خجالت بکش پسر، گوشی تلفن لعنتی ات را کنار بگذار من هم قول می دهم از این به بعد فقط در موارد ضروری از گوشی تلفنم استفاده کنم و…
نویسنده: غلامرضا تدینی راد – مشهد
صبح مشهد– بگو مگوی پدر و پسر بیخ، پیدا کرده بود. کار به دعوا و قهر از خانه کشید. پسر ۱۸ساله چند تکه از وسایل ضروری اش را برداشت و خانه پدربزرگ رفت.
او خیلی زود به فهمید هیچ جای دنیا خانه خودشان نمی شود و باید بیشتر قدر پدر و مادرش را می دانست.
برای هرکس که خانه پدربزرگ می آمد از عمه و عمو و دوست آشنا، بهانه ای جور می کرد که دل تنگ پدر بزرگ و مادر بزرگ بوده و یک دل سیر می خواهد آنها را ببیند.
پسر جوان از این وضعیت خسته شد، از طرفی می دانست خانه پدرش هم اوضاع متشنج است؛ مانده بود چکار کند.
از عمویش کمک خواست. او به همراه عمو و پدرش به مرکز مشاوره آرامش پلیس خراسان رضوی آمد. پدر و پسر به روی هم نگاه نمی کردند و رفتار پدر نشان می داد خیلی از پسرش دلگیر است.
چند دقیقه بعد، سفره دل این پدر و پسر باز شد. پسر جوان به خانم مشاور گفت: پدرم به خاطر گوشی تلفن همراه مدام به من گیر می داد و شاکی بود که چرا این قدر درگیر گوشی تلفن و فضای مجازی هستی.
من دور از چشم او شب ها تا دیر وقت سرم توی گوشی بود و از سخت گیری های پدرم می ترسیدم.
یک روز مادرم که دلخوری داشت و نسبت به پدرم حساس، شده بود از من خواست کاری برایش انجام بدهم.
دور از چشم پدر گوشی تلفنش را برداشتم و آن را چک کردم. متوجه پیام های عاطفی در فضای مجازی شدم که زنی برایش ارسال کرده بود.
البته پدرم هیچ پاسخی نداده و حتی از او خواسته بود دست از این مزاحمت ها بردارد.
من به گمانی غلط تصور می کردم بهانه خوبی دستم آمده و حالا وقتش است از پدرم انتفام بگیرم.
متاسفانه بدون آن که به عواقب کارم فکر کنم موضوع را به مادرم اطلاع دادم و آتش به جان زندگی مان افتاد.
مادر و پدرم دعوای مفصلی کردند و پدرم وقتی فهمید این آتش را من به پا کرده ام دیگر نتوانست خودش را کنترل کند و از کوره در رفت.
دعوای مان بالاگرفت و من هم با پررویی تمام به او گفتم این به آن سخت گیری هایت در و بعد هم قهر کردم واز خانه بیرون زدم .
اگر چه باید بگویم اشتباه کرده ام و کاش به گوشی پدرم دست نمی زدم.
او همیشه برایم یک الگو بوده و هست. فقط می توانم بگویم هرکس باید مراقب رفتار خودش باشد. به قول پدرم، این تهدیدها و مسائل برای همه افراد در هر سن و سالی که هستند وجود دارد و اگر مراقب نباشیم….
خیلی خوب شد مرکز مشاوره آرامش آمدیم و حالا قرار است مادر و پدرم هم یک جلسه به اینجا بیایند و با خانم مشاور صحبت کنند.
گفتگو با کارشناس:
درباره این ماجرا نظر یکی از مدرسان مهارت های زندگی را جویا شدیم. “زهره یوسفی” می گوید: با توجه به آن چه در این ماجرا خواندیم ۲ مسئله اساسی حائز اهمیت است. مسئله اول به حفظ نکردن حریم رابطه پدر و مادر به عنوان یک زوج که توسط مادر خانواده نقض شده است، بازمی‌گردد.
این مشاور خانواده افزود: حفظ حریم خصوصی در رابطه زناشویی و دخالت ندادن فرزندان به ویژه در سنین کودکی و نوجوانی در مسائل و مشکلات مربوط به آن، از لازمه‌های یک رابطه زوجی پایدار و سازگار است که بی توجهی به آن می‌تواند صدمات جبران ناپذیری بر پیکره رابطه زوجین وارد آورد.
وی گفت: با این وجود، فرزندان نیز بدون شک تحت تاثیر رابطه مثلث‌گونه ایجادشده و زیان‌های ناشی از آن قرار می‌گیرند.
کارشناس مرکز مشاوره آرامش پلیس خراسان رضوی گفت: استفاده نادرست از فضای مجازی و روابط فرا زناشویی ناشی از آن، مسئله مهم دیگری است که دراین ماجرا به چشم می‌خورد.
متاسفانه اثرات مخرب فضای مجازی بر زندگی زناشویی زوجین به ویژه در سال‌های اخیر بر کسی پوشیده نیست.
وی گفت: با توجه به لزوم زندگی در عصر ارتباطات، گاهی اوقات ممکن است با توجه به مسائل شغلی، تحصیلی و مانند آن قطع رابطه با این فضا برای برخی افراد ممکن نباشد؛ اما آنچه که اهمیت ویژه‌ای دارد این است که افراد بتوانند روش استفاده صحیح و بجا و به اصطلاح فرهنگ استفاده از فضای مجازی را آموخته و آن را در زندگی روزانه خود به کار ببرند.
از سوی دیگر، مسئولیت این امر به‌ویژه بر دوش والدین سنگینی می‌کند زیرا نه تنها به‌عنوان تعیین‌کنندگان حد و مرز استفاده از این فضا در خانواده ایفای نقش می‌کنند، بلکه الگوی فرزندان خود نیز محسوب می‌شوند و هیچ یک از رفتارها، گفتارها و بطور کلی برخورد آنان با فضای مجازی از چشمان تیزبین فرزندانشان دور نخواند ماند.
