مردی ۳۵ سالهام و زندگی مشترک خوبی دارم. مشکل من این است که یک کارمند سادهام و در شرایط فعلی کشور، گذراندن زندگی برایم سخت شده است. از آن طرف، یک باجناق میلیاردر دارم که پولش از پارو بالا میرود و تحمل دیدنش را ندارم. این روزها، رویم نمیشود در صورت زن و دو بچهام نگاه کنم. آنها چیزی در این باره نمیگویند ولی خودم حس بدی دارم.
صبح مشهد– پاسخ روانشناس: شرایطی که توصیف کردید شرایط این روزهای بعضی از هموطنان عزیزمان است و متاسفانه در بعضی مشاغل به دلیل رکود بازار یا تعدیل نیرو، افراد زیادی دچار مشکل شده اند که این موضوع کاملا جامعه شناختی است، نه فردی و نتیجه کم کاری یا بیمهارتی افراد.
بنابراین تاسف خوردن شما دوست عزیز، نه تنها درست نیست بلکه میتواند انرژی کار و خلاقیت شما برای ادامه دادن راه را هدر دهد و شما را ناامیدتر و مایوستر کند و حتی خشمگینتر از این که چرا بعضیها میلیاردر هستند و شما خیر.
از این تهدید، یک فرصت بسازید
نکته مهم در مسئله شما این است که اگر شما در شغل خود به حد کافی تلاش میکنید و مسئولیتپذیر هستید و حقوق متعارف این روزها را هم دریافت میکنید ولی همسر و فرزند شما به زبان بیزبانی بر طبل قیاس میکوبند که فلانی را ببین و تو چرا اینگونه نیستی، مشکل شما نیستید بلکه توقع همسر و فرزند گرامی شما باعث کاهش عزتنفس شما شده است. اما اگر تلاش میکنید و حقوق مکفی به شما نمیدهند که حتی از پس معاش روزانه خود برنمیآیید، در این صورت نیاز دارید در شغل خود به تدریج تجدید نظر کنید. برای مثال بسیاری از مردان و زنان با شغل آزاد و با درآمد مکفی، روزگاری شرایط شما را داشتهاند و با فکر و جسارت به مشاغل آزاد و خود اشتغالی روی آوردهاند یا با ارتقای مهارت تحصیلی و شغلی، جایگاه شغلی بهتری را کسب کردهاند. پس تلاش کنید از این تهدید فرصت بسازید و با ارزیابی شرایط خود و پیرامون، بسنجید که چگونه میتوانید با تغییر مسیر، حال و احوال بهتری برای خود و خانواده تان رقم بزنید.
حسرت خوردن را فراموش کنید
به جای تمرکز بر حسرت خوردن، از انرژی و غریزه اقتدارطلبانه مردانه خود برای تغییر بهینه اوضاع، حسن استفاده را ببرید و نگذارید حس ناکامی و ناامیدی شما را انباره خشم و کینه کند. مردان و زنان موفق در فراز و نشیبهای زندگی یاد گرفتهاند که انرژیها را تبدیل کنند. توصیه میکنم با مطالعه زندگینامه کارآفرینان داخلی و خارجی درک بهتری از شرایط خود پیدا کنید.
روی پرمهرتان بهتر از سفره پررنگ است
همسر و فرزند شما (گفتهاید در این باره چیزی به شما نمیگویند)، بی تردید درک درستی از شرایط شما دارند. مهر و احترام و تلاش معاش شما برای آنها بالاترین موهبت است، اگرچه ممکن است در مضیقه باشند. بنابراین نگرانی و تاسف شما برای آنها بیشتر برگرفته از غریزه پدر بودن و مراقب بودن است و نه الزاما شرایط سخت آنها. پدری که تنها سیبزمینی مانده از غذایش را برای فرزندش میگذارد، بسیار ثروتمندتر و سخاوتمندتر از پدری است که هرگز خودروی عزیزتر از جانش را در اختیار همسر یا فرزند خود نمیگذارد. پدری که با رفتار و منش خود سرمایههایی پرورش میدهد که آینده کشور را میسازند، از موفقترین پدرهاست. به جرئت و بر اساس تجربه سالها درمان عرض میکنم که روی پر مهر و خندان شمای پدر به مراتب دلپذیرتر از سفره پررنگ شما برای خانوادهتان است. این را فراموش نکنید تا تحمل دیدن باجناق پولدار و بسیاری از سختیهای دیگر زندگی برایتان ساده شود.
منبع: خراسان- نویسنده : رضا زیبایی | روانشناسی عمومی