اگر چه دلایل و شواهد عدم توفیق وزارت همه کاره پس از ادغام وزارت بازرگانی در او بسیار است که در این یادداشت امکان اشاره به همه آنها وجود ندارد، قلم به مواردی در کتاب منتشر شده «ادغام وزارتخانهها» اشاره داشته لذا در یادداشت حاضر به بخشی از دلایل عدم موفقیت ادغام سیاسی که در دولت احمدی نژاد انجام و با سیاست های ضد تجارت نعمت زاده ادامه یافت اشاره میشود.
اگر ادغام وزارت تجارت در صنعت موفق بوده، چرا وزارت صنعت، معدن و تجارت به جای افتخار به تولید ۳۰۰۰ قلم کالای ایرانی که با حمایت آن وزارت قادر به رقابت با تولیدات خارج شدهاند، به ممنوعیت واردات ۲۵۰۰ قلم کالا به زیان مصرف کننده ایرانی به بهانه حمایت از تولید داخل افتخار میکند؟
اگر آنگونه که گفته میشود، ادغام وزارت بازرگانی برای تولید داخل مفید بوده، چرا وزارت صمت مجبور به ممنوعیت واردات ۲۵۰۰ قلم کالا و برای دیگر کالاهای غیر ممنوع شده تا ۴۰۰درصد وضع تعرفه و سالانه ۳۰ میلیارد دلار کالای قاچاق به ایران تن شود؟
اگر ادغام وزارت بازرگانی موفق بوده، چرا وزارت صمت نتوانسته جلوی چپاول مصرفکننده ایرانی توسط سرهمکنندگان خودرو در داخل کشور را بگیرد؟
اگر ادغام وزارت بازرگانی برای تولید مفید بوده، چرا میانگین مصرف بنزین خودروهای تولید ایران که توسط وزارت صمت مدیریت میشود بیش از دو برابر خودروهای تولید خارج است؟
اگر ادغام وزارت بازرگانی مفید و موفق بوده، چرا فقط با تفاوت نرخ سوخت اضافی مصرف توسط خودروهای تولید داخل در یک سال، میشود بزرگترین کارخانه تولید خودرو با کیفیت و کم مصرف خارجی را خریداری نمود؟
اگر ادغام وزارت بازرگانی موفق بوده، چرا رانت مصرف نفت ارزان بعنوان مواد اولیه توسط صنایع پتروشیمی ایران که عمدتاً دولتی و خصولتی هستند بجز مواردی که نعمت زاده در آنها نقش دارد همچنان ادامه دارد؟
اگر ادغام موفق بوده، رانت مصرف مواد معدنی ارزان (سنگ آهن) توسط فولاد سازان داخلی و فروش محصولات با گرانترین قیمت به مردم که یا دولتی هستند یا خصولتی چرا؟
اگر ادغام وزارت تجارت در صنعت موفق بوده، چرا با وجود رانت انرژی، آب و کارگر ارزان و فروش کالای گران به مردم ایران، بنگاههای دولتی و خصولتی بخش زیادی از بودجه کشور را هزینه میکنند؟
اگر ادغام وزارت تجارت موفق بوده، چرا با وجود رانت تسهیلات در مواردی با کمتر از یک سوم نرخ تورم از جیب پساندازگذاران کم درآمد ایرانی توسط بنگاههای بزرگ دولتی و خصولتی، این بنگاهها زیان ده و ناموفق بوده و هستند.
اگر ادغام موفق بوده، چرا در سال ،جمعی از مردم ایران به جرم قاچاق کالا دستگیر و زندانی میشوند؟
اگر ادغام موفق بوده، چرا در سال تعداد قابل توجهی از مردم (کولبران) با گلوله و بدون گلوله کشته میشوند؟
اگر ۳۰ میلیارد دلار کالای قاچاق به ایران وارد میشود (البته قلم معتقد است یقیناً بیشتر است)، چرا میگویند ادغام وزارت بازرگانی در صنعت مفید بوده ادامه داشته باشد، ؟
همه میگویند جلوی قاچاق کالا به ایران را بگیرید آیا یک نفر نوشت یا گفت چون قاچاق کالا بیشتر از دویست درصد در رقابت با کالای تولید داخل سود دارد، آدمها جان خود را برای کولبری با خطر مواجه میکنند؟
مگر نه اینکه به بهانه حمایت از تولید داخل، در سال بیش از۱۰۰ میلیارد دلار خسارت به به دلیل ممنوعیت ، تعرفه سنگین و قاچاق توسط وزارت صنعت و معدن که نام تجارت را نیز با خود یدک میکشد به مصرف کننده ایرانی تحمیل نموده مینماید ؟
میگویند حمایت از تولید داخل نیاز به تداوم ادغام وزارت بازرگانی در وزارت صنعت دارد، آیا آنها میدانند وزارتی که باید افتخارش این میبود که توانسته تولید کشور را بجایی برساند که قاچاق و واردات کالای خارجی به داخل از توجیه اقتصادی خارج شده ،افتخارش این شده که اعلام کند واردات را ممنوع و یا تا ۴۰۰ درصد تعرفه تعیین نموده است؟
سؤال اینجاست آیا ممنوعیت واردات ۲۵۰۰ قلم کالا و ورود ۳۰ میلیارد دلار کالای قاچاق و تحمیل چهارصد درصد نرخ اضافی به مصرفکننده ایرانی که بخشی از آن حاصل ادغام است افتخار دارد؟
قلم ضمن دعوت موافقین ادامه نابودی وزارت بازرگانی به مناظره همانگونه که زکر شد در این مورد حرفهای زیادی دارد، اما در این مقال فقط همین مقدار نوشت که از مخالفان تشکیل وزارت تجارت سؤال کند، مخالفت چرا؟؟
🖋محمدحسین روشنک
عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران
۲مرداد۱۴۰۲