مقدمه مدیر مسئول: یادداشت ذیل با عنوان الزامات پایتخت فرهنگی جهان اسلام، نوروز ۱۳۹۱ و همزمان با انتخاب و معرفی مشهد به عنوان پایتخت فرهنگ اسلامی برای سال ۲۰۱۷ میلادی، توسط سید جلال فیاضی فعال رسانه و عضو فعلی شورای اسلامی شهر مشهد نگاشته شده است، که به خوبی دغدغه نویسنده و نگاه برگرفته از تجارب بی شمار وی را در خصوص رویه فرصت سوزی برخی مسئولین در زمان حال و بعد نمایان می سازد.
پایگاه خبری صبح مشهد به مناسبت آغاز سال نو میلادی ۲۰۱۷ و معرفی مشهد به عنوان پایتخت فرهنگ اسلامی باز نشر این یادداشت را با اندکی تغییر، جهت استحضار خوانندگان به مسئولین عزیز هدیه می نماید!
الزامات پایتخت فرهنگی جهان اسلام
نویسنده : سید جلال فیاضی
سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی کشورهای اسلامی (آیسسکو) وابسته به سازمان کنفرانس اسلامی، مشهد مقدس را در سال ۲۰۱۷ به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام اعلام کرده است.
چنین نامگذاریهایی اگرچه اقدامی نمادین برای جلب توجه جهان اسلام به شهرهای نامدار اسلامی است اما میتواند فرصت مغتنمی برای مسئولان ملی ومنطقه ای به شمار آید تا با ارزیابی توانمندیهاومشکلات پایتخت معنوی ایران، طی ۵سال آینده با تدبیر و برنامهریزی مشهد را به طراز پایتخت فرهنگی جهان اسلام ارتقا دهند.
واقعیت آن است که مشهد اگرچه کانون توجه عاشقان و زائران رضوی است و همه ساله بیش از ۲۵میلیون زائر برای زیارت به این شهر بهشتی مشرف میشوند، اما آنگونه که شایسته چنین جایگاهی است توسعه نیافته و نه تنها از زیرساختها و امکانات شایسته پایتخت معنوی ایران برخوردار نیست، بلکه از مشکلات و معضلات دیرینه و مزمن رنج میبرد.
شاید یکی از آشکارترین مشکلات شهر مشهد، معضل بافت فرسوده پیرامون حرم مطهر باشد که تمامی زائران ۲۵میلیونی بایستی از همین بافت عبور کنند و به آستان شریف رضوی مشرف شوند، من همیشه از بافت پیرامون حرم مطهر به عنوان «پیشانی کارآمدی نظام »یاد کردهام ،اما دریغ و صد دریغ که هرگز به آن از این منظر نگریسته نشده است و این باعث گردیده که در طی ۱۶سال از آغاز طرح بهسازی و نوسازی بافت پیرامون حرم مطهر در خوش بینانهترین برآوردها شاهد رشد کمتر از ۳۵درصدی این پروژه باشیم؛ یعنی حدود ۲درصد در سال! چنین روندی چشمانداز تکمیل این پروژه را برای حدود ۳۵سال دیگر ترسیم میکند و این یعنی یک پروژه ۵۰ساله (!)که باید در پایان ، مستحدثات ایجاد شده در ابتدای آن به دلیل فرسودگی بازسازی شوند! علت هم روشن است؛برای اجرای این پروژه دولت هیچ اعتباری را منظور نکرده است!
این در حالی است که تجربه احیای بافتهای فرسوده در جهان نشان میدهد که دولتها حداقل در تملک، تخریب و ایجاد زیرساختهاوفضاهای عمومی سرمایهگذاری می کنند، سپس سرمایه گذاران بخش خصوصی را برای سرمایه گذاری در اجرای پروژه ها فرامی خوانند. اما در این پروژه هرگز چنین نگرشی حاکم نبوده و لذا همچنان به عنوان معضل جدی مشهد خودنمایی میکند.
