«روزی به من گفت که نمیخواهد برایش مراسم بگیریم و از من درخواست کرد کاری انجام دهم تا نسترنهای دیگر را برای خانوادههایشان حفظ کنم».
صبح مشهد– نسترن رزمجو حدود ۹ سال پیش یک روز دقیقا بعد از نماز صبح تودهای را در قسمتی از پای خود احساس میکند. اول تصور میکند، یک توده چربی ساده است اما همین توده شروع ماجرای درگیریاش با سرطان میشود که در نهایت به فوت او و تاسیس انجمن پیشگیری از سرطان نسترن میانجامد.
محمدتقی میراحمدی، همسر نسترن رزمجو و رئیس مرکز پیشگیری از سرطان نسترن در گفتوگو با ایسنا قصه زندگیشان را اینگونه آغاز میکند: بعد از اخذ مدرک دیپلم، مدتی را در انگلیس زندگی کردم و بعد از آن با مهاجرتم به کانادا، در ایران انقلاب شد. بعد از پیروزی انقلاب به ایران برگشتم، در سن ۲۳ سالگی با نسترن ۱۹ ساله که دخترداییام بود، ازدواج کردم و بعد با هم به کانادا برگشتیم. من در آن زمان دانشجوی رشته شیمی بودم و نسترن در دانشگاه مشهد مامایی میخواند. ما در زندگیمان صاحب سه فرزند به نامهای روشنک، مهدی و مهرداد شدیم. دخترم روشنک در کانادا دنیا آمد و بعد از فارغ التحصیلی من، به دلیل علاقه نسترن به ادامه تحصیل در ایران، دوباره به ایران برگشتیم. نسترن در دانشگاه علوم پزشکی مشهد تحصیلاتش را به اتمام رساند، بعد از آن عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد و مدیرگروه مامایی شد.
او ادامه میدهد: نسترن انسانی بود، متفاوت؛ بسیار مهربان و کوشا. در دوران زندگیاش، هم مادر بود و هم به تحصیل، تدریس و ترجمه چندین کتاب پرداخت تا زمانی که با بیماری سرطان سارکوم نوع نرم درگیر شد و در سن ۵۲ سالگی از دنیا رفت.
میراحمدی با اشکهایی که در چشمانش حلقه زده میگوید: هنوز که هنوز است، پس از ۶ سال و ۶ ماه که از رفتنش میگذرد، من در بسیاری از شبها در تنهایی خود گریه میکنم.
او درمورد شروع بیماری همسرش بیان میکند: یک روز بعد از نماز صبح به من گفت که تودهای را در قسمتی از پای خود احساس میکند. اول تصور کردیم یک توده چربی ساده است. پزشکان هم در این مورد ما را به بیراهه کشاندند. اگر پزشکان درست عمل میکردند، این بیماری به راحتی میتوانست رفع شود. نسترن حدود دو سال و خوردهای با سرطان دست و پنجه نرم کرد. او میتوانست زنده بماند، اما به واسطه تشخیص دیر و اشتباه پزشکان، از دست رفت. با پیگیریهای دنبالهدار و در آخرین چکاپ متوجه شدیم که تودههایی در داخل ریه نسترن به وجود آمده است. در حقیقت ما بعد از عمل جراحی و توسط پزشک جراح کاملا متوجه بیماری نسترن شدیم، که البته اگر آن جراح هم کار خود را درست انجام داده بود، خیلی از مسائل و مشکلات حل شده بود.
