نویسنده : دکتر محمد ضیایی – استاد دانشگاه علامه طباطبایی
ارتقای روابط فرهنگی را باید مهمترین هدف «گردشگری» قلمداد کرد، این رویکرد، نگاه به این صنعت را نیز دستخوش تغییر میکند. خطه خراسان و شهر مشهد، دارای شاخصههای متنوعی هستند که بالطبع انواع مختلف گردشگری را در آنها شکل میدهد. البته این اشکال مختلف، متاثر از ظرفیت بالای گردشگری زیارت در شهر مشهد هستند اما هر کدام، این توان را ایجاد میکنند تا با سرمایهگذاری مناسب و برنامهریزی جامع، به فرصتی برای ارتقای خدمات به گردشگران و به تبع آن رشد اقتصادی منطقه بدل شوند.
طی سالهای گذشته هربار به موضوع نفحات گردشگری زیارت برای اقتصاد شهر مشهد میرسیدیم، با این دوگانگی و سوال مواجه میشدیم که؛ این اقتصاد زیارت است یا اقتصاد تجارت؟ شاید از همین حیث است که به رغم داشتن ظرفیتها و قدمت این بحث، کمتر مقوله اقتصاد زیارت در چارچوب پژوهشهایی کاربردی مورد توجه و بررسی قرار گرفته است که اگر چنین بود، امروز میشد بسیاری از برنامههای توسعهای شهر مشهد را با استناد به این تحقیقات کلید زد.حقیقت آن است که اگر ظرفیتهای اقتصادی این بخش، علاوه بر رونق در بخش مالی و تجاری، مشاغل متعددی را نیز شکل میدهد، پس باید پذیرفت که به برکت وجود بارگاه ملکوتی حضرت رضا(ع)، فرصتهای فراوانی برای این شهر شکل گرفته است که اگر غنیمت دانسته و مدیریت شود، علاوه بر منافعی که برای مجاوران دارد، به تکمیل نیازهای زیرساختی و روساختی برای زائران منجر خواهد شد و عملا انتفاع و رضایت زائر که غایتِ میزبانی است، فراهم میشود.
نکته دیگری که در این بخش مطرح است، ظرفیتهای تجاری در حال توسعه است؛ رشد بازارها و فضاهای گردشگری در سالهای گذشته حکایت از آن دارد که نیازی برای زائر وجود داشته تا بعد از زیارت، به سیاحت نیز بپردازد و از پی یک تقاضا، عرضهای هم شکل گرفته است. البته نقطه مثبت این اتفاق آن است که تمرکز این اماکن تجاری و گردشگری، از محدوده اطراف حرم خارج شده و به سایر نقاط شهر و حتی بیرون از آن تسری یافته است که این مسئله توسعه متوازن را در پی خواهد داشت و به مدیریت شهری برای ارتقای محیط شهر کمک خواهد کرد.
اما مقوله دیگری که در این حوزه نگرانی فعالان گردشگری را به همراه داشته، بازار سوغات است که به رغم گردش بالای مالی آن، به واسطه وجود کالاهای خارجی به جای تولیدات داخلی، سود نهایی را روانه جیب تجار خارجی میکند. حقیقت آن است که این بحث، یک مسئله ملی است؛ یعنی در اصفهان و دیگر شهرهای گردشگری کشورمان نیز بازار سوغات در اختیار کالاهای خارجی است.
بخشی از این بحث متوجه عدم حمایتهای دولتی، ورود کالای قاچاق یا تعرفههای وارداتی نامناسب است اما قسمتی از آن نیز متوجه کیفیت کالای تولیدی و قیمت تمامشده آن برای مشتری است. اینجاست که یک اثر سنتی از ترکیه یا کالای مشابه پاکستان، هند و چین، بر اجناس ایرانی پیشی میگیرد.
رفع این معضل کار یک روزه نخواهد بود و نیازمند همگرایی بخش دولتی و خصوصی به ویژه تولیدکنندگان این محصولات است تا اعتماد خریداران را به خود جلب کنند.اما اگر بخواهیم از منظر پیشنهادها و راهکارها، این بحث را جمعبندی کنیم، باید چند مقوله را مورد توجه قرار دهیم، اول اینکه مشهد؛ مقصدی چند منظوره است و باید تمام فرصتهای موجود در آن فعال و مدیریت شود تا آنچه برازنده این شهر است، اتفاق بیفتد. دیگر آنکه مسئولان و متولیان امر باید مقوله اقتصاد و گردشگری را سیستمی دیده و با همین رویکرد هم برای آن برنامهریزی کنند. یعنی توسعه مشهد و حل مشکلات آن را وظیفه یک نهاد نظیر آستان قدس، شهرداری و… ندانند بلکه برای همه نهادها و دستگاههای درگیر نقشی تعریف نمایند.
چرا که اگر همه مولفهها همسو عمل نکنند، رضایت گردشگر حاصل نخواهد شد.اگر چنین نشود؛ میتوان پیشبینی کرد که سود بخش گردشگری زیارت، به مثابه آنچه در حال حاضر شاهدیم، روانه جیب افراد دیگر خواهد شد.