چرا آموزش حذف آدمهای سمی، راهکارهای کنار آمدن با خودشیفتهها و… پرطرفدارتر است نسبت به این که چطور سمی نباشیم و به دیگران آسیب نزنیم؟
نویسنده : دکتر پرستو امیری| متخصص روانشناسی سلامت
صبح مشهد- احتمالا شما هم این ضربالمثل را شنیدهاید که یک سوزن به خودت بزن، یک جوالدوز به مردم. امروز یکی از مراجعانم میگفت ، چرا همه آموزشهای عمومی روانشناسی راجع به این است که چطور آدم سمی را از زندگیمان حذف کنیم، چطور با آدم خودشیفته کنار بیاییم، چطور از خودمان مراقبت کنیم و… اما هیچ فردی به آدم یاد نمیدهد که چطور سمی نباشیم، خودشیفته نباشیم، به دیگران آسیب نزنیم، از عزیزانمان مراقبت کنیم و… ؟ این روزها تا وارد فضایمجازی میشوید، همان چند دقیقه اول به پستهایی با این مضامین برمیخورید: «با دوستی که انرژی منفی دارد، معاشرت نکنید»، «۵ رفتاری که نشان میدهد طرف مقابل شما بیشعور است!» و… . اما بیایید منصفانه فکر کنیم که در مقابل این پیامها، چقدر ممکن است با پیامهایی مواجه شوید که به آدمها یاد میدهد چطور خودخواه نباشند، حسود نباشند، دوست خوبی باشند و به دیگران آسیب نزنند؟ چطور در روزهای سخت و سمی در کنار دوستانشان باقی بمانند و ترکشان نکنند؟ در ادامه از منظر روانشناسی به بررسی این ماجرا میپردازیم.
وقتی تغییر خودمان کار سختی است
سوال این است که چرا عموم مردم از این گونه پیامها بیشتر استقبال میکنند؟ بیشتر ما ترجیح میدهیم تصویر مثبتی را که از خود داریم، خدشهدار نکنیم. برای ما سخت است که بپذیریم آن کسی که دوست خوبی نیست یا حسود و خودخواه است، خود ما هستیم. سخت است که بپذیریم با رفتارهایمان به دیگران آسیب میزنیم. همچنین تغییر خودمان کار سختی است. بنابراین اغلب ترجیح میدهیم زحمت تغییر را به عهده دیگران بگذاریم و از آنها بخواهیم خودشان را اصلاح کنند.
تعمیر کردن هم کار سختی است!
در دنیای مدرن، همانطور که هر وسیلهای را که خراب میشود به جای تعمیر، دور میاندازیم و یک نو را جایگزین آن میکنیم، یادمان دادهاند با روابط هم همین کار را بکنیم. ما برای تعمیر و خوبکردن حال روابطمان وقت نمیگذاریم و ترجیح میدهیم آنها را دور بیندازیم.
قضاوت دیگران با برچسبهای اشتباه
از سوی دیگر، ما به حالتهای درونی، احساسها، نیتها و نیازهای خودمان دسترسی داریم و در نتیجه رفتارهای خودمان را بر اساس این حالتهای درونی قضاوت و ارزیابی میکنیم؛ اما چون به درونیات دیگران دسترسی نداریم، آنها را صرفا براساس رفتار قابل مشاهدهشان ارزیابی و قضاوت میکنیم.
بنابراین چون به دلایل پشت پرده رفتار دیگران آگاه نیستیم، بیشتر تمایل داریم به رفتارهای آنها برچسب خودخواهانه یا سمی بزنیم. همچنین خواندن پستهایی که آدمهای حسود ، سمی و خودشیفته را توصیف میکند، به طرز عجیبی، احساس خشم ما را به کسانی که از آنها رنجیده و دلخوریم به طور منفعلانه و غیرمستقیم تخلیه میکند.
اصلاح خود بدون خودسرزنشی
به یاد داشته باشید قرار نیست همه آدمهای اطراف ما بدون ایراد باشند. روابط، محدود به روزهای خوب و خوش نیست. دوستیهای عمیق و پایدار را به روابط سطحی که در آن قرار است فقط با هم خوش بگذرانیم، تبدیل نکنیم. ما باید یاد بگیریم که در عین مراقبت از خودمان، از نزدیکانمان و از روابطمان هم مراقبت کنیم.
باید یاد بگیریم گاهی دوربینها را به سمت خودمان برگردانیم و رفتار خودمان در مقابل دیگران را منصفانه ارزیابی کنیم. اگر ایرادی در کار ماست، بدون خودسرزنشی، درصدد اصلاح آن باشیم. اگر ایرادی در رفتار نزدیکانمان است، پذیرش، همراهی و کمک برای تغییر و اصلاح و تعیین حد و مرزهای جدید، راهکارهایی هستند که پیش از حذف کردن آدمها میتوانیم از آنها استفاده کنیم.
اگر قرار بر این باشد که مطابق دستورالعملهای برخی صفحات مجازی با کوچکترین مشکلی که پیش میآید آدمها را از زندگیمان حذف کنیم، احتمالا ناچار خواهیم شد تا پایان عمر در تنهایی و انزوا زندگی کنیم.