تبدیل اتاق خانه به ICU
رئیس مرکز پیشگیری از سرطان نسترن عنوان میکند: در روزهای آخر، نسترن در خانه به کما رفت. به دستور پزشکان درICU بیمارستان عدالتیان بستری شد که البته در آنجا مسائل و مشکلات فراوانی برای ما به وجود آمد. وقتی بستری بود به دلیل وجود لولههایی که در دهانش قرار داشت و نمیتوانست صحبت کند، در نامهای برای من نوشت «اگر من یک روز در خانه باشم، بهتر است از اینکه ۵۰ روز در اینجا بستری باشم». به همین دلیل باوجود مخالفتهای اطرافیان، من طبق خواسته نسترن اتاقی را در خانه با امکانات لازم و به همراه تیم پرستاری تبدیل به ICU کردم. در خانه بیش از ۱۱ روز دوام نیاورد، اما من هرشب پیشش میرفتم و میگفتم «نسترن جان، مرسی که دوباره زیر یک سقف هستیم».
او اظهار میکند: با همه مسائل و درگیریها، من و نسترن همیشه نگاهی خوشبینانه به این قضیه داشتیم و امیدوار به رفع بیماری بودیم. در طی این دوران، نسترن با وجود تمام مشکلات، عفونتها و دردها، صبورانه تحمل کرد و ما نیز سعی کردیم به او روحیه دهیم و با مشکل کنار بیاییم.
میراحمدی در مورد واکنش فرزندانش نسبت به بیماری مادرشان عنوان میکند: روشنک و مهدی در دوران درگیری مادرشان، ازدواج کرده بودند و مهرداد دانشجوی سال آخر بود. خوششانسی من این بود که در آن زمان فرزندان در سن بزرگسالی بودند و از این لحاظ با دغدغه کمتری داشتم و این درد مضاعف بر دردهای دیگر نشد.
او توضیح میدهد: من در طول زندگی سعی میکردم که در مقابل بزرگی و مهربانی نسترن، متقابلا خوب باشم. به خاطر دوران ۳۰ساله زندگیام با نسترن خدا را شاکرم. در تمام این دوران تنها اختلاف اندکی بین ما ایجاد شد و حتی این اختلافات اندک نیز بیش از چندین ساعت طول نمیکشید و خیلی آسان حل و فصل میشد. این شاید درسی برای جوانها باشد که تلاش کنند بیشتر با همسرانشان صحبت کنند؛ زیرا ما دائما در حال صحبت و ارتباط با هم بودیم. صحبتکردن افراد را به هم نزدیک میکند و جلوی بسیاری از اتفاقات ناگوار و سوءتفاهمها را میگیرد.
رئیس مرکز پیشگیری از سرطان نسترن در مورد آرامگاه همسرش میگوید: روزی با نسترن به مکانی در شاندیز رفتیم و به من گفت که ای کاش در آنجا دو جا برای آرام گرفتن پس از مرگمان داشته باشیم. نسترن را در آنجا دفن کردیم و روی سنگ قبرش حک کردیم: کارآفرینی عاشق ایران…
شکلگیری مرکز پیشگیری از سرطان نسترن
او در مورد ایده تاسیس مرکز پیشگیری از سرطان نسترن بیان میکند: نسترن روزی به من گفت که نمیخواهد برایش مراسم بگیریم و از من درخواست کرد کاری انجام دهم تا نسترنهای دیگر را برای خانوادههایشان حفظ کنم. طبق خواسته نسترن، انجمن پیشگیری از سرطان نسترن را چند ماه بعد از فوت نسترن در سال ۹۴ پایهگذاری کردم. من احساس میکنم که او مسیر خوبی را جلوی پای من گذاشت و نجات جان حتی یک نفر، خود میتوان حرکت بزرگی باشد. در این مسیر هرچه بیشتر پیش میروم، متوجه میشوم که چقدر ساده میتوان خدمت کرد.
میراحمدی با اشاره به اینکه یکی از اهدافی که انجمن نسترن دنبال میکند، پیشگیری است، اظهار میکند: ما مسئله پیشگیری را به دو بخش تقسیم کردیم. ابتدا مدرسه سلامت را پایهگذاری کردیم که در آن آموزشهایی از جمله آموزش سبک زندگی صحیح را به خصوص برای دختران دبیرستانی دادیم. تاکنون به ۲۰-۳۰ دبیرستان دخترانه بازدید داشتهایم و درخصوص تغذیه سالم، ورزش، ژنتیک و خودآزمایی به دختران آموزشهایی را دادهایم. علاوه بر بازدید از دبیرستانها، ما برای بعضی از انجمنها، ادارات و ارگانهای مختلف نیز سرویسدهی داشتهایم. همکاران من در قالب سمینارها و کلاسهای آموزشی به این افراد آموزش دادهاند.
