانی هستند در حالی که با عنوان ایرانی از عراق رانده شده‌اند،لگزایی‌ها ایلی هستند که در زمان رژیم شاه، اسدلله علم آنها را به خراسان جنوبی کوچاند. آنها قبایل کوچ‌رو هستند که در هیچ کجای دنیا اصلیت و وطن مشخصی ندارند، از دهه ۴۰ وارد خاک ایران شدند و در بیرجند سکنی گزیدند و بعد از آن عده ای به سمت مشهد آمدند و عده‌ای دیگر تا استان گلستان رفتند. فیوج‌ها هم از همین قبایل کوچ‌رو هستند و وطن مشخصی ندارند اما سال‌های زیادی است که در ایران ساکن شده‌اند، اداره اتباع اصرار دارد این افراد افغانستانی هستند ولی خودشان این موضوع را قبول ندارند چون افغانستان هم حاضر نیست به این افراد هویت و پاسپورت بدهد و انها را به عنوان افغانستانی قبول ندارد.

در حقوق بین الملل «بی تابعیتی» جرم است

نایب رییس مجلس شورای اسلامی عنوان می‌کند: در حقوق بین الملل بی تابعیتی جرم است و اصلا قابل قبول نیست در کشوری افرادی وجود داشته باشند که تابعیت نداشته باشند. حضور افرادی که فاقد شناسنامه هستند برای شهروندان هم تبعاتی دارد اول از همه امنیت مردم تهدید میشود چرا که این افراد آموزش نمی‌بینند، شغل درستی ندارند و قابل شناسایی نیستند و همه اینها حاصل بی شناسنامه بودن است. چرخه فقر و فساد و بزه در بین این افراد برقرار است چون ما اینها را از کودکی به خاطر بی شناسنامه بودن از آموزش محروم کرده‌ایم و حقوق و خدمات اجتماعی ندارند.

ما در ایران قانون مهاجرت نداریم

قاضی زاده هاشمی در پاسخ به این سوال که راهکار چیست؟، می‌گوید: ما در مجلس تلاش کردیم و قانون شناسامه فرزندان مادران ایرانی را به یک جایی رساندیم اما هنوز گروه‌های زیادی هستند که باید تعیین تکلیف شوند و همینطور که اشاره کردم لازمه‌اش این است که قانون مدنی را اجرا و قانون مهاجرت را تدوین کنیم؛ ما در ایران قانون مهاجرت نداریم یعنی کسی که می‌خواهد به ایران مهاجرت کند باید تکلیفش روشن باشد و بداند چگونه باید مهاجرت کند و چطور می‌تواند تابعیت ایرانی بگیرد.

دولت باید برای تعیین تکلیف افراد مشکوک التابعه لایحه بدهد

او می‌گوید: اگر هم بخواهیم شهروند دوگانه تعریف کنیم همین هم نیازمند قانون است. اگر بخواهیم این افراد را به شکل شهروند درجه ۲ تعریف کنیم باید کار و شغل و خدمات اجتماعی به این افراد بدهیم اما اجازه استخدام دولتی ندهیم. این کارها چون بار مالی دارد باید دولت لایحه بدهد. به بیان دیگر، اعطای حقوق شهروندی به این افراد یک وظایفی برای دولت ایجاد می‌کند که بار مالی دارد و این نیاز به مسئولینی در بدنه دولت دارد که عمق مشکل را درک کنند و نسبت به ان دغدغه داشته باشند. دولت وقتی بحث جامعه مدنی و حقوق شهروندی را مطرح می‌کند این افراد هم شهروند این کشور هستند و در این جغرافیا زندگی می‌کنند، این افراد مسلمان هستند و کنار ما زندگی می‌کنند، دولت باید این افراد را تعیین تکلیف کند.

