
“نوروز و نقش و نسبت آن با شاهنامه فردوسی و شهرتوس در دایره تمدنی کشورهای حوزه نوروز” ، عنوان یاداشتی است به قلم دکتر مهدی خداشناس شهردار منطقه۱۲ مشهد مقدس که در آن به نقش و جایگاه نوروز به مثابه یک رویداد تاریخی ، فرهنگی ، تمدنی ، اجتماعی ، آئینی و طبیعی، میپردازد و بر دلایل قوام و دوام آن در بستر تاریخ اشاره دارد. این یاداشت توسط روابط عمومی شهرداری منطقه۱۲ به بهانه نزدیک شدن به نوروز ، در واپسین روزهای اسفندماه ۱۴۰۳ تدوین و منتشر میشود.
روز ، شب و فصول مختلف از پس یک دیگر فرا میرسند ، کیهان شناسان این پدیده ها را حاصل حرکت وضعی اجرام منظومه شمسی میداند که با چنان نظم و دقتی گردهم میچرخند و سیر زمان را پدید می آورند که کمتر پدیده ای از چنین نظم و قوام و دوامی و استمرار بی پایانی برخوردار است . بنابر این انسان بواسطه چنین نظم و تداومی، ملاک زمان را بر این گردش و حرکت وضعی بنا نهاده و شب و روز و هفته و سال و حتی فصول مختلف را بر مبنای آن تعریف کرده است
.
نوروز آئینی کهن و باستانی است که از نظر نیاکان ما با اولین روز از فروردین ماه آغاز میشود و بهار را نوید میدهد و تا سیزدهم فروردین که روز طبیعت نام نهاده شده ادامه میابد . نیاکان ما در طول تاریخ به پایان رسیدن زمستان و فرا رسیدن بهار را جشن میگرفته اند و طبعیت برایشان چنان الهام بخش و حائز اهمیت بوده که آئین ها ، سنت ها و آداب و رسومی خاص را نیز برای برگزاری این جشن تدوین و تثبیت کرده اند و تا کنون نیز بخش فراوانی از این سنتها پابرجاست و همچنان در بین ملت ها برگزار میگردد.
از آنجا که نوروز با طبیعت و هستی نسبتی مستقیم دارد ، قوام و دوام آن نیز محصول چنین نسبتی است . گویی نوروز بر ریسمانی چنگ افکنده که تا دور گردن بر مدار خویش بچرخد، نوروز نیز پابرجاست و چنین به نظر میرسد که ایرانیان باستان با آگاهی بر چنین خصیصه ای دل قوی داشته اند که سنت نوروز مانایی و پایداری خود را در درازنای تاریخ حفظ خواهد کرد. اساسا نوروز یادآور عمق ناگسستنی نیاکان ما با طبیعت و هستی است و ایرانیان یکتا پرست باستان لذت نیایش خالق هستی بخش را در نوروز یافته بودند.
از این روست که حکیم ابوالقاسم فردوسی شاعر بلندآوازه ایران زمین و سراینده شاهکاری بنام اثر جاودان شاهنامه در جای جای این گنجینه فرهنگی ، تاریخی و حکمی به نوروز و بهار اشارت میکند که:
همه ساله بخت تو پیروز باد / همه روزگار تو نوروز باد
فردوسی در واقع نوروز را پیروزی بهار بر زمستان ، روشنایی بر تاریکی و ظلمت میداند و حکیمانه یادآور میشود که اکنون که گرمای هستی بخش خورشید بهاری بر سرمای استخوان سوز زمستان غلبه کرده است ، هنگامه شادی و جشن فرا رسیده و وقت سرور و سرخوشی است.
شاهنامه مالامال از حکمت های متعالی می باشد و نوروز در آن پررنگ و پرفروغ است. نوروز سنتی زیبا و دل انگیز است که گم گشته انسان را در نهان خانه دل بنهفته و فردوسی در شاهنامه به نیکی بر اهمیت و جایگاه آن در آداب و رسوم ، سنت ها و آئین های ملی و میهنی تاکید نموده است . نوروز بنمایه ای قوی در درون خود دارد که کشورهای حوزه تمدنی ایران بزرگ را با ما پیوند میدهند. اساسا ایرانیان با ورود و پذیرش اسلام چنان ترکیب شگرف و تاثیرگذاری از سنت و دیانت خلق نمودند که اثرات فرهنگی و تمدنی آن تا قرن ها ایران و اسلام را در قله تمدن و فرهنگ جهاتی قرار داده بود و در این بین نقش حکیم ابوالقاسم فردوسی با به نظم درآوردن شاهنامه در این پیوند غیر قابل انکار است.
کشورهای حوزه نوروز مانند ، افغانستان ، تاجیکستان ، ترکمنستان ، آذربایجان ، ترکیه و پاکستان و … با برگزاری نوروز در واقع بر وابستگی فرهنگی و تمدنی خویش با حوزه تمدنی ایران بزرگ صحه میگذارند و در این میان دیپلماسی شهری و فرهنگی و … میتواند این پیوندها را تبدیل به آورده های سیاسی و اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی بین المللی نماید.
در پایان ذکر این موضوع ضروری بنظر میرسد که نوروز بعنوان یک سنت طبیعت محور ،فرهنگ گستر و خالق مدار ، در نسبتی مستقیم با ایران زمین ، شاهنامه ، فردوسی و شهر تاریخی توس قرار دارد و همه دستگاه ها ، نهادها و آحاد باید به سهم خود از این آئین باستانی و میراث فرهنگی بی بدیل و بی مانند پاسبانی کنند و برای ساختن و شکوفایی تمدن ایرانی_اسلامی از ظرفیت های نوروز بهره بگیرند .
مهدی خداشناس
شهردار منطقه۱۲ مشهد مقدس