معضل بعدی حاشیه ۹۰۰هزار نفری مشهد است؛ مهاجرت بیرویه و ساخت و سازهای غیرقانونی، بیضابطه و غیرایمن، حاشیهای را برای مشهد رقم زده است که کلکسیونی از مشکلات و البته ناهنجاریهای فرهنگی و اجتماعی است که نمیتواند زیبنده پایتخت معنوی ایران باشد. حاشیه شهر مشهد نیز از معضلات رها شده این شهر مقدس است که هرگز برای توقف رشد و نیز اصلاح وضعیت کنونی آن تصمیم جدی اتخاذ نشده است و میتواند برای آینده مشهد مشکلات جدی پدید آورد.
علاوه بر این دو معضل قدیمی و به واقع فراموش شده، توجه به این نکته نیز ضروری است که توسعه زیرساختهای مشهد شامل؛ بزرگراهها و معابر شهری، فضای سسبز، ناوگان حمل و نقل درونشهری،فضاهای فرهنگی، تاریخی ،تفریحی وتجاری، امکانات اقامتی و … همچنین خدمات شهری جاری در مشهد ونیز خطوط هوائی،ریلی وجاده ای منتهی به مشهد ونیز امکانات میان راهی آن باید متناسب با جمعیت ۲۵میلیونی زائر انجام شود نه ساکنان ۳میلیونی آن! به ویژه آنکه حضور زائران در مشهد در مقاطعی کاملا متراکم است، به این مفهوم که بخش اعظمی از آنها در ایام نوروز، روزهای پایانی ماه صفر و سه ماه تابستان به این شهر سفر میکنند و در هنگام تراکم زائران ،مشهد با معضلات بسیار پیچیدهای مواجه میگردد. بدیهی است هزینه ایجاد زیرساختهای مشهد و حتی خدمات جاری شهر نمیتواندهمچون دیگر شهرها ی کشور از شهروندان تامین گردد، بلکه باید اعتبارات ملی به کمک توسعه مشهد بشتابد ،آرزویی که هیچگاه آنگونه که انتظار میرود تحقق نیافته است!
پنج سال دیگر مشهد مقدس به عنوان «پایتخت فرهنگی جهان اسلام» شناخته خواهد شد و شاهدتوجه و حضور خیل عظیم مسلمانان جهان و نیز مقامات کشورهای اسلامی خواهد بود. از سوی دیگر تا سال ۲۰۱۷ دوره بیست ساله سند چشمانداز کشور نیز از نیمه خواهد گذشت و ما باید پیشرفت ۱۰ساله کشور براساس این سند ملی را به رخ همسایگان و رقبای توسعهای خود بکشیم و چه نمادی بهتر از مشهد مقدس که در جایگاه «پایتخت فرهنگی جهان اسلام» و«پایتخت معنوی ایران» جلوهگر پیشرفتهای ایران در نیمه راه تحقق سند چشمانداز نیز باشد و الگویی از پیشرفت همراه با عدالت در چارچوب آموزه های دینی و آرمانهای انقلابی را به جهان اسلام ارائه دهد.
پیشنهاد می شود از هم اکنون یک کار گروه کارآمد تحت نظر استاندار محترم خراسان ر ضوی- که از جایگاه ویژهای نیز در دولت برخوردار است- با حضور نمایندگان محترم مشهد- که تاکنون یک نماینده فعال فعلی، شهردارسابق که تجربه دودوره نمایندگی مردم مشهد را نیزدارد و یک روحانی جوان و با انگیزه با سابقه مدیریت در حوزه علمیه مشهد به عنوان منتخبان مردم تعیین گردیده و انشاءا… دو نماینده دیگر نیز ازشایستگان راه یافته به مرحله دوم انتخاب خواهند گردید- و نیز شورای اسلامی شهر و مدیران شهری، تشکیل و با برنامهریزی مدبرانه و ایجاد حساسیت در دولت و مجلس برای تحقق الزامات پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال ۲۰۱۷ تلاش کند.
فرصتها همچون باد سپری میشود و تا چشم بگشانیم ۵ سال دیگر نیز گذشته است.
مباد! که در آن سال نتوانیم با سرهای برافراشته، مشهد را به عنوان یک شهر توسعه یافته و در طراز پایتخت فرهنگی جهان اسلام و پایتخت معنوی ایران، به جهانیان معرفی کنیم ،که در آن صورت نه خدا ما را خواهد بخشید، نه و لی نعمتمان حضرت امام رضا(ع)ازمارضایت خواهد داشت و نه زائران ومجاوران عاشق رضوی به ما دست مریزاد خواهند گفت.
چنین مبادا…