زندگی

اعجوبه ایرانیِ دنیایِ جراحی

کد خبر : 53769

گفت‌و‌گو با دکتر «سیده‌سهیلا سامی» که در آلمان زندگی می‌کند؛ با بیش از هزار عمل جراحی مغز و اعصاب به‌عنوان یکی از پزشکان ایرانی حاذق شناخته‌شده و شاگرد پروفسور سمیعی بوده‌است

نویسنده : مجید حسین زاده | روزنامه‌نگار

صبح مشهد- از کودکی عاشق پزشکی بود. دوست داشت مانند پدرش به پزشکی حاذق تبدیل شود. حالا به آرزویش رسیده، فعل «خواستن‌توانستن» را به‌خوبی صرف کرده و جزو یکی از پزشکان حاذق در آلمان و حتی جهان است. دکتر «سیده‌سهیلا سامی» فوق‌تخصص جراحی مغز و اعصاب، روزگاری شاگرد پروفسور «مجید سمیعی» هم بوده است. تعداد جراحی‌هایی که او به تنهایی انجام داده از مرز هزار عمل گذشته و تعداد جراحی‌هایی که به‌عنوان دستیار و کمک جراح در اتاق عمل حضور داشته، به بیش از ۲ هزار جراحی رسیده است. حالا می‌توان دکتر «سامی» را یکی از موفق‌ترین جراحان مغز و اعصاب جهان دانست، دختر دهه شصتی ایرانی که به عنوان یکی از جراحان پنجه طلایی مغز و اعصاب ایران در جهان شناخته می‌شود. در پرونده امروز زندگی‌سلام با این دختر نابغه درباره مسیری که تا امروز طی کرده، رشته تحصیلی‌اش، دیدگاه مردم آلمان درباره پزشکان ایرانی و … گفت‌و‌گو کردیم که در ادامه خواهید خواند.

دوست داشتم رشته قلب بخوانم اما …
به‌عنوان اولین سوال از او می‌پرسم که آیا از کودکی دوست داشته که روزی پزشک شود یا نه؟ که می‌گوید: «من سیده سهیلا سامی، متولد ۱۱ خرداد ۱۳۶۳ هستم. از بچگی به پزشکی خیلی علاقه‌مند بودم. پدر من پروفسور امیرحسین سامی، رشته تحصیلی‌شان قلب بود. من هم می‌خواستم رشته قلب بخوانم اما بعد از این‌که دعوت‌نامه‌ای از سمت پروفسور سمیعی گرفتم و با رشته مغز و اعصاب آشنا شدم، خیلی به آن علاقه‌مند و مصمم شدم که این رشته را ادامه بدهم. سپس با زنانی آشنا شدم که در این رشته موفق شده‌اند و با توجه به این که تخصص مغز و اعصاب از جمله رشته‌های وسوسه‌انگیز برای افرادی است که از نظر هوش، استعداد، توانایی روحی و بدنی آماده هستند، من هم به این سمت گام گذاشتم. البته باید در کنار استعداد و توانایی، قدرت بدنی کافی را برای تحمل مثلا یک عمل ۱۲ ساعته با فشارهایی در ذهن پزشک از بابت حفظ سلامت بیمار داشته باشید تا در این شغل موفق شوید».

جراحی مغز و اعصاب مثل اقیانوس بی‌کران است
از او درباره مسیری که تا امروز پیموده است، می‌پرسم و این که اگر به گذشته برگردد، بازهم همین رشته تحصیلی را انتخاب می‌کند یا نه ؟که می‌گوید: «من متولد تهران هستم. اگر یک روزی به گذشته برگردم، صددرصد همین رشته را انتخاب می‌کنم. البته جراحی مغز و اعصاب رشته بسیار سختی است و از این منظر تفاوتی میان زنان و مردان وجود ندارد؛ می‌توان این رشته را اقیانوسی بی‌کران نامید که هر روز باید چندین مورد جدید از آن بیاموزیم. البته ممکن است این رشته برای برخی از زنان سخت باشد اما در برخی موارد ظرافت زنان می‌تواند امتیاز آن‌ها باشد. من دانش آموخته پزشکی عمومی از دانشگاهی در امارات هستم. بعد از آن به آلمان آمدم تا ادامه تحصیل بدهم. برای گذراندن دوره رزیدنتی جراحی مغز و اعصاب به موسسه بین‌المللی علوم مغز و اعصاب هانوفر آلمان زیر نظر پروفسور سمیعی آمدم. سال ۲۰۲۱ تخصص جراحی مغز و اعصابم را گرفتم و الان هم به عنوان یک فوق‌تخصص جراح مغز و اعصاب در آلمان مشغول به کار هستم.»

