اجتماعی

 نقد و نظر 

گوش به زنگ! 

کد خبر : 62972

غلامرضا تدینی راد

فکر می‌کند به نتیجه دلخواهش نرسیده، آن طور که باید و شاید همسرش گوش به حرفش نیست و … .

تمرکز زن و شوهرها روی گوش به حرف بودن همدیگر و چرایی ضعف و قوت‌های این مسأله نکته‌ای است که حواسمان را جمع نکنیم باید گوش به زنگ یک سری مشکلات و مسائل باشیم.

زوج جوانی که ازدواج شان سنتی بوده بعد از چند سال زندگی مشترک فکر می‌کنند به آخر خط رسیده‌اند.

مرد جوان می‌گوید پدرم معتقد بود زن اگر کم سن و سال باشد می‌توانی او را به خواسته ی دل خودت راه ببری و… .

احساس می‌کند تیرش به سنگ خورده ، از وضعیتی که دارد ناراضی است.

کارشان به قهر کشیده، آن هم از نوع نوبرش. بیشتر شنیده بودیم زن خانه ، قهر کند و خانه ی مادرش برود.

مرد خانه قهر کرده باشد کمی عجیب است. مشکل از اینجا شروع شده ،مرد جوان انتظار دارد همسرش باید صد درصد شکل او بشود.

مگر چنین چیزی ممکن است؟

شاید ۶۰ درصد شباهت برای تشکیل یک زندگی سالم و شاد منطقی باشد.

زن و شوهرها سهمی هم باید برای احترام به تفاوت‌ها و استقلال همدیگر در نظر بگیرند.

بی تردید درصد کمی هم از اخلاق و رفتار و خواسته‌ها و امیال و انتظارات هستند هر چه هم زور بزنی شاید نتوان به دلخواه آن را هدایت کرد.

اما یک نکته بسیار مهم و اصل اساسی وجود دارد.

زن و شوهر نمی‌توانند بحث نکنند، اما می‌توانند بحث را طولانی نکنند و جای تصمیم هیجانی ، منطقی و بردبار باشند.

نمی‌توانند دعوا نکنند، اما آن سهمی که از احترام به تفاوت‌ها و شخصیت همدیگر گفتیم اینجا به کار می‌آید.

مگر می‌شود زن و شوهر شاد و خوشحال نشوند، نخندند یا نه، ناراحت نشوند.

اصلاً شاید سر یک موضوع ساده و پیش پا افتاده از هم دلگیر بشوند.

در هر حال باید همدیگر را دوست داشته باشند.

نه بحث و نه دعوا و نه ناراحتی و نه دلگیری هیچ کدام نباید علت و بهانه‌ای بشوند برای آن که زن و شوهر همدیگر را «تنها» بگذارند.

خالی کردن میدان یعنی تشدید تنش‌ها، دلگیری‌ها و گلایه‌ها و حتی احساس ناخوشایندی که از حس همدلی به دور است و به آن می‌گوییم فاصله عاطفی.

گوش به زنگ باشیم. به دنیا آمده‌ایم خواسته ها و رویاها و آرزوهای قشنگ مان را بسازیم و ساخته های مان را خوب نگهداریم و داشته باشیم، نه چشم بسته و ندانسته ،داشته‌های مان را ذره ذره از دست بدهیم.

نکته پایانی : درباره مهارت های اساسی زندگی مطالعه کنیم و اگر مشکل و اختلافی بود که دامنه دار شد از مشاور خانواده کمک بگیریم. راز زندگی مان را هم جلوی هرکسی و در هر جمعی باز نکنیم . چون ارزش رازها ، به راز بودن شان است.

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

هفت − شش =

دکمه بازگشت به بالا
بستن