یادداشت روز

دوست داشتن به سبک آمریکایی

کد خبر : 1233
نویسنده : دکترعلیرضارضاخواه

 

درحالی که ریاض و واشنگتن یکی از بدترین دوران روابط فی مابین را تجربه می کنند باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا اواخر هفته گذشته برای دیدار با سران سعودی و همچنین شرکت در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس وارد ریاض شد.  مراسم استقبال رسمی از باراک اوباما فضای سرد حاکم بر روابط دو کشور را به خوبی آشکار می کند. ملک سلمان بر خلاف سنت معمول در ارتباط با دیگر روسای جمهور آمریکا از حضور در فرودگاه برای استقبال از اوباما خودداری کرد. او در عین حال برای خوشامدگویی به سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در فرودگاه ریاض حاضر شد تا دلسردی خود از رئیس جمهور آمریکا را آشکارتر کند. جالب تر آن که  پادشاه عربستان  ازجورج بوش، رییس جمهور آمریکا در جریان آخرین سفرش به عنوان رییس جمهور به عربستان از وی در فرودگاه استقبال کرد.
بی جهت نیست که بسیاری از تحلیل گران معتقدند  سفر اوباما، به عربستان می‌تواند آخرین و احتمالا بیهوده ترین سفر او در مقام رییس جمهور باشد. مسئله فقط ناخشنودی عربستان از طرحی که امکان شکایت حقوقی از ریاض بر سر حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ را فراهم می کند، نیست. این روزها ریاض و واشنگتن به هر مسئله‌ای نگاه می‌کنند، چشم اندازی متفاوت و منافعی متضاد را می‌بینند. اختلافاتی که بیش از روند سیاست های واگرایانه دو کشور در سال های اخیر ناشی از ماهیت متعارض دو نظام سیاسی می باشد. در اتحاد میان یک دموکراسی لیبرال که داعیه رهبری جهان مدرن را دارد و یک دیکتاتوری قبیله ای باز مانده از عصر پیشامدرن همواره عدم تجانس وجود داشته است. با این حال همواره دو گانه نفت و امنیت باعث استحکام رابطه میان ریاض و واشنگتن بوده است. اتحاد آمریکا و عربستان به سال ۱۹۴۳ و دیدار شاهزاده فیصل و خالد از واشنگتن به دعوت فرانکلین روزولت باز می گردد. دو شاهزاده پذیرفتند که در ازای کمک های امنیتی آمریکا، موقعیت برتر شرکت های نفتی آمریکایی را در صنعت نفت و گاز عربستان حفظ کنند، بعدها در دوران جنگ سرد، انزجار هر دو کشور نسبت به اتحاد جماهیر شوروی و در دوره پس از جنگ سرد، ذخایر عظیم نفتی سعودی‌ها و نیاز به برخورد با صدام حسین به تداوم این رابطه و انحراف توجه‌ها از تناقضات اساسی میان دو کشور کمک کرد. با این حال تراژدی یازدهم سپتامبر و فاش شدن این که ۱۵ نفر از ۱۹ هواپیماربا از عربستان سعودی آمده بودند، باعث شد که روابط دو کشور دچار دست انداز شود. اما تجدید تمرکز واشنگتن بر عراق در حالی که شورش های طولانی و بازسازی عراق پس از صدام آمریکا را گرفتار کرده بود بار دیگر اختلافات ریاض و واشنگتن را به فراموشی سپرد.
قاعده نفت در برابر امنیت با به قدرت رسیدن باراک اوباما دچار بحران شد. تغییر ثقل استراتژیک از خاورمیانه به خاور دور و پی گیری سیاست عدم مداخله در خاورمیانه از یک سو و تغییر در بازار انرژی و کاهش وابستگی آمریکا به نفت سعودی ها از سوی دیگر اتحادی که بر پایه هایی لرزان بنا شده بود را متزلزل ساخت.
با وقوع اعتراضات عربی بار دیگر اوضاع وخیم شد. ریاض از واشنگتن انتظار داشت که تمام قد به حمایت از متحد دیرینه خود یعنی حسنی مبارک بپردازد. دموکراسی در مصر به مراتب از دموکراسی در عراق برای ریاض بدتر بود. اگر مصر می توانست الگویی شبه دموکراتیک را تجربه کند، چرا عربستان نتواند؟ این موضوع چالشی علیه ماهیت پادشاهی های حوزه خلیج فارس بود. اصلاحات سیاسی و شکل گیری دموکراسی در بحرین نیز چالش دیگری در پیش پای مقامات عربستانی بود. ریاض و ابوظبی نیروهای خود را به بحرین فرستادند تا با سرکوب خونین مردم مانع از پیشروی تحولات سیاسی در این کشور با ترکیب جمعیتی عمدتا شیعه شوند. پس از آن نوبت به مصر رسید. عربستان به خوبی السیسی را از زمانی که در ارتش بود می شناخت و در کوتاه ترین زمان ممکن از کودتای آن حمایت کرد. بدین ترتیب ریاض تلاش کرد جدایی از واشنگتن را تمرین کند. اما نتیجه این تلاش گسترش نا امنی و بی ثباتی در منطقه بود. سعودی ها که ابزاری غیر از وهابیت تکفیری برای عرض اندام در خاورمیانه نداشتند به تولید و تکثیر گروه های تروریستی همچون داعش، النصره، احرار الشام و… پرداختند. اتفاقی که خیلی زود دامن متحدان غربی ریاض را در پاریس و بروکسل گرفت. حالا واشنگتن برای امنیت خودش هم که شده تلاش می کند دوباره به منطقه بازگشته و کنترل دربار سعود را در اختیار بگیرد. نیوزویک در رابطه با الگوی جدید تعامل میان ریاض و واشنگتن می نویسد: ” خیلی سخت است که سعودی ها را دوست داشته باشیم. عربستان یک کشور دیکتاتوری است. شاهزاده هایش رفتارهای ناشایستی دارند. دیپلمات های سعودی در خیابان های پایتخت های خارجی بی هیچ توجهی به امنیت عابران و گاهی حتی در حال مستی رانندگی می کنند…با این حال باید یاد بگیریم سعودی های غیردلچسب را دوست داشته باشیم”زیرا رها کردن ریاض به حال خود به تقویت تروریسم و بی ثباتی بین المللی می انجامد.

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

16 − پنج =

دکمه بازگشت به بالا
بستن