به مناسبت روز جهانی پیشگیری از خودکشی، واکاوی کردیم که چه کسانی بیشتر در معرض این انتخاب غلط هستند و با فردی که افکار خودکشی دارد، باید چه کرد؟
نویسنده : دکتر حسین محرابی| روان شناس و مدرس دانشگاه
صبح مشهد- خودکشی یکی از آسیبهای اجتماعی است که متاسفانه بر اساس تخمینها و آمارهای سازمان بهداشت جهانی، هر ساله بیش از یک میلیون نفر در کشورهای مختلف جهان بر اثر خودکشی جان خود را از دست میدهند. ۱۰ سپتامبر، روز جهانی پیشگیری از خودکشی است. به همین بهانه، لازم دانستیم که به سه سوال رایج درباره این تصمیم اشتباه پاسخ دهیم: اول این که دلایل اصلی خودکشی چیست و چه کسانی بیشتر در معرض خودکشی هستند؟ دوم این که اگر با افکار خودکشی مواجه شدیم، چه کنیم؟ و سوم هم این که اگر متوجه افکار و قصد خودکشی در بین اطرافیان شدیم چه اقداماتی را باید انجام دهیم؟
خودکشی در کمین چه افرادی است؟
به طور طبیعی وقتی فردی در معرض رنج و مشقتهای غیرقابل تحمل قرار میگیرد، متاسفانه خودکشی را به عنوان یک تلاش ناامیدانه برای فرار و رهایی از درد و رنج خود انتخاب میکند. ممکن است درک این موضوع برای کسانی که در معرض فشارهای روانی و علایم افسردگی و سایر اختلالات روانی نیستند، کمی سخت باشد ولی واقعیت این است که هر فردی در طول عمر خود ممکن است در معرض درماندگی و به عبارتی به آخر خط رسیدن قرار بگیرد. اگر از نقش ژنتیک و وراثت بگذریم، افرادی که مبتلا به اختلالات روان شناختی مانند اضطراب شدید، افسردگی، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی، اختلال استرس پس از سانحه یا PTSD و سوء مصرف مواد هستند و همچنین کسانی که در شرایط سخت مشکلات خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی به سر میبرند یا در سوگ و فقدان عزیزی هستند و در مجموع هر فردی که از حل مشکلات و رهایی از شرایط رنجآور خود ناامید شده باشد، به نوعی در معرض خودکشی قرار دارد.
نشانههای افراد در آستانه خودکشی
همان طور که در بیشتر آسیبهای اجتماعی، پیشگیری را مقدم بر درمان میدانیم، درخصوص پدیده خودکشی هم این امر ضرورت پیدا میکند و زمانی می توان پیشگیری موثری را ارائه داد که دلایل و نشانههای خودکشی را مشخص کرده باشیم. برخی از نشانههای افرادی که افکار خودکشی دارند شامل بدخلقیهای طولانی و مداوم، به هم ریختن الگوی خواب، بیتوجهی به بهداشت و ظاهر خود، کنارهگیری از دیگران و فعالیتهای اجتماعی، بروز رفتارهای پرخطر مثل رانندگی بیپروا، بیانگیزه بودن و ناامیدی عمیق، افراط در مصرف مواد مخدر و … میشود که بهتر است به سادگی از کنار آنها عبور نکنیم.
ضرورت فراگیری مهارت های ده گانه زندگی
با این اوصاف اگر فردی با افکار خودکشی در خودش مواجه شد، اولین اقدام موثری که میتواند انجام دهد این است که ریشههای این افکار را شناسایی و با ایجاد چالش و تغییر مسیر در آن اندیشهها، تفکرات مثبتتری را جایگزین و مسیر دیگری را برای برون رفت از مشکل برای خود ترسیم کند. بدون شک فراگیری مهارتهای زندگی شامل مهارتهای ارتباطی، مهارت همدلی، مهارت حل مسئله و … میتواند مسیر زندگی افراد را تغییر بدهد و کسانی که خود را در انتهای مسیر زندگی و بحران احساس میکنند به افق امیدواری رهنمون کند. بنابراین توصیه موکد به فراگیری مهارتهای ده گانه زندگی را به همه افراد داریم.
به شوخی نگرفتن افکار خودکشی در دیگران
اگر متوجه وجود افکار خودکشی در اطرافیان شدید، لازم است که آن را به عنوان یک فریاد کمکخواهی تلقی و سعی کنید درک درستی از شرایط و وضعیت آن فرد داشته باشید. به هیچ عنوان وجود این افکار را به شوخی نگیرید و زمانی که فردی شما را از تصمیم اشتباه خود آگاه میکند، او را مسخره و به سادگی از آن عبور نکنید. همچنین با گفتن جملاتی مانند به فکر خانواده باش و … یا نصیحت کردن و اظهارنظرهای غیر تخصصی در وی ایجاد عذاب وجدان نکنید، زیرا او خودش به اندازه کافی دچار عذاب و درد روحی و روانی هست که به خودکشی فکر کرده است، بلکه او را جدی بگیرید، شنونده خوبی برایش باشید تا بتواند هیجانات خود را تخلیه کند. با همدلی و صحبت کردن به وی اطمینان بدهید که شما کنارش هستید و او تنها نیست. دادن امیدواری و رفتارهای حمایتگرانه اولین اقدام موثر اطرافیان است و بعد از آن شرایطی را فراهم آورید که از درمانهای تخصصی رواندرمانی توسط یک روان شناس با تجربه بهرهمند شود.
همه ما مسئول هستیم
در پایان ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که همه افراد جامعه در قبال این آسیب اجتماعی مسئول هستیم و اگر آموزشهای مربوط به پیشگیری از خودکشی درجامعه فراگیر شود، میتواند کمک شایانی به کاهش آن داشته باشد.