تولید محصولی برای پیشگیری و درمان سرطان
او ادامه میدهد: بخش دوم پیشگیری در بحث سلامت است؛ زیرا اعتقاد بر این است اگر سیستم ایمنی فرد تقویت شود، حتی با ابتلا به سرطان نیز به طور خفیفی با آن درگیر میشود. ما بر روی چندین آنتیاکسیدان طبیعی کار کردیم. مدتها قبل از این ماجرا نیز من و نسترن در مورد الرژیک اسید تحقیقاتی را انجام دادیم و چندین سفر برای تولید و ارائه این محصول به عنوان یک آنتیاکسیدان داشتیم. درحال حاضر مجموعه نسترن در حال تولید این ماده در قالب یک کپسول نرم است و به امید خدا در سال ۱۴۰۰ آن را ارائه خواهیم داد. کارهای تحقیقاتی و نمونهسازی آن انجام شده است و هماکنون در حال گرفتن مجوز هستیم. الرژیک اسید یک آنتیاکسیدان است که که از انار استخراج شده و برای پیشگیری و حتی درمان سرطان بسیار موثر است.
رئیس مرکز پیشگیری از سرطان نسترن عنوان میکند: هدف دیگری که ما بر روی آن متمرکز هستیم، تشخیص زودهنگام است. تاکنون مرکز پیشگیری از سرطان نسترن سه سمپوزیوم بینالمللی را با همراهی جهاددانشگاهی، دانشگاه فردوسی، دانشگاه علوم پزشکی و وزارت بهداشت و درمان برگزار کرده است. در آخرین سمپوزیوم ۱۵ مهمان از سراسر دنیا از جمله دانشگاه هاروارد، جان هاپکینز، توکیو، سیدنی و… داشتیم و در این جریان با روش تشخیص زودهنگامی که در دانشگاه نیو ساوث ولز استرالیا کار شده بود، آشنا شدیم. به کمک این روش که به سرطان CTC معروف است، سلولهای سرطانی در گردش خون تشخیص داده میشود. از آنجا که یکی از اساتید نیز این دانش فنی را به مرکز نسترن هدیه کرد، ما نیز تصمیم به انجام این کار گرفتیم، ولی متاسفانه به دلیل مشکلات مالی تجهیز کامل آزمایشگاه صورت نگرفت. بنابراین برای استفاده بهتر از این بخش، مجموعه آزمایشگاهی را به پژوهشکده بوعلی دانشگاه علوم پزشکی مشهد منتقل کردیم که در دست دکترعلی موسوی شایق است و ایشان در حال تکمیل طرح در آزمایشگاه میکروفلوئیدیک دانشگاه هستند. امیدواریم به زودی این مورد به انجام و در مرحله ارائه خدمت قرار گیرد.
او ادامه میدهد: همچنین ما در مجموعه نسترن دو مجله کَنسِر پرس (cancer press) به زبان انگلیسی و مجله پیام نسترن را به زبان فارسی و آنلاین منتشر میکنیم. همچنین پیش از دوران کرونا، شروع به انجام فرآیند غربالگری کردیم که به دلیل کرونا، موقتا لغو شده است و در حال حاضر تنها به آموزش بسنده میکنیم.
