نویسنده: عباس اسدی، پژوهشگر اجتماعی
بدون شک یکی از عواملی که سبب کاهش رشد اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کشور شده و ایجاد برخی نارضایتی ها، ساختار اداری معیوب است که در آن هم به مردم(ارباب رجوع)و هم به خود کارمندان ظلم میشود..ساختاری که سبب گره خوردن بیشتر مشکلات مردم در دستگاه دیوان سالاری کشور و مانع رشد سیستم اداری و کارمندان شده است که به اختصار و کاربردی به قسمتی از آن میپردازیم.
۱_عدم ثبات در پست های مدیریتی وسازمانی: یکی از اشکالات اساسی در ساختار اداری ایران همین موضوع است که مدیری که در مجموعه ای منصوب میشود دقیقا نمیداند چقدر در آن منصب خواهد بود و در نتیجه امکان برنامه ریزی ندارد و چون امکان برنامه ریزی و هدف گذاری برای رسیدن به اهداف سازمانی ندارد و معمولا چشم انداز بلندمدتی نیز برای وی از مراجع بالاتر تعریف نشده است در نتیجه هیچ انگیزه ای هم برای تلاش جدی ندارد. در نتیجه رخوت و سستی مدیر،سبب عدم رشد و پیشرفت آن سازمان شده که مستقیم دود آن در چشم ارباب رجوع و عدم بهره وری مناسب کارمندان تحت امر آن مدیر و به نوعی اتلاف زمان و هزینه های عمومی(بیت المال)میشود..راهکار علاج آن نیز اینست که بایستی مثلا زمان حداقل یکساله یا بیشتر در حکم سازمانی قرار داد و زودتر آن به جز در بحث تخلف اداری مدیر و اثبات آن در مراجع قضایی یا اداری،مدیر را زودتر از موعد تعیین شده عزل نکرد تا امکان منطقی برای برنامه ریزی و رسیدن به اهداف برای وی فراهم باشد.
۲_برقراری نظام تشویق و تنبیه:یکی از بزرگترین آفات در سیستم اداری همین موضوع است که در تشکیلات اداری،تمرکز عمده بر تنبیه و توبیخ کارمندان است و اغلب مواقع خبری از تشویق وجود ندارد..این حالت کاملا روشن است که سبب دلسردی کارمندان پویا و فعال میشود زیرا میدانند هرچقد که تلاش کنند تاثیری در بهبود جایگاه سازمانی آنها نخواهد داشت در نتیجه تشویق به محافظه کاری و فعالیت حداقلی میشوند.در صورتی که باید از ابزارهای تشویقی از جمله لوح تقدیر یا پاداش برای دلگرمی این دسته از کارمندان استفاده کرد.
۳_ساختار ماتریسی:یکی از بزرگترین اشکالات نظام اداری ایران به نظر نگارنده همین موضوع است که در یک دستگاه اداری،مدیر یا کارمند باید به مافوق خود در همان دستگاه اداری و مدیر ستادی در ساختار اداری مرکزی پاسخگو باشد که باعث بلا تکلیفی و سردرگمی مدیر یا کارمند میشود..این ساختار که به آن مدیریت ماتریسی نیز گفته میشود سبب عدم بهره وری مناسب از نیروی انسانی و عدم امکان نظارت موثر میشود زیرا دقیقا مشخص نیست مسئولیت نهایی عزل و نصب و نظارت بر عملکرد با کدام شخص است؟!
۴-استخدام های ورثه ای و سفارشی و بدون آزمون استخدامی سراسری:این مورد نیز بسیاری از نخبگان و جوانان تحصیلکرده کشور را آزار داده و سبب وجود تبعیض و پارتی بازی و ایجاد رانت برای برخی شده و به نوعی یکی از جلوه های آقا زاده گی هست و مانعی جدی بر سر راه شایسته سالاری و تخصص گرایی است زیرا اشخاصی به دلیل اشتغال خانواده یا اقوام خود در یک دستگاه دولتی وبدون هیچ رقابتی باسایر اشخاص مشابه و متقاضی برای آن پست سازمانی،بکار گرفته میشوند و اشخاص نخبه به دلیل وجود تبعیض و بیکاری اقدام به خانه نشینی،مهاجرت و یا کار در زمینه غیر مرتبط میشوند که به منزله مین گذاری در سرمایه های انسانی کشور است که البته میتوان با برگزاری آزمون استخدامی هماهنگ و ممنوعیت مطلق هرگونه بکار گیری و جذب نیرو به هر بهانه ممکن،از معظلات ذکر شده پیشگیری کرد.