منبع: فارس

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫۱۰ نظرها

  1. اخخخخخخخیییی چقدر گناه دارن???اگر خودمون هم بی شناسنامه بودیم این بلا ها سرمون میومد خدارا هزار مرتبه شکر که شناسنامه داریم⁦??⁩⁦??⁩⁦??⁩

  2. تورا به تمام مقدسات کاری برای اینها بکنید یعنی چی که دولت ها به این بنده های خدا شناسنامه نمیدن. ما کشور ثروتمندی هستیم و اینها هم می‌توانند درخدمت این نظام کار و زندگی کنند در میان اینها کسانی هستند که استعداد دارن مثل بقیه مردم. چرا وقتی مقام معظم رهبری دستوری رو صادر می‌کنند دولت سنگ اندازی میکنه؟ آیا این خیانت نیست؟ خود دولت بهتر میدونه هرجور با اینها میخواد میتونه کار کنه. و حتی میتونن شناسنامه ایی به اینها بدهند مثلن با کد باشه که فقط برای مشاغل حساس ممنوع باشند. و بتوانند از امکانات آموزش و فرهنگی و مزایای دیگر انسانهای عادی برخوردار باشند. خواهشن در حد توان پیگیر این موضوع باشین انشاءالله به جایی برسه…

    1. با سلام نظر و دیدگاه وزارت کشورو اداره اتباع خراسان رضوی مربوط به اصالت قومی ایرانیان رانده شده از عراق موسوم به خاوری های کد شش این است که چون نژاد و چهره ی این افراد به طایفه بزرگ خاوریهای مشهد نزدیک است،این گروه میتواند افغانستانی باشد و دلیل دیگرشان نزدیکی استان خراسان به افغانستان است که بارها از زبان خود مسؤلین اداره اتباع شنیده شده،وثانیا اگر اراده ای برای حل این معضل اجتماعی واقعا وجود داشته باشد برگذاری جلسات بین تمام مسؤلین زیربط و حدالامکان حضورفردی به عنوان یکی از اعضای هرگروه که مورد تایید ان گروه باشد ،ثالثابیرون امدن معضلهای اجتماعی از حالت امنیتی به حالت عادی زیرا در این صورت دست برخی ازمسؤلیندلسوز و کارامد برای ورود به حل این مشکل اجتماعی باز خواهد شد

  3. اصولا بعد از دولت دهم همه طرح های عام المنفعه متوقف شد ،و مردم هزینه آن را پرداخت کردند وقتی کشور حزبی اداره شود آن هم احزاب نا پاسخگو وضعیت همیشه بغرنج باقی میماند

  4. من و بچه‌هام (۱ پسر، ۱ دختر) و همه‌ی خواهر برادرهایم، و خیلی از اقوام ما، متولد ایران هستیم
    باوجود اینکه خیلی ازما متولد ایرانیم وحتی نسل بعدی مون (بچه‌ها مون) و حتی یک بارهم برای سفربه افغانستان نرفتیم، محروم از شناسنامه ایرانی هستیم
    مطمئناً نسل های بعدی و بعدی ماهم در ایران متولد خواهندشد، اما بازهم فاقد شناسنامه، واقعاً درسته در شرایطی که دچار مشکل کمبود جمعیت هستیم، ما و فرزندان ماکه متولد ایرانیم به رسمیت شمرده نشیم
    ما واقعاً از هر نظر ایرانی هستیم، جز از نظر قانونی و شناسنامه‌ای
    از نظر فرهنگی و حتی شکل ظاهری هیچ فرقی با ایرانیان نداریم
    اصلیت ما برمیگرده به هرات افغانستان که این شهر در سال‌های دور جزو خاک ایران بوده
    واقعاً ما ایرانی هستیم واقعاً…….

    1. هرجا دلت ارام گرفت وطن توست هرجا دلت برای تپید هرجاکه غصه خوب وبدش راخوردی پس بایدسهیم باشی در همه چیز کشورت بخصوص اصالت و ریشه و نامو نشانت

  5. ما هم همینطور
    پدر و مادر و خودمون و بچه هامونم ایران بودییم ولی شناسنامه نداریم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

شش − سه =

دکمه بازگشت به بالا
بستن