ماه شور انگیز شعبان گام به گام به نیمه می رسد، بوی ریحان و عطر بهشت فضای ایران را مالامال کرده است. کشور یکپارچه چراغان است و عاشقان یوسف فاطمه (س) در هر کوی و برزن به عشق مهدی (عج) در تلاشند.
سال ها از پس هم می گذرد و هر سال نیمه شعبان تازه ای از راه می رسد و ما که شیعه هستیم مشتاقانه کوشش می کنیم، ثابت شود منتظر ظهور هستیم و دعا می کنیم نوبت فرج برسد و در رکاب حضرتش، منادی عدالت در جهان باشیم.
بعضی از ما، قنوتمان ظهور آقاست و جمعه ها را می شماریم و عصر حزن انگیز هر جمعه را به فردایی دیگر گره می زنیم تا شاید این جمعه بیاید.
خیلی ها پا را فراتر می گذارند و ردای تقوا می پوشند و معتکف خانه خدا می شوند و هزار التماس که یا الله آن فریادرس را برسان که دنیا منتظر عدالت است و عدالت منتظر مهدی (عج) و ناله سر می دهیم که مولای من کی می آید تا جان در رکابش دهم و سربازش باشم.
آنچه از شور و هیجان مهدوی در ایران وجود دارد، قطعا تجلی شعور میلیون ها مرد و زن ارادتمندی است که نسل بعد از نسل نامه حجت ابن الحسن را شنیده اند و مویشان را در راه دیدار جمالش سپید کرده اند و سر به تیره تراب گذاشته اند و پرچم عشق را به وارث و فرزند خود سپرده اند که تلاش کند تا در مسیر صالحان تاریخ قرار گیرد و سرباز آقا شود. اما در موخره این آمال نیکو و جان بخش، حقیقتی وجود دارد که اهل اندیشه به آن مقدمات ظهور می گویند.
اگر قرار است، امام دوازدهم شیعیان برای استقرار عدالت، شمشیر بر سر افراد دور از عدالت بکوبد، اگر قرار است برای استقرار حکومت صالحان، مردانی از جنس صداقت و پاکی و وفاداری و جانبازی و ایثار داشته باشد، ما در کجای این واقعه ایستاده ایم.
آیا روش و منش شهروندان در راستای فرهنگ مهدوی است. آیا دولت ما و دلتمردان ما که امنای قوم هستند در مسیر سیره اباصالح امام المهدی روحی فداک حرکت می کنند.
پاسخ به این پرسش را باید در قاب شیوه های گفتمان و حکومتداری زعمای قوم به نظاره نشست. امام زمان یک شخصیت استکبار ستیز است و برای اقامه عدل ظهور می کند، آیا ما با مجسمه های استکبار که در قامت ساکنان کاخ سفید و پنتاگون خودنمایی می کنند، رفتاری توام با خشم داریم، آیا ما سفیانی زمان را که نه در هیبت یک شخص که یک جریان به نام غرب در حال تحمیل دیدگاه های ضد دین است، تکریم می کنیم و او را کدخدا می دانیم یا خاک بر چشمانش می پاشیم و او را تحقیر می کنیم.
آیا دجال های زمان را که در چهره حاکم عربستان و بحرین و دیگر ارکان ارتجاع عرب رخ می نمایند را به تمسخر می گیریم یا سعی در انعطاف و نرم کردن دل آنها داریم.
مرعوب شدن در برابر کسانی که در کاخ شیشه ای و خانه عنکبوت زندگی می کنند تا چه حد به مرام مهدوی و صاحب الزمانی بودن نزدیک است.
آیا نهیب بنیان کن حضرت آقا در مورد توهین به ابدان شهدای حج را نشنیدید و تغییر موضع مستاجران کاخ ریاض را ندیدید. در مقابل سلمان که به اعتراف منابع موثق فاقد اراده کافی است، دولتمردان ما چه می کنند.
اوضاع طوری شده است که عمر البشیرها حاکم خود خوانده و کودتایی سودان که به دلیل ناتوانی قادر به حفظ یکپارچگی کشورش نبود و همیشه برای تعظیم و گدایی به تهران می آمد هم برای دولتمردان ما به حریفی چغر تبدیل می شود.
شرایط به گونه ای است در حوزه سیاست خارجی رقم خورده است که رئیس پلیس دبی! وزیر خارجه مخنث عربستان هر وقت قصد حضور رسانه ای دارند، ایران را هدف می گیرند.
خدشه دار شدن عزت یک ملت چقدر با حقایق و شرایط یک منتظر واقعی فاصله دارد. حال بماند که با وجود این همه مصلحت اندیشی و تساهل و تسامح چیزی هم نصیب نشده است.
در داخل چه کرده ایم، آیا رکود بیش از ۶۰ درصد صنایع، بیکاری رو به تزاید، سرعت خط فقر، افزایش نرخ طلاق، جابجا شدن آمارهای سرقت ناشی از فقر و نداری، تفاوت فاحش حقوق مدیران و نیروی کار، اصرار بر سیر صعودی نرخ خدمات مثل آب و برق و گاز، دور کردن جوانان از وام ازدواج، سخت کردن کردن استخدام و سایر موارد نشانه ای از گام برداشتن بسوی عدالت است و می توان در ایجاد این شرایط نقش داشت و مدعی انتظار بود.
باور کنیم که منتظر بودن شرایط و قواعد دارد و منحنی این نمودار از خواص به سوی عوام کشیده می شود.
شرایط دهه ۶۰ و روزهای جنگ و سربندهای یا مهدی (عج) را بیاد آورید. لحظه های شهادت جوانی را که در دقائق پایانی رو به کربلا دراز می کشید و با نام و یاد مهدی (عج) جان به جان آفرین تسلیم می کرد را دوباره از بایگانی ذهن بیرون بکشید.
سوم خرداد را بیاد آورید و آن حرف تاریخی امام را که خرمشهر را خدا آزاد کرد و اندیشه کنید آیا خدا بدون لوازم و مقدمه، نصرت می دهد.
بی تردید کشور برای استقبال از قدوم مبار
ک امام زمان (ع) باید زیرساخت های معنوی را فراهم کند، حرکت بر محور عزت، سرمایه گذاری در جهت حفظ قدرت در برابر زورگویان و زیاده خواهان، حفظ روحیه انقلابی و ظلم ستیزی و توجه به مردم با نگاه عدالت پندار می تواند ما را چند پله به این حقیقت نزدیکتر کند.
یادمان باشد در مولودی ها و جشن میلاد آقا و مولایمان، مثل حضرت منتقم (ع) انتقام از زورگویان را هم در شادی ها یادمان باشد و شکستن شاخ حاکمان زر و زور و تزویر تا خدا عنایت کند و آن رخ نیکوی سراسر رحمت بیاید و دررکابش باشیم.
انشالله
محمد ابراهیمی
سازمان بسیج رسانه خراسان رضوی