سختی‌های زندگی همه جا هست
از این جراح موفق درباره زندگی در آلمان و نگاه مردم این کشور به زنان مسلمان می‌پرسم که می‌گوید: «سختی‌های زندگی که همه جا هست، تنهایی هست، غربت هست و … . دید‌گاه آلمانی‌ها درباره شخص من، همیشه محترمانه بوده است و این خیلی برای من ارزشمند است. خود آلمانی‌ها بیشترشان مسیحی هستند و به دین اعتقاد دارند بنابراین نگاه‌شان به زن‌های مسلمان و باحجاب خوب است چون یک جمعیت زیادی در آلمان را مسلمان‌ها تشکیل می‌دهند و سال‌هاست مهاجرانی از ترکیه به این کشور آمدند. آلمانی‌ها چندین سال است که از فضای نژادپرستانه جدا شدند و با ملیت‌های مختلف ارتباط برقرار می‌کنند و از این نظر مشکلی ندارم.»

در شبکه‌های ‌اجتماعی به هموطنانم مشورت پزشکی می‌دهم
از او می‌پرسم که آیا مردم در فضای‌مجازی از او مشورت می‌گیرند و آیا به آن‌ها پاسخ می‌دهد یا نه ؟ که می‌گوید: «بله، در فضای‌مجازی و شبکه‌های اجتماعی تا جایی که بتوانم به تمام سوالات پزشکی هموطنانم به خصوص آن‌هایی که متوجه می‌شوم توان مالی کمتری دارند، مشورت و جواب‌شان را می‌دهم و در کمک کردن به هموطنانم کوتاهی نمی‌کنم. مثلا از روستاهای دور افتاده پیام داشتم که پدر یا مادری زمین‌گیر بوده و نمی‌توانسته برای معاینه مسافت دوری را طی کند. همیشه سعی کردم تا جایی که می‌توانم، عکس‌های رادیولوژی‌شان را ببینم، شرایط‌شان را بپرسم و اطلاعاتی درباره بیماری‌شان بگیرم سپس راهنمایی‌شان کنم که باید چه کنند و اگر نیاز به جراحی داشته باشند، به آن‌ها می‌گویم که بهتر است به کجاها مراجعه کنند.»

پروفسور سمیعی یک آدم چند بعدی است
از دکتر سامی درباره پروفسور سمیعی می‌پرسم که چندسال به عنوان استاد با او از نزدیک آشنا بوده است. این جراح مغز و اعصاب بیان می‌کند: «من سه سال و نیم، در مرکز مغز و اعصاب هانوفر زیر نظر پروفسور بودم و از نظر من خیلی آدم موفق و چند بعدی هستند یعنی از لحاظ شغلی، زندگی، شخصی، رفتاری و … موفق هستند. این را هم بگویم بیشتر جملاتی که در شبکه‌های اجتماعی به ایشان نسبت داده می‌شود، دروغ است. بدون اغراق، پروفسور سمیعی بهترین جراح مغز و اعصاب در دنیاست و این را به دلیل ایرانی بودن او نمی‌گویم، بلکه باید در اتاق جراحی پروفسور سمیعی حضور داشته باشید و نوع جراحی او را ببینید؛ در این صورت باور خواهید کرد که او بهترین جراح مغز و اعصاب دنیاست.»

آلمانی‌ها مثل ایرانی‌ها به ۱۰ یا ۲۰ پزشک مراجعه نمی‌کنند!
عمل تومورهای مغزی، ستون فقرات، شکستگی مهره‌های ستون فقرات و تنگی کانال نخاعی از جمله عمل‌های جراحی است که توسط این جراح نخبه ایرانی انجام می‌شود. دکتر سامی می‌ افزاید: «رفتارها در آلمان به پزشک‌ها، تقریبا شبیه ایرانی‌هاست و برای‌شان احترام خاصی قائل هستند. می‌دانند کسی که در آلمان مجوز جراحی دارد، قابل اعتماد است. البته یک رفتاری که برخلاف بعضی از ما ایرانی‌ها دارند، این است که وقتی یک نسخه و روال‌درمانی بهشان گفته می‌شود، بدون چون و چرا انجام می‌دهند و مثلا پیش ۱۰ یا ۲۰ تا پزشک نمی‌روند تا نظر همه را بپرسند. درنهایت یک نظر از پزشک دومی می‌گیرند آن هم اگر جراحی سختی داشته باشند. بعدش اعتماد می‌کنند و انجام می‌دهند. اما در ایران هر فردی برای هر بیماری به تعداد زیادی پزشک مراجعه می‌کند که شیوه استانداردی نیست.»

