اخبار مهم

اولین عکس از عسل ۱۰ ساله و قاتل جوانش / کمر عسل را شکستم !

کد خبر : 29530

زن جوانی که در پی مرگ دلخراش دختر خوانده ۱۰ ساله اش بازداشت شده بود، صبح روز گذشته در اولین جلسه بازپرسی به ارتکاب قتل اعتراف و راز مرگ «عسل کوچولو» را فاش کرد.
به گزارش صبح مشهد به نقل از رکنا ماجرای این پرونده جنایی شب شنبه گذشته زمانی رقم خورد که نیروهای اورژانس پیکر نیمه جان دختر ۱۰ساله ای را به بیمارستان ۲۲ بهمن مشهد رساندند اما این کودک معصوم نتوانست با مرگ دست و پنجه نرم کند و بر اثر عوارض ناشی از کودک آزاری جان سپرد.
دقایقی بعد، تحقیقات گسترده ای توسط قاضی ویژه قتل عمد مشهد آغاز و مشخص شد که علاوه بر آثار کبودی روی پیکر این دختر، وی بر اثر خون ریزی داخلی و شکستگی مهره های کمرش جان باخته است. به همین دلیل، قاضی علی اکبر احمدی نژاد دستور بازداشت نامادری «عسل» را صادر کرد چرا که بررسی های میدانی و نامحسوس مقام قضایی نشان می داد، این کودک ۱۰ساله قبلا نیز توسط نامادری اش مورد ضرب و جرح و کتک کاری قرار گرفته است. این زن جوان که مدعی بود «عسل» در منزل روی زمین افتاده است! صبح روز گذشته وقتی در برابر سوالات تخصصی قرار گرفت، به ناچار لب به اعتراف گشود و راز مرگ «عسل کوچولو» را فاش کرد.

او گفت: «عسل» در کلاس چهارم دبستان تحصیل می کرد. ما در خیابان شهید بابا نظر ۳۳ مستاجر هستیم. بعدازظهر روز حادثه از منزل مادرم در شهرک شهید باهنر مشهد به خانه خودمان آمدیم اما فقط به خاطر یک موضوع بی اهمیت که از عسل خواستم به داخل اتاق برود و به حرفم گوش نکرد، خیلی عصبانی شدم. در همین حال زانویم را روی مهره های کمرش گذاشتم و سرش را با دستم به پشت خواباندم، بعد از آن دیدم رنگ عسل پریده است. ترسیدم و با مادرم تماس گرفتم که هرچه زودتر به خانه ام بیاید. حدود نیم ساعت بعد وقتی مادرم رسید با اورژانس تماس گرفتیم که دیگر دیر شده بود…

این نامادری ۲۶ ساله با ادعای این که دچار بیماری روحی و روانی است، در ادامه اعترافات خود افزود: پدرم اهل کرکوک عراق است و من در ۱۴ سالگی با یکی از بستگانم در خراسان شمالی ازدواج کردم چرا که مادرم اهل آن جاست.

با وجود این همسرم معتاد بود و به شدت مرا کتک می زد. او به من سوءظن داشت و همواره با یکدیگر درگیر بودیم تا این که به ناچار بعد از هفت سال زندگی از او طلاق گرفتم اما در کشاکش ماجرای طلاق با «محمد» در راهروی دادگاه آشنا شدم که او هم با همسرش مشکل داشت. خلاصه سال ۹۵ ازدواج کردیم ولی من به خاطر کتک هایی که از همسرم اولم خورده بودم ناراحتی های روحی و روانی داشتم به طوری که تحت نظر پزشک هستم ولی از حدود یک هفته قبل مصرف داروهایم را قطع کردم.

به همین دلیل حالت های عصبی به من دست می داد به طوری که خودم را می زدم یا متکا را روی سرم می گذاشتم و جیغ می کشیدم. روز حادثه هم وقتی از منزل مادرم به خانه بازگشتیم به عسل گفتم به داخل اتاق برود تا من لباس هایم را عوض کنم اما او گوش نکرد که عصبانی شدم. ابتدا چند سیلی و مشت زدم و بعد هم کمرش را با زانو شکستم. زمانی که زانو را روی کمرش گذاشته بودم و کمرش را به بالا کشیدم صورتش روی زمین افتاد و بی حرکت شد که به مادرم زنگ زدم. از ترس لوازمم را جمع کردم که فرار کنم ولی وقتی مادرم آمد، گفت: بچه هنوز نبض دارد! به همین دلیل با اورژانس تماس گرفتیم.

بررسی های کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی همچنین نشان داد که فروردین سال گذشته به خاطر کتک کاری و آزار و اذیت دختر کوچک و با تماس مدیران مدرسه، عسل حدود ۲۰ روز به بهزیستی سپرده شد اما بعد پدرش او را به خانه بازگرداند.

در حالی که مادر زن ۲۶ ساله نیز اظهارات دخترش را تایید کرد، دستور بازداشت موقت نامادری از سوی قاضی احمدی نژاد صادر شد تا بررسی های بیشتر زیر نظر سرهنگ علی بهرامزاده (رئیس دایره قتل عمد پلیس آگاهی) ادامه یابد و جزئیات این جنایت فجیع فاش شود.

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫۶ نظرها

  1. وای خدا لعنت به این زن روانی چطور دلش اومده الهی بمیرم برای عسل چرا اینطوری شده خاک بر سر اون پدر طفلی بچه تو چه خانواده ای رنج میبرده ???

  2. خدا لعنت کنه… چقدر عصبی شدم وقتی تصور می‌کنم اون لحظه که بچه زیر دست و پاش بوده. حتی فکرشم عذاب اوره. خدایا به اونایی که آدم نیستند بچه نده لطفا

  3. این کثافت رو باید زجر کش کنن،،تگه اعدامش کنن راحت میشه،فقط باید زجر کش بشه،این حیوون روانی باید ذره ذره عذاب بکشه،متاسفانه از اینجور ادمای روانی ومشکل دار توو جامعه زیاد هستن،و ازادانه دارن خیلی طبیعی زندگیشون رو میکنن،،خدا میدونه چنتا اتفاق دیگه اینجوری باید بیفته،،اون دکتره احمقش باید این حبوون وحشی رو بستری میکرد،،البته واسه فرار از اعدام گفته من مشکل اعصاب وروان دارم،،پس چرا با بچه خودش اینجوری رفتار نمیکرده؟؟متاسفیم واسه خودمون وفرزندانمون که توو این سرزمین محکوم به زندگی شدیم،

  4. این حیوون صفت رو باید اعدامش کنن،،،حیف اسم حیوون که روو این بشه گزاشت،،،حیوون هم با بچه خودش یا یکی دیگه اینکارو نمیکنه

  5. خدا زجرکشت کنه اشغال، الهی زیر دست وپاها له بشی حالم خراب شد وای برما وای تز این همه رذالت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

13 + نوزده =

دکمه بازگشت به بالا
بستن