مسئله پیشگیری در ایران جایگاه مناسبی ندارد
میراحمدی تصریح میکند: در حال حاضر درگیری با سرطان به شدت زیاد شده است؛ سبک زندگی، استرسها و تمامی مسائل متعددی که در دنیای کنونی وجود دارد از علل درگیری فراوان افراد با این بیماری است. متاسفانه مسئله پیشگیری در ایران جایگاه مناسبی ندارد و ما اعتقاد داریم که پیشگیری بهترین درمان است، اما در ایران ما آنقدر درگیر درمان هستیم که مردم و حتی دولت این واقعیت را فراموش کردهاند. دولت حاضر است میلیاردها خرج بخش درمان کند، درحالی که اگر یک دهم آن، در بخش پیشگیری هزینه شود، نتایج بسیار خوشایندی را به بار میآورد. البته در این خصوص تنها بر دولت ایراد وارد نیست، بلکه حتی خیرین نیز خواهان انجام کاری هستند که نتایج آن را به وضوح و سریع ببینند؛ زیرا که نتایج پیشگیری در بلندمدت دیده میشود.
او ادامه میدهد: انجمن نسترن جزو شبکه ملی سرطان ایران است و در این شبکه شاید اگر ۷۰ واحد مختلف وجود داشته باشد، از این تعداد، اندک واحدی به مسئله پیشگیری میپردازند. هرچند خوشبختانه به تدریج در این خصوص هم کار بیشتری نسبت به قبل در حال انجام است. وزارت بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی در تاسیس و پیشبرد امور مرکز نسترن ما را همراهی کردند.
میراحمدی درمورد مشکلات مرکز بیان میکند: انجمن پیشگیری از سرطان نسترن ما خوشبختانه مشکلات زیادی نداشته و صرفا با مسائل مالیاتی روبهرو شدهایم؛ زیرا که سازمان دارایی نگاه مثبتی را به مرکز ما نداشته و باوجود اینکه ما به هیچعنوان پولسازی نکردهایم و تمام امور با کمک مردم و خیرین و اقدام خودمان انجام گرفته است، برای یکسری از فعالیتها برای ما مالیات و حتی جرایمی را در نظر گرفتند. ما همچنین از آموزش و پرورش خیلی گلهمندیم. آموزش و پرورش نه تنها همکاری نمیکند، بلکه از ایجاد بخشی از کلاسهای ما نیز به دلایل بسیار غیرمنطقیای ممانعت میکند؛ یکی از این دلایل برگزاری کلاس توسط استاد آقا برای خانمها است.
رئیس مرکز پیشگیری از سرطان نسترن بیان میکند: ما در حال حاضر یک شعبه داریم، اما از آنجایی که ما عضو شبکه هستیم، با دیگر سازمانهای مردمنهاد نیز همکاریهایی را داریم. بسیاری از جوانها و دانشجوها با ما همراه هستند و بسیاری از اساتید و متخصصین در برگزاری کلاسها، سمینارها و برنامههای دیگر به ما یاری میرسانند. ما همچنین ارتباطی هم با انجمن سرطان آمریکا (American cancer society) داریم که بخشی از آن مربوط به ایرانیهایی است که در آنجا زندگی میکنند و ما با ترجمه یکسری از بروشورهایی که برای ما میفرستند از آنها کمک میگیریم.
میراحمدی در مورد مشکلات خانوادههای درگیر با سرطان بیان میکند: مشکلات زیادی برای این خانوادهها ایجاد میشود. از لحاظ وجود روانپزشک، ضعفهایی وجود دارد. همچنین آگاهیها در خصوص تغذیه مناسب افراد مبتلا به سرطان بسیار کم است. این مسائل مشکلات زیادی را برای عموم مردم ایجاد میکند. من امیدوار هستم که افراد درگیر نشوند، و در صورت ابتلا نیز در مسیر درستی قرار بگیرند و با راهنماییها و تشخیصهای نادرست گمراه نشوند.
او همچنین در پایان تاکید میکند: اگر رسانه مقداری توجه خود را به سمت انسانهای خیر معطوف کند و این افراد را تشویق به ورود به مقوله خیرات سلامت، نه در باتلاق درمان، بلکه پیشگیری کند، رسالت خود را در این خصوص به درستی انجام داده است.