قشنگ‌ترین احساسم را در زیارت امام‌حسین(ع) تجربه کردم


از او که به تازگی سفری به کربلا هم داشت، درباره حال و هوایش بعد از زیارت امام حسین(ع) می‌پرسم که می‌گوید: «دفعه اولم بود که به کربلا مشرف شدم و امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) را زیارت کردم. خیلی حس قشنگی بود و شاید بتوانم بگویم قشنگ‌ترین و آرامش‌بخش‌ترین احساسم را در کربلا تجربه کردم. من در همه امور زندگی و شغلی خودم، به پیامبر(ص) و ائمه(ع) متوسل می‌شوم، در موقع جراحی هم، کارم را با یاد خدا شروع می‌کنم. موقع عمل هم، تمرکز ۱۰۰ درصدی‌ام روی جراحی است که در حال انجام آن هستم. هر جراح با ممارست و تجربه، دقتش بالا می‌رود تا بهترین عمل را انجام دهد و سلامت بیمار را تضمین کند.»

این جا محجبه‌بودن راحت نیست اما انتخاب من است
«اینجا محجبه‌بودن راحت نیست اما این انتخاب من است. من سعی می‌کنم یک خانم به روز باشم و تا جایی که می‌توانم برخی مسائل را هم رعایت کنم و به آن‌ها پایبند باشم. من با انتخاب و آگاهی حجاب را برگزیدم و این دیگر داخل و خارج از کشور ندارد. حجاب هم تاکنون هیچ مشکلی برای من ایجاد نکرده است.» او می‌خواهد توصیه‌ای به زنان ایرانی داشته باشد و می‌گوید: «اگر بخواهم به زنان ایرانی توصیه‌ای داشته باشم، می‌گویم که به حرف دیگران خیلی اهمیت ندهند و آن چیزی راکه علاقه دارند با جدیت پیگیری کنند و درس‌شان را بخوانند و اگر رشته‌شان کارآموزی دارد، کاملا آن را جدی و اصولش را یاد بگیرند. این که فلان رشته مربوط به آقایان است و فلان رشته برای خانم‌ها، خیلی روی تصمیم‌گیری‌هایشان تاثیرگذار نباشد و مستقیم به سمت هدف‌شان بروند تا موفق باشند.»

آلمانی‌ها معتقدند که پزشکان ایرانی خیلی باهوش هستند
به دکتر «سامی» می‌گویم از واکنش پزشک‌ها و مردم دیگر کشورهای اروپایی که یک زن مسلمان ایرانی آن‌ها را درمان کرده، برای‌مان بگویید و این که به‌طور کلی، دیدگاه‌شان به شما چطور بود؟ او می‌گوید: «این جا خیلی به پزشک‌های ایرانی احترام می‌گذارند. خیلی از آلمانی‌ها به سراغ پزشکان ایرانی می‌آیند چون کارشان را قبول دارند. بنابراین اعتماد بسیار خوبی به پزشکان و دانشجویان پزشکی ایرانی وجود دارد. آلمانی‌ها و مردم دیگر کشورهای اروپایی معتقدند که پزشکان ایرانی خیلی باهوش هستند و عملکرد خوبی دارند و بنده هیچ‌وقت نشنیده‌‌ام که کسی بگوید این یک پزشک ایرانی است و سطح علمی خوبی ندارد یا جراح خوبی نیست.»

مغزتان را تحت هر شرایطی باید فعال نگه دارید
از او می‌خواهم به عنوان یکی از برترین جراح‌های مغز و اعصاب جهان، چند توصیه در این زمینه هم به ما داشته باشد که می‌گوید: «این روزها، آلودگی‌ هوا زیاد شده است و غذاهایی که سالم نیست، در سبد غذایی ما جا باز کرده و پرطرفدار است. دوری از استرس، داشتن ورزش ملایم، استفاده از غذاهای سالم، ورزش‌های فکری که ذهن را همیشه فعال نگه دارد، کتاب خواندن و … تحت هر شرایطی باید مورد توجه مردم قرار بگیرد. درست است که شرایط اقتصادی هم اکنون مناسب نیست اما مردم تا جایی که می‌توانند باید برای برخی فعالیت‌ها وقت بگذارند و حتی هزینه کنند تا از پیری مغز و تحلیل رفتن آن جلوگیری کنند و جلوی سکته‌های قلبی و مغزی گرفته شود. هرچقدر از سیگار، دخانیات و مشروبات الکلی هم پرهیز کنند، بیماری‌های مغزی کمتر می‌شود؛ هرچند دلایل بیماری‌های مغزی بسیار متفاوت است و نمی‌توان برای همه آن‌ها، یک نسخه داد اما هرچقدر مغز فعال‌تر باشد و به چالش کشیده شود و همیشه در حال آموزش و یادگیری باشد، قطعاً مغز سالم‌تری خواهد داشت.»

منبع: سلام زندگی روزنامه خراسان

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

7 + دوازده =

دکمه بازگشت به بالا
بستن